پایگاه مركز اسناد انقلاب اسلامی؛ با تامل در مواضع امام خمینی(ره) میتوان دریافت یكی از موضوعاتی كه ایشان توجه ویژهای نسبت به آن داشتند مسئله "نفوذ" بوده است. امام(ره) همواره خطر نفوذ را گوشزد كرده، نسبت به عواقب آن هشدار داده و میفرمودند: «دشمنی كه آمده در داخل ما و ما را می خواهد از داخل فاسد كند، این ترس دارد كه ما به جان هم بیفتیم.»[1] از این رو امام خمینی (ره) در برخورد با نفوذی ها و جلوگیری از شكاف و فراهم شدن بستر لازم برای نفوذ، برخوردهای تند و صریحی داشتند.
1- برخورد امام(ره) با نفوذ جریانهای جاسوسی وابسته به نهضت آزادی در دولت موقت
در آذرماه 58 پرده از ارتباط برخی اعضای دولت موقت با آمریكا برداشته شد. امام خمینی(ره) بارها نسبت به نفوذ جریانهای مخرب درون نهضت آزادی به آنها هشدار داده و از نهضتیها خواسته بودند كه موضع خود را نسبت به جریانهای مخرب مشخص كنند.
ایشان همچنین درمورد نفوذ جریانهای غربی در بدنه دولت موقت كه از یك سو انحلال مجلس خبرگان را در برنامه خود قرار داده بودند و از سوی دیگر به حمایت از منافقین میپرداختند به شدت موضع گرفته و فرمودند: «شما كه انحلال یك همچو مجلسی [مجلس خبرگان] را می خواهید می دانید چه می كنید؟ غافل هستید شما، آدمهای تحصیلكردۀ متدین، شما را غافل كردند شیاطین؟ یا خدای نخواسته با توجه یك همچو كارهایی انجام می دهید؟ شما متنبه بشوید! شما طرفدار خلق هستید؟! طرفدار خلق ایران هستید؟! طرفدار ملت خودتان هستید؟! شما آقایان كه از اینها تأیید می كنید طرفداری از اسلام می كنید؟! طرفداری از كشور اسلامی می كنید؟! كارهای اینها را اسلامی می دانید؟! شما كارهای حكومت اسلامی ما را اسلامی نمی دانید، و كارهای این گروهكها را كه در میدانها و در خیابانها با سلاح به جنگ مردم برخاسته اند اسلامی می دانید؟! نباید یك دفعه هم تفكر كنید؟»
با این وجود اعضای نهضت آزادی این نصیحتهای امام(ره) را نادیده گرفتند. از همین رو بود كه امام خمینی(ره) كه ضرر نهضت آزادی را حتی بیشتر از منافقین میدانستند و موضع تندی نسبت به نهضتیها گرفته و فرمودند: «نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از كسانی كه بیاطلاع از مقاصد شوم آنان هستند میگردند باید با آنها برخورد قاطعانه شود و نباید رسمیت داشته باشند.»
2- برخورد قاطع امام(ره) با عوامل كودتای "نقاب"
در تیرماه 1359 با كشف توطئه گروهی از افسران نیروی هوایی كه با نفوذ در بدنه ارتش به دنبال انجام كودتا و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی بودند، امام خمینی(ره) با برخوردی قاطع با طراحان و عاملان كودتایی كه به "نوژه" و "نقاب" معروف شد خواستار پاكسازی نیروهای مسلح از نفوذیها شدند.
ایشان در 28 تیر 59 در این مورد فرمودند: «توجه به این مسائل لازم است همه آقایان بكنند و كسانی كه خدای نخواسته یك انحرافاتی دارند اگر قابل اصلاحند با موعظه، با نصیحت، با هدایت اینها را اصلاح بكنند و اگر نیستند، پاكسازی بكنند. و آنهایی كه در این مسائل، در این مسئلۀ آخر همراه بودند با این خیال فاسد كودتا، تمام اینها به حسب حكم قرآن حكمشان قتل است بلااستثنا، یك استثنا درش نیست؛ هیچ كس حق ندارد كه یك كسی را عفوش بكند، یك كسی را مسامحه با او بكند. اینها به حكم اسلام و حكم قرآن فاسد و مفسد هستند و اینها چهار حكم در قرآن هست كه از همه كوچكتر كشتن است.»[2]
3- برخورد قاطع امام(ره) با نفوذ جریان ابوالحسن بنیصدر
بنیصدر كه پس از رسیدن به ریاست جمهوری كمكم زاویه خود را با نظام نشان داد، با آغاز جنگ تحمیلی نیز به تدریج در این عرصه مخالفت خود را با گروهها و نهادهای انقلابی، بروز داد. كارشكنیهای وی ادامه داشت تا اینكه پس از كشف ارتباط بنیصدر و منافقین و نیز رابطه او با سیا، امام خمینی(ره) به طور صریح به نفوذ این جریان واكنش نشان دادند.
امام(ره) در 16 خرداد 1360 كه روز میلاد امام حسین (ع) و روز پاسدار بود، در پیامی تاریخی صریحاً اعلام كردند كه امت ما تصمیم گرفتهاند كه در مقابل همه توطئههای داخلی و خارجی بایستند. ایشان معتقد بودند كه نفوذ عوامل مخرب، انحراف بنیصدر را تسریع بخشید؛ امام خمینی(ره) پس از سقوط بنیصدر، نقش این عوامل را كه نهایتا موجب انزوای او شد به وی یادآوری كرده و فرمودند: «آنهایی كه به تو اظهار علاقه می كردند آنها به اسلام علاقه نداشتند؛ و تو را كشاندند به جایی كه تباه كردند.» و «كراراً من [به بنیصدر] گفتم كه بیا برو از این گروهكهای فاسد، از این منافقین، تبرّی كن؛ حیثیت خودت را از دست نده. بیا برو در ملأ عام و اینها را از خود بران. اینها تو را به تباهی می كشند. این گرگهایی كه اطراف تو جمع شده اند الاّ بعض معدود آنها، همۀ آنها گرگهایی هستند كه می خواهند تو را به تباهی بكشند، اینها را از خود بران.»
امام(ره) در 18 خرداد 1360 ضمن اتمام حجت، درمورد تفرقهافكنیهای بنیصدر فرمودند: «اشخاصی در این برهه از زمان كه ما ابتلا داریم به جنگ، باید آرامش محفوظ بشود، اگر كسانی در اطراف كشور سخنرانی كنند و سخنرانی آنها اسباب تشنج بشود، آن شخص، هر كس میخواهد باشد، هر مقامی می خواهد باشد، من او را به جای خودش می نشانم، قبل از اینكه شورش پیدا بشود من او را به جای خودش می نشانم. گوشهای خودتان را باز كنید، من همانطوری كه با شاه عمل كردم و هم ملت ما همانطوری كه با محمدرضا عمل كرد، با اشخاصی كه بخواهند فساد ایجاد كنند، با اشخاصی كه زاید بر صحبت، بخواهند تشنج ایجاد كنند، با اشخاصی كه می خواهند صف آرایی بكنند در مقابل دادستانی، در مقابل مجلس، در مقابل ارگانهای دیگر، من همان خواهم كرد كه با محمدرضا[كردم]، امروز وسایل در دست است، و شماها منزوی خواهید شد. باز من نصیحت می كنم شماها را كه تا دیر نشده است به جای خودتان بنشینید و از تحریكات عناصر فاسد كه در گوشهای شما مطالبی می خوانند، پرهیز كنید و آنها را از خودتان برانید.»[3]
در نهایت امام خمینی(ره) طی حكمی در تاریخ 20 خرداد 1360 بنیصدر را از فرماندهی كل قوا بركنار كردند و در آخرین روز خرداد همان سال، مجلس شورای اسلامی نیز رای به عدم كفایت سیاسی بنیصدر داد. بدین ترتیب همانگونه كه امام(ره) پیشبینی كرده بودند، بنیصدر منزوی شده و مجبور به فرار از كشور شد.
4- برخورد امام(ره) با نفوذ مهدی هاشمی در بیت منتظری
یكی دیگر از نمونههای نفوذ در تاریخ جمهوری اسلامی كه امام(ره) را به واكنش واداشت، نفوذ "مهدی هاشمی" بود. او توانست با نفوذ در بیت منتظری علاوه بر انتقال اطلاعات محرمانه به خارج، زمینههای انحراف وی را نیز فراهم كند. ارتباط میان اعضای دفتر منتظری و رسانههای بیگانه به حدی بود كه نامههای محرمانه وی به امام خمینی(ره) در رادیو بیبیسی خوانده میشد.
امام(ره) بارها به صورت كنایی نسبت به خطر نفوذ در بیت علما هشدار داده بودند. به عنوان مثال در تاریخ 1362/4/22 خطاب به نمایندگان نخستین دوره مجلس خبرگان فرمودند: «باید بدانید كه تبهكاران و جنایتپیشگان بیش از هركس چشم طمع به شما دوختهاند و اشخاص منحرف و نفوذی در بیوت شما با چهرههای صددرصد اسلامی و انقلابی ممكن خدای نخواسته فاجعه به بار آورند و با یك عمل انحرافی نظام را به انحراف بكشانند و با دست شما به اسلام و جمهوری اسلامی سیلی زنند. الله، الله، در انتخاب اصحاب خود...»[4]
بدین ترتیب امام(ره) آگاهانه دریافته بودند كه نفوذ عوامل مخرب به درون روحانیون میتواند به اسلام خدشه وارد كند. چنانچه از اعترافات مهدی هاشمی نیز بر میآید، یكی از اهداف او از نفوذ در حوزه علمیه تغییر ذائقه طلاب علوم دینی بود. آنچنان كه خود هاشمی اعتراف میكند: «به خاطر اینكه تصور میكردم باید حوزه علمیه و طلبههای جوان براساس ذهنیت و افكار من ساخته شوند به طور فعال روی آنها كار میكردم و به قم و حوزه علمیه به عنوان یك پایگاه اصلی قدرت نگاه میكردیم.»[5]
امام خمینی(ره) در نامهای كه كه در مهرماه 1365 به منتظری نوشتند، بیپرده او را از نفوذ باند مهدی هاشمی آگاه كرده و هشدار دادند: «حیثیت واجب المراعاة به احتمال قوی، بلكه ظن نزدیك به قطع، در معرض خطر است؛ خصوصاً با داشتن مخالفین مؤثر در حوزۀ قم، كه ممكن است دنبال بهانه ای باشند. این خطر بسیار مهم از ناحیۀ انتساب آقای سید مهدی هاشمی است به شما. من تأكید میكنم كه شما دامن خود را از ارتباط با سید مهدی پاك كنید كه این راه بهتر است؛ و الاّ هیچ عكس العملی در رسیدگی به امر او از خود نشان ندهید كه رسیدگی به امر جنایاتِ مورد اتهام حتمی است.» [6]
امام (ره) همچنین در مواجهه با نفوذ مهدی هاشمی، در 5 آبان 65، در مكتوبی به حجت الاسلام ری شهری، وزیر اطلاعات وقت، لزوم برخورد قاطع با افراد ضد انقلاب و منحرفین وابسته به مهدی هاشمی را مورد تاكید قرار دادند. در قسمتی از این پیام آمده است: «با توجه به مسائلی كه تاكنون كشف و یا مورد سوءظن شده است، و با توجه به جَوسازی و اطلاعیه هایی كه با اسامی مختلف توسط افراد ضد انقلاب و منحرف و وابسته به مهدی هاشمی پخش گردیده است، كه نه تنها سوءظن را بیشتر می كند كه خود دلیل مستقلی است بر خط انحراف از انقلاب و اسلام، جنابعالی موظف هستید به جمیع جوانب این امر با كمال دقت و انصاف رسیدگی نمایید؛ و تمام افراد متهمی را كه از سران این گروه محسوب میشوند و نیز افراد دیگری را كه در انتشار مسائل كذب و قضایای دیگر دست داشته اند تعقیب نمایید.» [7]
در بهار 68 پیامی از امام(ره) منتشر شد كه نشان از موضع تند ایشان در مقابل نفوذیها میداد. كدهایی كه در این پیام از سوی امام به كار گرفته شد به خوبی نشان میداد كه مخاطب امام(ره) كسی نیست جز منتظری. بخشی از سخنان امام خمینی(ره) از این قرار بود: «نفوذیها بارها اعلام كرده اند كه حرف خود را از دهان ساده اندیشان موجّه می زنند. ما باید دشمن سرسخت كسانی باشیم كه پرونده های همكاری آنان با امریكا از لانۀ جاسوسی بیرون آمد .كسانی كه از منافقین و لیبرالها دفاع می كنند، پیش ملت عزیز و شهید دادۀ ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده كه بدون توجه بلندگوی دیگران شده اند، از این حركات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچگونه گذشتی طرد خواهند كرد.» در نهایت رفتارهای منتظری كه متاثر از نفوذ باند مهدی هاشمی در بیت او بود علاوه بر اینكه باعث عزل وی از قائم مقامی رهبری شد موجبات انزوای او را نیز فراهم كرد.
پی نوشت ها:
1- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 11.
2- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 13.
3- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 14.
4- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 18.
5- حجتالاسلام محمدی ریشهری، خاطرهها، جلد چهارم، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 248.
6- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 20.
7- حجتالاسلام محمدی ریشهری، خاطرهها، جلد چهارم، تهران: مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 136.