پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ تأسیس حوزه علمیه خرم آباد، اساسىترین گام و عینیترین نمود از فعالیتهاى روحانیون سیاسى خرمآباد در راه سازماندهى نیروهاى مذهبى منطقه بود. ایجاد آن از سویى همبستگى و نفوذ، توان و اراده سیاسى آن را بیان مىكرد و از دیگر سو كانونى پدید مىآورد كه نیروهاى مذهبى را گرد هم فرا مىخواند.
در کتاب "انقلاب اسلامی
در لرستان" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره چگونگی تاسیس حوزه
علمیه خرم آباد آمده است: مجموعه اثر مذهبى مسجد جامع و مدرسه علمیه
خرمآباد كه در روزگار اتابكان لر بنا شده بود، دستمایه خوبى براى تشكیل حوزه
علمیه بود. از این رو در همان نخستین سالهاى پس از شهریور 20 كار بازسازى
آن آغاز شد.
آیتالله طاهرى خرمآبادى مىگوید : «در دوران پهلوى در خرمآباد مدرسهاى مخروبه وجود داشت كه اداره دارایى وقت آن را انبار غله خود قرار داده بود. پدرم با همكارى سایر آقایان علما در تخلیه آن مدرسه كوشیدند و آقایان علما هر روز در مدرسه اجتماع مىنمودند و با گرفتن كمك از مردم بالاخره موفق شدند این مدرسه را بازسازى نمایند. پدرم سهم زیادى در ساختن این مدرسه داشتند و هم اكنون صورت اوراق و دفاتر به جاى مانده از ایشان وجود دارد. ساختمان این مدرسه پس از ارتحال ایشان تكمیل شد و پس از گذشت چند سال توسط مرحوم آقاى كمالوند مركز حوزه علمیه و به نام حوزه كمالیه معروف شد».
بر این اساس ، علىرغم مشكلات سیاسى ـ اقتصادى روزگار جنگ جهانى دوم و پس از آن، تا سالهاى پایانى دهه 20 ساختمان مسجد و مدرسه علمیه پایان یافت و تا سال 1329 همین بناى نیمه ساخته و گاه ویران، نقش مهمى در وحدت نیروهاى مذهبى داشت و بیشتر گردهمایى آنان در این مكان برپا مىشد، از این رو اقدامات روحانیون سیاسى لرستان در دهه 20 به فراهمسازى زمینههاى ایجاد حوزه و بازسازى بناى آن محدود شد كه با توجه به اوضاع سیاسى، اجتماعى و اقتصادى آن سالها، گامى بلند در سازماندهى نیروهاى مذهبى منطقه به شمار مىآید.
فدائیان اسلام و نقش آنها در رشد و بالندگی حوزه خرم آباد
گروه فداییان اسلام به عنوان یك تشكل سیاسى و
مبارز در دو دهه 20 و 30 به ضرورتهاى مختلف با روحانیون لرستان رابطه پیدا كردند و
تاثیر زیادی در رشد و پرورش حوزه علمیه خرم آباد داشتند. ترور نافرجام شاه در بهمن
1327 و اعزام آیتالله كاشانى به زندان فلكالافلاك خرمآباد، همچنین تبعید
افرادى از اعضاى فداییان اسلام به لرستان سرآغاز این پیوند بود.
آقاى قاضى مىگوید : «فداییان اسلام را هشت دفعه تبعید كردند به خرمآباد... تقریباً سال 26 و 27 بود كه اینها را منتقل كردند، یعنى تعبید كردند به خرمآباد. دوتاى آنها در منزل ما بود و من از آنها پذیرایى مىكردم... اتفاقاً مرحوم نواب هم نامهاى به من نوشته بود و تشكر كرده بود... در اثر اینكه با آنها مرتبط بودیم و آنها هم با مرحوم آیتالله كاشانى اوایل خیلى ارتباط داشتند یعنى جزء دستپروردههاى مرحوم آقاى كاشانى بودند، روى این زمینه ما كشیده شدیم به طرف مرحوم آقاى كاشانى».
حضور این گروه در خرمآباد تا نیمه نخست دهه
30 نیز ادامه پیدا كرد و در دهه 20 كه آزادىهاى سیاسى وضعیت مطلوبترى داشت،
فعالیت تبعیدیان گروه فدائیان اسلام در خرمآباد نقش مؤثرى هم در سازماندهى نیروهاى
سیاسى، مذهبى این منطقه برجاى نهاد و هم پیوند آنها را با آیتالله كاشانى و
هواداران او در مركز مستحكم نمود.
در یكى از گزارشهاى محرمانه شهربانى خرمآباد كه به تاریخ 1مهر 1330 به فرماندارى این شهرستان فرستاده شده است، فعالیت و نقش گروه یادشده به خوبى آمده است : «به عرض مىرساند، 7 تن از تبعیدىهاى فداییان اسلام كه در شهر تحت نظر مىباشند باعث تبلیغ کاشانی در این شهر شدهاند و قبل از این حضور مردم در مسجد برای نماز جماعت کم بوده که با حضور این گروه شلوغ شده. امروز ساعت 17 به قصد نماز جماعت به مسجد جامع عزیمت و در آنجا با طلاب مدرسه عملیه و آقاى شیخ علىاصغر مروارید تماس حاصل و پس از ختم نماز مغرب و عشاء آقاى مروارید به منبر رفته و در اطراف ذكر مصیبت و تبلیغات دینى صحبت و در پایان اظهار داشته: برادران دینى كه در اینجا حضور دارند به دوستان و آشنایان خود تبلیغ و آنها را وادار به نماز و پیروى از دین اسلام نموده و فرداشب (2/7/ 30) كه مطالب گفتنى دارم براى استماع آن حضور به هم رسانند. پس از ختم گفتههاى وی، آقاى مهدى حقپناه از فداییان اسلام همینطور كه در صف جمعیت نشسته بود شروع به صحبت و ذكر مصیبت كرده، پس از پایان مجلس 7 نفر منظور به اتفاق شیخ على اصغر مروارید به منزل حاج آقا روحالله كمالوند رفته و بعد از صرف شام در ساعت 21 براى استراحت و بیتوته به مسجد جامع مراجعت و در حوزه علمیه (مدرسه طلاب) بیتوته، مأمور مربوطه همراه آنان بود. مراتب را جهت استحضار معروض داشت».
در سالهاى 1325 تا 1326 كه بتدریج چهرههاى برجسته
روحانیون خرمآباد چون آیتالله سیدحیدر طاهرى خرمآبادى و سید علىاكبر رحیمى و نیز
مرحوم آیتالله آسید ابوتراب جزایرى از دنیا رفتند و از سویى هم، ساختمان حوزه
علمیه آماده شده بود، مذهبیون منطقه به ضرورت خلأ پیش آمده بر آن شدند تا آیتالله
كمالوند را به خرمآباد بازگرداندند به همین سبب دست به دامن آیتالله بروجردى
شدند. ایشان نیز علىرغم نیازى كه به حضور آیتالله كمالوند در قم داشت، وى را
مأمور تشكیل حوزه علمیه خرمآباد نمود.
سرانجام آیتالله كمالوند در سال 1329 حوزه
كمالیه خرمآباد را برپا ساخت. چگونگى تأمین هزینههاى ایجاد حوزه یكى از عوامل
مهم در خصوص شناخت آن و ماهیت واقعى حركت سیاسى و مذهبى یاد شده است.
حاج شیخ مهدى قاضى مىگوید : «ما تا جایى كه مىتوانستیم، بستگان، فامیل ]كمك مىكردیم [و هركس را كه مىدیدیم اهل وجوهات است پیش او مىرفتیم. تا آن موقع كه ایشان ]آیت الله كمالوند[ حوزه را تشكیل داد اصلا مردم لرستان اهل وجوه نبودند... روى این زمینه ایشان هم اوایل حوزه را به زحمت تشیكل داد. خیلى به زحمت. خودش هم كمك مىكرد. وضع مالیش خوب بود... آن موقع كه البته طلبهها خیلى حالت زاهدانه داشتند. مثلا موقعى كه مرحوم كمالوند فوت كردند، طلبهها حقوقشان كلا ماهى صدوپنجاه تومان بود. شهریهشان را ده بیست سى نفر تعهد داده بودند كه ماهى صد تومان تا صدوپنجاه تومان به حوزه بدهند. مرحوم آقاى بروجردى هم ماهى دوهزارتومان مىداد نتیجتاً حوزه با همین پولها روبه راه شد. ولى بعد كه ایشان نفوذ پیدا كرد، طلبهها رفتند در بخشهاى مختلف تبلیغ كردند و مسایل را براى افراد گفتند دیگر مشكل مالى آنچنان نداشتند یعنى كاملا وجوهات مىرسید و حوزه هم از نظر مالى تأمین مىشد».
از نظر پایگاه اجتماعى، نخستین طلبههاى حوزه
كمالیه كه تعدادشان به هشتاد نفر مىرسید از میان خانوادههاى سادات، مذهبیون
روستانشینان محروم و علاقهمند برخاسته بودند.از اینرو نزدیكى و اشتراك پایگاه
اجتماعى آنان سبب وحدت و همبستگى
در میان این گروه شد كه خود عامل مهمى در پیروزى نهضت در این منطقه به شمار مىآید.
تشكیل حوزه كمالیه بزرگترین نمود عینى و ملموس از سازماندهى نیروهاى سیاسى مذهبى در خرمآباد است و حاصل یك دهه فعالیت نسل دوم روحانیون سیاسى لرستان است كه به دست آیتالله كمالوند به ثمر رسید. افزون بر این، تشكیل آن سبب شد تا طلبههاى لرستانى مقیم قم به وطن خویش بازگردند و در فعالیتهاى سیاسى نقش داشته باشند.
توجه به جوانان روستایى و گردآورى آنان در
كانون عملى مذهبى یادشده در رشد آگاهىهاى سیاسى و دینى تودههاى محروم نقش
فراوانى داشت و سبب شد تا اسلام عامیانه و سنتى مناطق روستایى و عشایرى جاى خود را
به گونه متشرعه و مبتنى بر فقه و شریعت بدهد، زیرا همین طلبهها آنچه را آموخته بودند
طى سفرهاى تبلیغى هفتگى به دهكدههاى خویش، به زبانى ساده براى مردم بیان مىكردند.
این تبلیغات سرانجام سبب شد تا نیروهاى سیاسى ـ مذهبى شهرى در رقابت با گروهى دیگر
از جمله تودهاىها، ملیون و دولتخواهان پایگاه و هواداران بیشتر و مطمئنترى به
دست آورند.
گشایش حوزه كمالیه پاى مذهبیون دیگر شهرهاى ایران چون اصفهان، بروجرد،
همدان و... را به خرمآباد گشود. این افراد كه به عنوان استاد و طلبه به خرمآباد
مىآمدند، تأثیرى همانند قشر دولتى كه از 1303 به این سوى پدید آمد، بر جاى
نهادند. با این تفاوت كه برخلاف دولتیان، هدف اینان ترویج فرهنگ مذهبى و دینى
مبتنى بر فقه و اصول شرعى و حوزوى بود.
همچنین چشمگیرترین دستاورد حوزه كمالیه تكمیل نسل سوم روحانیون سیاسى لر بود. در این حوزه كسانى چون آیتالله سید حسن طاهرى خرمآبادى، شهیدان سیدنورالدین و سیدفخرالدین رحیمى، شیخ فرجالله عباسى، شیخ محمدرضا عباسىفرد، شیخ محمدرضا آدینهوند و... درس خواندند كه در سالهاى بعد نقش برجستهاى در روند نهضت و پیروزى و تثبیت انقلاب داشتند.