پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ قبل
از فرا رسیدن بهار 1357 علما
در پیامی اعلام کردند "امسال عید نداریم" و در سوگ عزیزانمان که در قم
و تبریز به خاک و خون کشیده شدند مینشینیم. این پیام به سرعت در سراسر کشور و حتی
روستاها پخش شد.
یکی از نقاطی که فعالیتهای انقلابی در آنجا رونق فراوانی داشت زنجان بود. چنانچه در کتاب "انقلاب اسلامی در زنجان" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده آمده است؛ با فرا رسيدن فروردين 1357، شتاب تبليغات ضدرژيم در زنجان فزونى گرفت، به نحوى كه علاوه بر شهر، مناطق اطراف زنجان نيز تحتالشعاع مبارزات انقلابی قرار گرفت.
گزارش ساواک: روستاهاى شرقى زنجان تحت تأثير امواج تبليغات مخالف بود. به طورى كه براى مثال در تاريخ 3 فروردین 2537 ساعت 16، حاجى ملاعلى برقعى (واعظ محلى) در روستاى خيرآباد سلطانيه در منزل شخصى به نام گرزعلى، ضمن موعظه و دعا به خمينى در پايان سخنانش به صاحب خانه مىگويد: تو كه اين عكسها را به ديوار چسباندهاى (منظور تمثال اعلىحضرت) اگر در اين جا نماز بخوانى باطل است. شخص اخيرالذكر با شنيدن اين حرفها سرش را پايين انداخته و سپس به سوى كربلايى تيمورمرادى، رييس خانه انصاف قريه مزبور مىگويد مشهدی گرزعلى، حاج آقا عكسهاى شاهنشاه را مىگويد و به دنبال آن بلند مىشود و عكسها را پاره مىكند. در روستاهاى جنوبى زنجان نيز وضعيت به همين شكل بود، چنانچه آخوندى به نام نعمتالله موسوى فرزند سيد عزيز مقيم قم اخيراً به قريه «سجاس» (مركز بخش سجاسرود) آمد و ضمن ترتيب جلسات در منزل حاج ميربابا موسوى علناً سخنان توهينآميز به شخص اول مملكت و دولت به زبان آورد. در ضمن در منزل شخص يادشده وجوهى جمعآورى و به نجف ارسال مىگردد.
ساواك زنجان در گزارش خود به مركز اضافه نمود كه تعدادى از رسيد پولهاى جمع شده در منزل حاج ميربابا جمعآورى و موجود است، در ضمن پسر آخوند مزبور به نام محمد موسوى كه در شهر قم طلبه است گاهى به روستاى سجاس مىآيد.
طارم، منطقهاى در شمال زنجان نيز از چنين وضعيتى برخوردار بود و در اين قسمت از زنجان نيز تبليغات مذهبى توسط روحانيون محلى كه در منطقه يا در قم بودند انجام مىگرفت. براى مثال در تاريخ 5 فروردین 57، ژاندارمرى زنجان فردى به نام «سيدحمزه گلچهره» را در حين پخش «اعلاميه مضره» در روستاهاى «دستگرد» و «چورزق» دستگير كرد. نامبرده در تحقيقات صورت گرفته مدعى شد كه اوراق را «ملامصطفى ناصرى» كه در حال حاضر در قم مىباشد به وى داده است و آقاى ناصرى دستور داده او آنها را در بخش طارم پخش نمايد.
پیشزمینههای چهلم شهدای تبریز در زنجان
در شهر زنجان نيز وضعيت ملتهب به نظر مىرسيد. به ويژه اين كه چهلم شهداى 29 بهمن تبريز در پيش بود و عيد نيز از ناحيه برخى مراجع تحريم شده بود و اين امر از ديد ساواك دور نبود و بر امور شهر مراقبت بيشترى داشت. ساواك زنجان بر اساس فعل و انفعالات شهر پيشبينى كرد: اخبار واصله حاكى است كه افراطيون مذهبى قصد دارند در روزهاى 8و9 فروردین 2537شاهنشاهى در شهر زنجان به اقدامات اخلالگرانه مبادرت نمايند و با چاقو و سنگ مأمورين انتظامى را مورد حمله قرار دهند.
تصور ساواك زودتر از موعدى كه پيشبينى مىكرد جامه عمل پوشيد، به طورى كه ساعت 13 روز 1 فروردین 1357 يك دستگاه اتومبيل پيكان متعلق به يكى از درجهداران در يك عمليات پارتيزانى در خيابان جاويد به آتش كشيده شد.
همچنين در تاريخ 6 فروردین 1357 يكى از مأموران انتظامى شهر زنجان كه مشغول گشت و مراقبت در بازار بود، مورد حمله دو نفر جوان قرار گرفت. اين دو جوان كه هويت آنها نامعلوم باقى ماند در حال چسباندن اعلاميه بودند و مأمور مزبور زمانى كه قصد نزديك شدن به آنها را داشت، با سنگ مورد حمله قرار گرفت و مجروح شد.
در محيطهاى كارگرى و مجامع عمومى ديگر نيز صحبتهاى سياسى جريان داشت، به طورى كه به گزارش ساواك، ذبيحالله بيات كارمند حسابدارى كارخانه كبريتسازى، در كارخانه سخنانى پيرامون گرانى ارزاق و بالا رفتن قيمت ساير مايحتاج مىگفته و مسبب اصلى اينگونه امور را بىلياقتى زمامداران مملكت و بهويژه شاه مىدانسته و از شاه با ناسزا و دشنام ياد مىكرده است.
مراسم چهلم شهدای تبریز در زنجان
با چنين زمينههايى، نهم فروردين 1357، يعنى چهلمين روز شهداى وقايع تبريز فرا رسيد. زنجان، هم به علت پيشگامى در امر مبارزه و هم به علت همجوارى و همزبانى با تبريزیها آمادگى بيشترى براى بزرگداشت اين روز داشت. بنابراين از صبح روز نهم، كليه مغازههاى بازار و خيابانهاى شهر تعطيل شد.
در روز10 فروردین 1357 علاوه بر اين كه وضعيت روز گذشته، يعنى تعطيلى مغازهها (بازار و خيابان) ادامه يافت، شركتكنندگان در مجلس يادبود شهداى تبريز (كه از ساعت 10 صبح تا 12 ظهر در مسجد جامع تشكيل يافته بود) هنگام خروج اقدام به تظاهرات در خيابان پهلوى نمودند.
ساواك زنجان در تاريخ 19 فروردین 1357 در گزارشی به مركز، اولين كسى را كه اقدام به شعار دادن كرده بود چنين معرفى كرد: «در تاريخ 10 فروردین 2537 ساعت 12:30، وقتى مردم مىخواستند از مسجد بيرون بيايند، اول شخصى كه شروع به تظاهرات و صلوات و زنده باد خمينى كرد، رحيم فرزند حاج مهدى معروف به قپاندار بود».
شکنجه انقلابیون زنجان توسط ساواک
پليس چون از مدتها قبل پيشبينى چنين اقدامى
را كرده بود، با تجهيزات كامل از جمله چماقهاى بزرگ به مردم حملهور شد و پس از
ضرب و جرح، عدهاى را دستگير كرد. اين دستگيرىها تا ساعت پنج بعد از ظهر همان روز
ادامه يافت و تعداد آن به حدود 100 نفر رسيد. از اين عده، حدود 40 نفر آزاد و بقيه
زندانى شدند.
رفتار نيروهاى امنيتى با دستگيرشدگان بسيار نامطلوب بود، به طورى كه بر اساس خاطرات مكتوب حاجعلى اكبرى، يكى از دستگيرشدگان روز مذكور، آنان بدترين شكنجههاى روحى و جسمى را اعمال مىداشتند. براى مثال: از هيچگونه اهانتى نسبت به امام خمينى پرهيز نمىكردند و سيگار را بر دست و روى افراد دستگير شده خاموش مىكردند.