پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در بخش «شما بپرسید» که با هدف پاسخگویی به شبهات تاریخی راهاندازی شده، یکی از مخاطبان پرسش خود را اینگونه مطرح کرده است: در جریان انقلاب، به دلیل وضعیت فیلمهایی که وجود داشت، مردم سینماها را آتش میزدند. درباره [آتشسوزی] سینما رکس، آیا از مسئولین دوره شاه کسی اعترافی کرده است؟
عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال گفت: در ابتدا باید توجه داشت که در دوران پهلوی، بعضی از سینماها در تخریب اخلاق در جامعه ایفای نقش میکردند و فیلمهای فوقالعاده غیراخلاقی را به نمایش میگذاشتند. مردم در مواجهه با این سینماها هشدار میدادند و اصلا اینگونه نبود که به تماشاچیان تعرض کنند.
وی با اشاره به محتوای فیلم «گوزنها» که در هنگام آتشسوزی سینما رکس بر روی پرده آن سینما بود گفت: نکته مهم دیگر این است که اصلا آن فیلم شامل محتوای مستهجن نبود و بلعکس، یک فیلم کاملا سیاسی محسوب میشد.
این تاریخنگار با بیان اینکه درباره فاجعه سینما رکس اعترافات جدی از سوی دستاندرکاران رژیم پهلوی وجود دارد ادامه داد: منصور رفیعزاده، آخرین رئیس شعبه ساواک در آمریکا در خاطراتش عنوان میکند که قبل از واقعه سینما رکس، شخص شاه به نصیری دستور داده بود «هنوز کافی نیست و باید بیشتر بکشید و بیشتر آتش بزنید.» اصرار شاه به قدری زیاد بود که شخص جانی و آدمکشی مثل نصیری هم از این تصمیمات شاه به تنگ آمده و به رفیعزاده گفته بود: «من دیگر نمیتوانم. من هم وجدان دارم.»
سلیمی نمین در ادامه به اعترافات ارتشبد قرهباغی نیز اشاره کرد و گفت: قرهباغی در خاطراتش میگوید: «روز چهاردهم آبان، از حوالی ظهر گزارشهایی به وزارت کشور میرسید که در نقاط مختلف شهر آتشسوزی است. تلفن کردم به سپهبد صمدیانپور- رئیس شهربانی- و گفتم: اینطور گزارش میدهند، قضیه از چه قرار است؟ گفت بله، درست است شهر را در نقاط مختلف به آتش کشیدهاند. گفتم: پس چطور اقدام نمیکنید؟ گفت: فرماندار نظامی دستور داده است که مداخله نشود.» قرهباغی سپس پیش شاه میرود و شاه هم به او میگوید شما با این کارها کاری نداشته باشید و دخالت نکنید.
مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران با اشاره به اعترافات عبدالمجید مجیدی درباره نقش ساواک در آتشسوزیهای مشابه در سطح کشور افزود: عبدالمجید مجیدی، معاون وقت حزب رستاخیز هم اعتراف میکند که انفجارها و آتشسوزیها در سطح کشور کار ساواک بود و شاخه نظامی حزب رستاخیز نقشی در این قبیل اقدامات نداشت.
به گفته وی، ساواک مرکز به کمک شهربانی آبادان نقشه آتشسوزی سینما رکس را طراحی و اجرا کرد اما سرتیپ رزمی رئیس شهربانی آبادان آنقدر بد وظیفه خود را انجام داد که در همان ساعات اولیه همه به نقش رژیم در آتشسوزی سینما پی بردند.
سلیمینمین ادامه داد: سرتیپ رزمی در همان ابتدای جریان آتشسوزی اعلام کرد که 4 تروریست در داخل سینما هستند و نباید بگذاریم فرار کنند. اولا او چگونه از تعداد خرابکاران اطلاع داشت و اصلا از کجا میدانست حادثه بر اثر بمبگذاری رخ داده است؟ در آن دقایق اول چه کسی میتواند اینگونه قضاوت کند؟ لذا این نوع رفتار رئیس شهربانی موجب ایجاد شبهه شد. به طوری که به گزارش ساواک، حتی افسران رده پائین شهربانی هم به این نوع رفتار رزمی شک کردند.
این مورخ با استناد به اسناد ساواک ادامه داد: در گزارشی که ساواک به مرکز مینویسد ذکر میشود که اکثر افسران شهربانی به سرتیپ رزمی مشکوک شدهاند و بهتر است او از آبادان فراخوانده شود.
وی افزود: این گزارش ساواک نشان میدهد که رزمی به گونهای ماموریتش را بد انجام داده که حتی نیروهای شهربانی هم به نقش ساواک و شهربانی در آتشسوزی سینما رکس پی بردند و رژیم نه تنها مجبور شد رزمی را از آبادان فرابخواند بلکه به سرعت او را از کشور فراری داد تا حقایق فاش نشود.
علاوه بر این، در اسناد به جای مانده از منابع امنیتی رژیم پهلوی که در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی موجود است، گفتگویی محرمانه از احمد بنیاحمد نماینده وقت مجلس شورای ملی با خبرنگار روزنامه اطلاعات منعکس شده که حاوی نکات مهمی است.
در این مکالمه محرمانه، نظری خبرنگار روزنامه اطلاعات درباره اظهارات شاهدان عینیِ واقعه آتشسوزی سینما رکس آبادان به بنیاحمد میگوید: «رادیو یک برنامهای داشت که مستقیما تلفن خوانندهها را میگرفت و نظر آنها را میخواست و تهیهکننده برنامه رادیو در منزل من بود. گفت خانمی از آبادان تلفن کرد و گفت که من چهار فرزندم [را] در این حادثه از دست دادهام و ما هم میکروفون را به این خانم دادیم و پس از صحبت درباره فاجعه در آخر گفته که این کار جز از دست دولت از دست کس دیگری برنمیآید که عین این گفتار از زبان این زن آبادانی از رادیو پخش شده و بعد بلافاصله مسئولین صدای او را قطع کردهاند.»
همچنین خبرنگار مزبور به اطلاع خبرنگاران حاضر در صحنه درباره نقش رئیس شهربانی آبادان و ساواک در این جنایت اشاره کرده و میگوید: «خبرنگاران ما هم گزارشهای عجیب و غریبی به ما میدهند که رئیس شهربانی آمده و خودش دست داشته؛ البته خبرنگاران برای ما حقایق را میگویند.یک روایت این هست که چند نفر خرابکار به سینما پناهنده شدند و دستور دادهاند سینما را آتش بزنند و دیگر این است که سرایدار سینما با یکی از خبرنگاران ما صحبت کرده و گفته که پس از اینکه سانس شروع شد و مردم به سالن رفتند رئیس شهربانی آمده و درب را قفل کرده و کلید را در جیبش گذاشته و رفته است که بعد یک ماشین ولوو هم آمده با چهار سرنشین (که مشخصه ساواک است) و من اعتنائی به آنها نکردم...»
خبرنگار روزنامه اطلاعات ادامه میدهد: «یک موضوع دیگر این استکه بنزینی که در آنجا به کار رفته دارای اکتان بالا بوده و مخصوص هواپیما بود و در باجههای معمولی به هیچوجه نمیفروشند.»
سپس بنیاحمد عنوان میکند: «امروز که رستاخیز نوشته که بمب پلاستیکی بوده ولی ما پرسیدیم و تحقیق کردیم بمب پلاستیکی ابتدا منفجر میشود و سپس ایجاد آتش میکند...»
همچنین مخاطبان به منظور پیگیری پرسشها و دسترسی به صفحه ویژه «شما بپرسید» اینجا کلیک کنند.