سید رحیم صفوی میگوید: به محض ورود به اصفهان و استقرار در مکانی مناسب به جذب جوانان مبارز و انقلابی اصفهان پرداختیم و آنچه در خصوص انفجارات و تخریب در سوریه و لبنان تعلیم دیده بودم به این بچهها آموزش میدادم.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از حامیان اصلی مبارزان نهضت اسلامی در دهه 50، کشور سوریه بود و بسیاری از انقلابیون برای آموزش مسائل نظامی و جنگهای چریکی به سوریه میرفتند و بعد از فراگیری آموزشهای لازم به ایران بازمیگشتند تا با استفاده از آن شیوهها، با رژیم پهلوی مبارزه کنند.
سید رحیم صفوی یکی از همین افراد بود که آموزشهای نظامی را در سوریه و لبنان فراگرفته بود. او در آذرماه 1357 به ایران بازگشت، به اصفهان رفت و در آنجا تعالیم نظامی را که در سوریه آموخته بود به جوانان انقلابی اصفهان منتقل کرد. این آموزشهای نظامی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی بسیار مؤثر و کارآمد بود.
*انتقال آموزشهای قرارگاههای سوری به انقلابیون اصفهان در آستانه پیروزی انقلاب
سردار رحیم صفوی در کتاب خاطرات خود که با عنوان «از جنوب لبنان تا جنوب ایران» توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره فعالیتهای انقلابی جوانان اصفهان در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: «حدود آذر ماه بود که وارد اصفهان شدم، زیرا کاملاً حکومت نظامی برقرار بود و تمام خیابانهای شهر، میادین و حتی کوچهها نیز تحت کنترل نیروهای ارتش رژیم شاه بود. من با دوستان و برادرانم تماس برقرار کردم و بازگشتم به ایران و حضورم در اصفهان را به ایشان اطلاع دادم. کمکم دوستان خودمان را جمع کردیم و به مقدمات کارهایی پرداختیم که در جریان پیروزی انقلاب و بعد از آن بسیار مهم بود.
به محض ورود به اصفهان و استقرار در مکانی مناسب به جذب جوانان مبارز و انقلابی اصفهان پرداختیم و آنچه در خصوص انفجارات و تخریب در سوریه و لبنان تعلیم دیده بودم به این بچهها آموزش میدادم.
ابتدا روش ساختن بمب دستی بود که برای این منظور به یکی از دوستان مأموریت دادم که حدود 50 یا 60 عدد دیگ زودپز به ظرفیت 3 نفره، پنج نفره و یا بزرگتر از کارخانه سازنده آن که در نجفآباد بود خریداری کند. این دیگها را پر از مواد منفجره که از عناصر مختلف تخریبی بود، میکردیم و با فتیله و چاشنیهایی که قبلاً با خود از سوریه آورده بودم مسلح کرده، به بچهها یاد میدادم که چگونه میتوان این دیگها را در مسیر تانکها و خودروهای نظامی قرار داد و با یک سیم و یک باطری، چاشنی الکتریکی را منفجر کرده و باعث انفجار دیگ زودپز شد. واقعاً هم این دیگهای زودپز قدرت تخریبی سنگینی داشت. برادر شهیدم سیدمحسن صفوی در آن زمان توانسته بود مقدار زیادی دینامیت تهیه کند. ما این مواد انفجاری را برای تخریب و آتش زدن هدفهایی که مربوط به رژیم میشد به کار میگرفتیم.
از دیگر اقداماتی که انجام میدادیم در شبهای حکومت نظامی در اصفهان با کمک یک یا دو نفر از دوستان و با یک دستگاه موتورسیکلت، اسلحه کلاشینکف که تهیه کرده بودم را برمیداشتم و دستمال چفیه را به صورت بسته و در خیابانها و کوچهها به کمین نیروهای نظامی مینشستیم و به محض اینکه خودروهای ارتشی میرسیدند به طرف چرخهای آنها شلیک میکردیم و نظامیها به وحشت میافتادند و ما هم فرار میکردیم. مردمی که در کوچهها ما را میدیدند تکبیر میگفتند و فریاد میزدند: «چریکهای فلسطینی آمدند.»
البته کسی از نیروهای نظامی را در این عملیاتها نکشتیم. عمده کار ما آموزش نظامی به جوانها و نیروهای انقلابی بود. تا روز 22 بهمن برنامه آموزش نظامی خود را گسترش دادیم؛ خانهای را هم برای این کار در نظر گرفته بودیم.
در راستای فرمان حضرت امام(ره) مبنی بر پیوستن ارتشیان و درجهداران به مردم، یک برادر مؤمن و انقلابی از همافران نیروی هوایی به نام آقای «جمعه» به گروه آموزشی ما پیوست و ما هم از وجود ایشان استفاده میکردیم.
در روز 22 بهمن با اخباری که از تهران رسید، نیروهای انقلابی و مردم مؤمن اصفهان هم وارد عمل شدند و تمام مراکز نظامی و کلانتریها و ساختمان ساواک به اشغال نیروهای مردمی درآمد. نظامیها هم از پادگانها گریختند و شهر کاملاً در اختیار نیروهای انقلابی قرار گرفت.
*تشکیل کمیته دفاع شهری در اصفهان
در روز 23 بهمن با کمک مردم و جوانان انقلابی توانستیم ساختمان مرکزی ساواک اصفهان را به اشغال درآوریم. با تصرف این ساختمان و استقرار نیروها در آنجا اولین تشکیلات کمیته دفاع شهری به وجود آمد و با سازماندهی و تقسیمبندی نیروها به دفاع و نگهبانی از مراکز حساسی چون صداوسیما، نیروگاههای برق، تصفیهخانههای آب شهری و زاغههای مهمات ارتش در پادگان هوانیروز اصفهان و دیگر مکانها پرداختیم.
در ورودیهای اصفهان، بخصوص جاده دروازه تهران، نیروهایی را برای کنترل ماشینهایی که از تهران وارد میشدند به کار گرفتیم و اتفاقاً در این کنترل و بازرسیها، مقادیر زیادی اسلحه و مهمات به دست آوردیم.
یک گروه نیز برای شناسایی و دستگیری عوامل اصلی رژیم که در ساواک و فرمانداری نظامی اصفهان خدمت میکردند و در روزهای اول پیروزی انقلاب مخفی شده بودند، بسیج شدند و توانستند بسیاری از عوامل رژیم را در اصفهان دستگیر کنند.