پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ معلمان به عنوان قشر آگاه جامعه، نقش موثری در روند پیروزی انقلاب اسلامی داشتند. در دوران مبارزات نهضت اسلامی، فرهنگیان در استانها مختلف کشور ضمن ارتباط مستمر و بیواسطه با دانشآموزان و نوجوانان، نقش مهمی در آگاهسازی این قشر داشتند.
یکی از نمودهای نقشآفرینی این قشر در دوران نهضت اسلامی، به مهرماه 1357 بازمیگردد؛ جایی که معلمان کرمان بعد از جنایت رژیم پهلوی در مسجد جامع این شهر، مبارزات پیگیر و سازشناپذیر خود با رژیم پهلوی را ادامه دادند.
چنانکه در کتاب «انقلاب اسلامی در کرمان» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده آمده است: فرهنگيان کرمان از جمله اقشاری بودند که در واکنش به جنايات وحشيانه رژیم پهلوی در مسجد جامع کرمان ضمن برپایی تظاهرات اقدام به صدور بیانیه کردند.
عبدالحسين ساوه درباره چگونگي شکلگيري اعتصاب فرهنگيان و تأثير آن بر مبارزات اسلامي مردم کرمان در فرداي روز حمله به مسجد جامع ميگويد: «پس از فاجعه مسجد جامع، شهر در سكوت فرو رفت. خود من بعدازظهر آن روز قسمت زيادي از شهر را طي كردم. اين واقعه در زماني اتفاق افتاد كه بعضي از روحانيون مبارز شهر و تعدادي از چهرههاي انقلابي در تبعيد بودند. فرداي آن روز چند نفر از برادران فرهنگي به من مراجعه كردند كه بايد يك كاري انجام گيرد. خود من هم در اين فكر بودم، که چه بايد كرد تا رعب مردم از بين برود. عصر همان روز بيست نفر از برادران كه عموماً از فرهنگيان مبارز و باسابقه بودند، در محل دبيرستان پهلوي سابق (امام خميني كنوني) جمع شده و مذاكره كرديم. نهايتاً قرار شد اينجانب اطلاعيهاي را تهيه و در مدارس بين همكاران فرهنگي توزيع کنم. مضمون اطلاعيه ابزار انزجار و تنفر از اقدام عوامل رژيم در حمله به مسجد جامع و دعوت فرهنگيان به تعطيلي مدارس و حضور در تحصن و اعتصاب در محل اداره کل آموزش و پرورش بود.»
در بخشی از بیانیه فرهنگيان استان کرمان آمده بود: «اين جلاد [محمدرضا پهلوی] روي تبهکاران گذشته را سفيد کرد و تاريخ گواه است که جنايات را از حد گذارنده و در جنايتکاري مانند ندارد و حال که به فرمايش امام خميني، در يک دست سرنيزه و مسلسل براي سرکوبي ملت دارد و در دست ديگر توبهنامه و اعتراف به جنايتها و خيانتها و عذر تقصير را گرفته است، مدعي است که با اين آدمکشيها و قتلعامها و قرآن و مسجد و مسلمان سوختنها ميخواهد به مردم آزادي بدهد. آيا رسواتر از اين سخني ميتوان گفت؟ ملت ريشه فساد و کانون جنايت را خوب شناخته و هرگز به خون شهيدان و راه حسين خيانت نخواهند کرد و تا برانداختن اين رژيم شيطاني و برقراري حکومت عدل اسلامي از پاي نخواهد نشست.»
در ادامه این بیانیه تاکید شده بود: «در فضايي که هر لحظه صداي مسلسل و فرياد شهيدان عزيز برادران و خواهران مجاهد بلند است، در محيطي که قرآن و مسلمان و مسجد در آتش شعلهور است، ما چگونه و با کدام خيال راحت ميتوانيم به کلاس برويم و با جگرگوشههايمان به درس بپردازيم؟ آنهم کلاس و درس و کتابي که ديکتهشده استعمار و خواستههاي استعمارگران را برآورده ميکند نه نيازهاي ملت ايران.»
علاوه بر این، فرهنگيان کرمان در روز پنجشنبه 27 مهر در اداره آموزش و پرورش اجتماع و با صدور اولين قطعنامه 16 مادهاي درخواستهاي خود را به شرح زير اعلام داشتند:
1- اعتراض شديد و اظهار تنفر نسبت به حادثه حمله به مسجد کرمان با طراحي قبلي و همکاري و پشتيباني مأمورين انتظامي. (به شهادت مردم کرمان و روزنامهنگاران و فيلم مستند تلويزيوني که عصر همان روز از تلويزيون کرمان پخش شد.)
2- تعقيب و مجازات فوري نيروهاي انتظامي و ... که سبب وقوع فاجعه و حوادثي از قبيل آتشزدن قرآنها، مسجد، قتل و کشتار بيرحمانه و ضرب و شتم غيرانساني زنان، مردان و کودکان و پرتاب گلوله و گاز خفهکن در مسجد شدهاند.
3- اعتراض شديد نسبت به غارت و آتشکشيدن اموال مردم بهخصوص افراد متعهد و متدين شهر.
4- رفع هرگونه تضييقات از مراجع عاليقدر، مخصوصاً آيتالله العظمي خميني، مرجع عاليقدر شيعيان جهان و ديگر آيات عظام.
5- کوتاه کردن دست مزدوران شناختهشده شهر در هر مقام و لباس.
6- عدم تجاوز به حقوق و آزادي معلم و جلوگيري از تجاوز افراد شناختهشده يا مرموز در زير چتر حمايت پليس به مدارس و اماکن آموزشي و مذهبي و دانشآموزان.
7- تشکيل کانون معلمان.
8- انتخاب معاونين و رؤساي مدارس و ادارات آموزش و پرورش با نظر معلمين و دبيران.
9- منع شرکت اجباري معلمين و دانشآموزان در هر نوع تظاهرات فرمايشي و نمايشي.
10- عدم درج وعدههاي دروغ و خلاف واقع، در حق معلمان در جرايد و وسايل ارتباط جمعي کشور.
11- تحريم و اعتراض به روزنامه اطلاعات و تعويض نماينده اين روزنامه در کرمان، بهجهت انکار حقايق و انتشار اکاذيب و دروغپردازي، مخصوصاً در مورد حادثه روز دوشنبه مسجد جامع کرمان و ساير جرايد دروغ پرداز.
12- عدم انعکاس مسائل و حوادث اجتماعي، توسط عمال دولتي و وسايل ارتباط جمعي بهصورت خلاف واقع.
13- مشخصکردن دقيق آمار کشتهشدگان و مجروحان و بازداشتشدگان و ناپديدشدگان و مجازات مسببين و جبران ضايعات وارده.
14- درخواست اعزام هيئت تحقيق، از سوي کانون وکلا و جمعيت حقوقدانان ايران و جمعيت طرفداران حقوق بشر و نخستوزيري و وزارت کشور، جهت تحقيق از مسائل و فجايع روز دوشنبه کرمان.
15- پايان دادن به حکومت نظامي و شبهحکومت نظامي در کشور.
16- درصورتيکه حداکثر تا روز سهشنبه 2/8/57 به اعتراضات و خواستههاي ما رسيدگي سريع و قطعي نگردد به يک اعتصاب نامحدود ادامه خواهيم داد.
معلمین کرمانی همچنين با صدور اطلاعيهها و قعطنامههاي متعدد ديگر و ارسال تلگرافهايي به بيت مراجع، مراتب اعتراض خود را اعلام نمودند. از سوي مراجع عظام هم تلگرافهايي در پاسخ به درخواستهاي فرهنگيان و حمايت از خواستهاي آنان صادر شد. از جمله آيتالله سيد عبدالله شيرازي در تلگرافي به جامعه فرهنگيان کرمان، خواستهاي آنان را مورد تأييد قرار داد. در بخشي از تلگرام آيتالله شيرازي آمده بود: «تصميم مبني بر يک اعتصاب پنج روزه بهعنوان اعتراض بر فاجعه مؤلمه و رفتار وحشيانه مأمورين دولت روز دوشنبه 24/7/57 واصل و موجب تألم و تأثر شديد حقير گرديد. فاجعه دلخراش کرمان يکي از جنايتهاي بسيار بزرگ هيأت حاکمه بهشمار ميرود که حقير شديداً آن را محکوم نموده و عموم مسلمانان به خصوص جامعه روحانيت از آن متنفرند و تألم و تأثر عميق خود را از آن ابراز ميدارند».
آيتالله صالحي کرماني هم طي اعلاميهاي از اعتصاب معلمان کرمان پشتيباني کردند: «اقدام شجاعانه معلمان شريف و متدين مدارس ابتدايي، راهنمايي، دبيرستان، دانشسرا، هنرسرا و انستيتوهاي کرمان و گردهمايي و اعتصاب پنج روزه در محل آموزش و پرورش شهر و راهپيمايي بسيار منظم آنان بهمنظور ابراز تنفر و محکومکردن حمله به مسجد جامع و اعمال وحشيانه گروهي اجيرشده دولت خودکامه چنانچه در اعلاميهي منتشره از طرف جامعه روحانيت اعلام گرديده، مورد تأييد و حمايت کامل اين جامعه است. بدينوسيله مراتب پشتيباني خود را از فعاليتهاي کليه معلمان محترم بهويژه افرادي که در اين طريقه مقدس ملي و ميهني سهم بيشتري داشته و با سخنرانيهاي خود منويات جامعه شريف مسلمان را بيان نمودهاند ابراز داشته و توفيق روزافزون همگان را در راه خدمت به اسلام و ملت ايران از درگاه ايزد متعال مسئلت مينمايم.»
با اعلام تحصن يک هفتهاي فرهنگيان در ساختمان اداره کل آموزش و پرورش، اين مکان به مرکز اعتراضات در شهر کرمان تبديل شد. مردم دستهدسته براي ابراز مراتب پشتيباني به اين مکان ميآمدند و در اجتماع فرهنگيان حضور مييافتند و يا همچون کادر درماني کرمان و کارکنان سازمان آب با ارسال سبدهاي گل به اجتماع فرهنگيان، همبستگي خود را اعلام ميکردند.