پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- مجتبی سلطانی احمدی؛ شهید حاج مهدی عراقی از جمله یاران صدیق امام و از پیشگامان نهضت اسلامی است که از آغازین روزهای نهضت در صف نخست مبارزه با رژیم پهلوی قرار گرفت و در این راه جانفشانی کرد. تحمل شکنجههای زندان پهلوی توسط او به قدری زبانزد بود که تجلیل حضرت امام را نیز به دنبال داشت.
علاوه بر مبارزه با استبداد پهلوی، وجه دیگری از مبارزات مهدی عراقی با جریان نفاق و منافقین بود. وی که شناخت خوبی از جریانها و گروههای مختلف داشت، به راحتی پی به انحراف منافقین برد و از همان زمان، شروع به مرزبندی با منافقین کرد.
در ادامه به شیوههای مبارزاتی و مقابله شهید عراقی با سازمان مجاهدین خلق میپردازیم.
تلاش برای نجات فریبخوردگان
یکی از شیوههای مقابله شهید مهدی عراقی با مجاهدین خلق (بعد از با اعلام رسمی تغییر ایدئولوژی سازمان از اسلام به مارکسیسم در سال 1354)، تلاش برای نجات فریبخوردگان سازمان و جلوگیری از جذب افراد جدید توسط آنها بود. وی با روشنگری در نیل به این هدف میکوشید و در این برهه او توانست با فعالیتهای ارشادی خود برخی از افراد فریب خوردگان منافقین را بازگرداند و با نهضت امام پیوند دهد.
ساواک در گزارشی درباره این فعالیتهای حاج مهدی عراقی میگوید: «مهدي عراقي و آيتالله محيالدين انواري مکاني را در اتاق 4 بند 6 زندان اوين براي رفع اشکالات زندانيان مسلمان و مذهبي بهوجود آوردند و کليه زندانيان مذهبي اشکالات خود را به هنگام مطالعه کتاب يادداشت و به نزد مهدي عراقي و آيتالله انواري ميبردند و آنها هم اين اشکالات را از طريق مباحثات ايدئاليستي و ضدماترياليستي برطرف ميکردند، تا جاييکه حتي سعي کردند شخص کمونيستي همچون حسين مراد دزفولي را که کتابي در مورد زبان، تفکر و شناخت، مطالعه ميکرد را تحت تأثير قرار دهند و بهسوي خود جذب کنند، که تا حدودي در اين کار موفق شدند».
همسر شهید مهدی عراقی نیز در اين زمينه ميگويد: «ايشان برخوردشان با همه خوب بود و حتي به ديگران هم توصيه ميکردند که با همه با روي خوش برخورد کنيد. از لحاظ عقيدتي با آنها که تغيير ايدئولوژي داده بودند، صحبت ميکردند، اما با خوشرويي؛ چون معتقد بودند که با بدخلقي و اخم نميشود کاري را درست کرد. يک آقايي بود از مجاهدين خلق که اسمش را بهخاطر ندارم، به قدري شيفته اخلاق شهيد عراقي شدهبود که ديگر کارهاي خودشان را قبول نداشت و ميگفت من دين عراقي را قبول دارم».
همچنین بر اساس خاطرات اطرافیان حاج مهدی عراقی، يکي از اعضاي مجاهدين خلق مدتي بعد از تغيير ايدئولوژي اين سازمان، آنقدر شيفته اخلاق مهدي عراقي شده بود که از سازمان مجاهدين جدا شد و به سوي عراقي و نهضت امامخميني متمايل گرديد.
ساواک در سال 1355 درباره حاج مهدي عراقي اينگونه اظهار نظر ميکند: «با مارکسيستهاي اسلامي و کمونيستها مخالف بوده و از نظر عاطفي نسبت به بقاياي مجاهديني که ميگويند اسلامي خالص هستند، خوشبين است».
عبدالمجيد معاديخواه که خود همراه مهدي عراقي در زندان بهسر ميبرد، درباره مواضع عراقي نسبت به مجاهدين خلق ميگويد: «مهدي عراقي هيچ گرايشي به مجاهدين خلق نداشت و امام را رهبر و مرجع تقليد ميدانست و در برابر دستوراتش چون و چرايي نداشت و آنها (مجاهدین خلق) را به چشم قربانياني ميديد که شايد بتوان بر آنها تأثير گذاشت...»
حبیبالله عسکراولادی هم در این رابطه میگوید: «شهيد عراقي از زمان زندان سعي در اصلاح آنها داشت و ميگفت بايد اين بچه مسلمانها را نجات داد و به اين موضوع خوشبين بود. در پاريس هم که اعضاي مجاهدين خلق بودند، سعي ميکرد به آنها کمک کند و آنها را اصلاح کند...»
مقابله تشکیلاتی با سازمان مجاهدین خلق
فعاليتهاي تشکيلاتي و منسجم مهدی عراقی و دوستانش در مواجهه با سازمان مجاهدین خلق، مشی دیگری از مبارزات او در مواجهه با منافقین بود.
پس از تغيير ايدئولوژي سازمان، شهید عراقی و اعضای موتلفه در پوشش فعاليتهاي فرهنگي ـ مذهبي از جمله تأسيس مکتب تحقيقات و تبليغات صادقيه، بنياد رفاه و تعاون، مدرسه رفاه، شرکت سبزه، و... به فعاليت پرداختند. از سوي ديگر عراقي و ديگر زندانيان سياسي مؤتلفه مهمترين فعالان سياسي گروههاي اسلامگرا در زندان بودند که پس از آمدن مجاهدين خلق به زندان و طرح شعار وحدت استراتژيک با مارکسيستها با آنان مخالفت کرده و پس از تغيير ايدئولوژي سازمان مجاهدين خلق نيز نقش مهمي در سازماندهي نيروهاي مذهبي زندان داشتند.
روشنگری درباره ایدئولوژی و مشی منافقین
حاج مهدی عراقی با دقت تمام فعالیتهای گروهکها به خصوص منافقین را زیر نظر داشت تا از خسارات آنان به انقلاب جلوگیری کند. او میکوشید با تحلیلهای دقیق از سازمان، ریشههای انحراف آنها را بر همگان روشن سازد. لذا وی با تحلیلهای قوی خود نقش قابل ملاحظهای در روشنگری درباره ابعاد مختلف انحراف سازمان مجاهدین خلق داشت. او و دوستانش با گرايشهاي مذهبي در داخل زندان به بحثهاي ايدئولوژيک و مذهبي ميپرداختند و با برگزاري جلسات و تفسير قرآن و نهجالبلاغه درصدد مقابله با افکار مارکسیستی منافقین بودند.
شناخت دقیق و تحلیلهای مبنایی شهید عراقی درباره مارکسیسم و سازمان مجاهدین خلق در آن دوران آنچنان پخته بود که تحسین دکتر علی شریعتی را نیز به دنبال داشت. به طوری که شريعتي در جلسهای درباره عراقی گفته بود: «ما شنيده بوديم که آقاي عراقي، در زندان تدارکات زندانيان را انجام ميداده، ولي نميدانستيم که به اين خوبي تحليل سياسي هم ميکند. من حقيقتاً لذت بردم از تحليل بسيار جالبي که ايشان [درباره سازمان مجاهدین خلق] انجام دادند.»
این رویکرد شهید عراقی نسبت به جریان نفاق و گروهک منافقین بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه داشت به طوری که مرزبندی صورت گرفته توسط وی و جریان انقلاب باعث شد منافقین بیش از پیش رسوا شوند.