پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آمریکا که پس از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیروخط امام شکست سختی را از لحاظ سیاسی در منطقه و جهان تحمل کرده بود، همواره درصدد بود که به نوعی این ضربه سیاسی را جبران کند. دستگاه جاسوسی این کشور با بکارگیری نیروهای شکست خورده از انقلاب و ایجاد یک اپوزیسیونی از مخالفین در خارج از کشور و شناخت نیروهای معاند در داخل علیالخصوص در بخش نظامی، طرحریزی کودتا را فراهم کرد و سرنگونی جمهوری اسلامی را باهمکاری سران سابق ارتش، نیروهای متواری ساواک، گروههای ضدانقلاب و متحدین آمریکا در منطقه و در نهایت حمایت مستقیم رژیم اسرائیل بکار گرفت.
آمریکائیها در روزهای نزدیک به انجام کودتا تحرکات زیادی از لحاظ نظامی در منطقه خلیج فارس از خود نشان دادند. «اعزام دو ناو هواپیمابر و بیست و پنج ناو جنگی به خلیج فارس، همچنین به بهانه مانور تعداد زیادی از هواپیماهای فانتوم خود را به قاهره وارد کرد،تا برای هر اقدامی علیه ایران آماده باشند.»
در به اجرا در آوردن کودتا، بعضی از کشورهای عرب منطقه ازجمله رژیم بعث و عربستان نقش به سزائی داشتند. دولت عربستان برای اجرای عملیات یک چک ده میلیون دلاری اعطا کرده بود. سازمان جاسوسی اسرائیل هم نقش مهمی در شناسائی افراد مخالف در داخل کشور و معرفی آنها به بختیار داشت.
مصر نیز از جمله کشورهای عربی بود که به پشتیبانی ازمواضع کودتاگران پرداخته بود و حتی یکی از گزینههای آمریکا برای کمکهای مالی برای کودتاچیان انتخاب شده بود، اما به دلیل بعد مسافت و دوری از منطقه عملیاتی در ردیف کشورهای رزرو در اجرای نقشه کودتا قرار گرفت هرچند کمکهای مالی این کشور به کودتاگران تعلق گرفت، و حمایت مصر از مخالفان نظام جمهوری اسلامی و تجهیز آنان برقرار بود. دو روز پیش از آغاز کودتا، یک گروه از هواپیماهای فانتوم آمریکا وارد پایگاههای نیروی هوائی این کشور در نزدیک قاهره شدند. این گروه از هواپیماها، به بهانه مانورهای مشترک با نیروی هوائی مصر، تمرین میکردند.
در ادامه طرح پشتیبانی از عملیات نظامی در کودتا بخش تدارکات از اهمیت ویژهای برخوردار بود و لذا آمادگی و حمایت بعضی از ادارات دولتی و استفاده از نیروهای نفوذی در سازمانهای مهم و حساس میتوانست در تسریع پیروزی در کودتا نقشساز باشد، و براساس همین تحلیل بود که سران کودتا در وزارت پست و تلگراف و سازمان صداوسیما بیشترین سرمایهگذاری را برای جذب افراد و نیروهای مخالف و مورد دلخواه خود قرار دادند. بدیهی است که سازماندهی چنین کودتائی نیاز به منابع مالی هنگفت دارد، تا در جذب افراد و تأمین نیروهای وابسته به کار گرفته شود و تا حدی که نیازهای متنوع کودتاچیان را فراهم نماید.
در همین زمان شاپور بختیار با چندین دولت خارجی جهت دریافت کمک تماس میگیرد. اصلیترین این تماسها با دولت بعث بود که تقریبا ً همه امور مالی، لجستکی و یا دیگر امکانات پشتیبانی جز سلاح را تأمین می کرد. شاپور بختیار همچنین تماس خود با ایالات متحده آمریکا را از طریق رابط خود که عضو سازمان سیا بود حفظ کرده بود، اگرچه هرگز او نکتهای را در رابطه با کودتای نوژه بواسطه ترس آمریکائیان از بخطر افتادن جان گروگانهای آمریکایی در تهران به میان نیاورد.
با این وجود در اوایل سال 1980 م. یکبار شاپور بختیار از رابط خود پرسش میکند که آیا ممکن است آمریکائیان چند فروند هلیکوپتر در اختیارش بگذارند که با پاسخ منفی روبرو میشود. اما بدنبال این تقاضا آمریکائیان متوجه شدند که شاپور بختیار در اندیشه انجام کودتایی علیه جمهوری اسلامی است. بختیار همواره در عباراتی کلی به بنیعامری (رابط اصلی ستاد کودتا از پاریس در تهران) وانمود میکرد او پشتیبانی آمریکائیان در اقدامی نظامی علیه جمهوری اسلامی را دارد. به همین خاطر بنیعامری همیشه تصور میکرد آمریکا در حال تدارک پشتیبانی مالی از طرح کودتای نوژه هست و برای انجام عملیات چراغ سبز نشان داده است.
همزمان بختیار تلاش کرده بود با دولتهای اسرائیل، بریتانیا و فرانسه تماسهایی را برقرار کند هرچند پول و منابع مالی در وهله اول از سوی کشورهای آمریکا، انگلیس و عراق در اختیار ستاد کودتا در پاریس نهاده میشد، و از آن طریق به داخل کشور سرازیر میگشت، و علاوه بر آن نیز بقایای خاندان فراری سلطنت پهلوی نیز بخشی از نیازهای مالی کودتا را تأمین میکردند.