برشی از خاطرات امیرعبدالله کرباسچیان

روایتی از خیانت‌های جبهه ملی به ملت ایران/ ماجرای اعتراض بقایی به اقدامات "ضد ملی" مصدق/ نقش جبهه ملی در شکست نهضت ملی ایران

امیرعبدالله کرباسچیان می‌گوید: همراهان مصدق پس از این تخلفات از وی دوری گزیدند. بعضی مثل مکی، با آرامش و قطع رفت و آمد و مراوده و برخی مانند دکتر بقایی که شخصا در حضور من و چند تن از برادران که برای تشکر از جدایی او و حمایت و تشویق به خانه او رفتیم، گفت: «پس از خواندن آن ورق پاره ملموس ضد آزادی "قانون امنیت اجتماعی"، آن را مچاله کرده و به سینه‌ مصدق کوبیده و گفتم ما برای این سال‌ها مبارزه کردیم و این است نتایج مبارزات؟ و بدون خداحافظی در را به هم کوبیده بیرون آمدم و در حالی که سرم گیج می‌رفت درمانده و پشیمان خود را در اتومبیل دوستی که دم در معطلم بود، انداختم و گفتم برویم منزل. دوستم گفت: آقای دکتر حالتان خوب نیست؟ گفتم: از دست این عجوزه چه کنم؟ مملکت را به باد می‌دهد. ملت را هم روی آن.»
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۲ - ۲۱ آبان ۱۳۹۷ - 2018November 12
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ارسال نظر
تازه های کتاب