پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مقاومت مردم ایران به خصوص مردم خوزستان در دوران دفاع مقدس، صفحات زرینی را در تاریخ ایران ثبت کرده است. یکی از این صفحات پرافتخار مقاومت، مربوط به مردم دزفول است.
علی جنتی که از آذر 1363 تا سال 1366 در سمت استاندار خوزستان، شاهد از خودگذشتگیها و فداکاریهای مردم این استان بود، در بخشی از کتاب خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در این رابطه میگوید: در آذرماه 63، به سمت استانداری خوزستان انتخاب شدم. جناب آقای ناطق نوری وزیر وقت كشور، مرا به كار دعوت كرد. بعد از اینكه انتصابم در دولت تصویب شد به خوزستان رفتم و تا سال 66، یعنی دقیقا سه سال، در آنجا بودم. سه سال پربحران و پرخاطره را در آنجا گذراندم. بخش عظیمی از عملیات نظامی در آن منطقه انجام میشد. بخش عمده نیروی نظامی ما در خوزستان مستقر بودند و از سراسر كشور به آنجا میآمدند.
حملات هوایی دشمن، گلولهبارانهایی كه میكرد، موشكباران بعضی از شهرها مانند دزفول، حتی شهرهای ماهشهر و رامهرمز، مرتب ادامه داشت. تقریبا هیچكدام از شهرهای استان خوزستان، به جز ایذه و بهبهان، از تیررس دشمن در امان نبود و مرتب به آنها حمله میشد.
در آن زمان شهرهای مختلف از جمله شهر دزفول، موشكباران میشد. من در مقام فردی كه سه سال در آنجا حضور داشت، شهادت میدهم كه مردمی مقاومتر از مردم دزفول ندیدهام. خوب به یاد دارم كه چندین موشك نصف شب به دزفول خورده بود. من صبح اول وقت كه از اهواز به آنجا رفتم، خورشید تازه طلوع كرده بود. با ماشین میرفتم سطح شهر و مناطق موشكخورده را بازدید میكردم. دیدم موشك در بازار شهر و مناطق مسكونی خورده است.
پدر شهیدی را دیدم كه در همان حادثه، سه فرزندش شهید شده بودند. پس از پیاده شدن از ماشین به طرفش رفتم و سلام كردم. صورتش را بوسیدم. او اصلاً گریه نمیكرد. به ایشان تبریك و تسلیت گفتم. پاسخ داد: «همه اینها فدای امام. ما همه فدای امام هستیم. من اگر چند فرزند دیگر هم داشتم، میدادم!» واقعا روحیات بسیار عجیبی بود. روحیات جالبی بود كه البته در بین سایر خانوادههای شهدا هم دیده بودم؛ اما مردمی مقاوم، مثل مردم دزفول كمتر دیدهام.