پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مناقشه قرهباغ بین آذربایجان و ارمنستان یکی از منازعات تاریخی بین دو کشور است که البته قدرتهای جهانی به دلیل منافع خود این اختلافات را تشدید میکنند. مرحوم حاج علیاکرام علیاف رهبر اسلامگرایان جمهوری آذربایجان که که در 26 اسفند 1389 درگذشت، خاطرات و تحلیلهای تفصیلی درباره سابقه تاریخی این مناقشات سیاسی دارد.
وی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر
شده است به روایت این مسئله پرداخته است که در ادامه از نظر میگذرد.
***تلاش اسلامگرایان
آذربایجان برای جلوگیری از کشتار ارامنه در باکو***
با آن دو به محله
ارمنیها رفتم و با صدای بلندی افراد خشمگین را آرام و نصیحت كردم و گفتم كه شما
حق دارید از بعضی از ارمنیهای وحشی و متجاوز عصبانی باشید، ولی این افراد ارمنی
كه در باكو زندگی میكنند، گناهی ندارند. زنها و بچهها چه گناهی دارند؟ اینها
را نكشید، گناه دارد، ما باید این ارمنیها را با ماشین و كشتی و هواپیما به
ارمنستان كوچ دهیم. اگر اینجا هم ماندند بمانند. شما اگر آماده هستید و غیرت دارید
به جبههها اعزام شوید و جلوی تجاوز ارتش متجاوز ارمنستان را بگیرید و نگذارید خاك
ما را اشغال كنند و مسلمانان بیدفاع را در شهرها و بخشها به اسارت بگیرند و جنایت
كنند.
*** نقش امریکا و
اسرائیل در تشدید اختلافات در قرهباغ ***
اکرام علیاف در بخشی دیگری از خاطرات خود درباره نقش قدرتهای خارجی در تشدید اختلافات میگوید: سرگذشت تلخ اراضی اشغالشده آذربایجان، چه قرهباغ و چه سایر اراضی اشغالی (20% خاك آذربایجان) در این شانزده سال متمادی نشان میدهد كه سرنوشت آن با وجود حكومت خاندان علییف، در آینده اگر بدتر نشود، بهتر نخواهد شد و با صلح و مذاكره و دیپلماسی و با جنگ و قدرت باز پسگرفته نخواهد شد. روس و آمریكا هم نمیخواهند مسئله حل شود و اراضی اشغال شده برگردد. در ضمن دولت علییف هم رضایت آمریكا را مقدم بر مصالح كشور مردمش میداند، بنابراین از راه صلح مشكلی حل نخواهد شد.
با این وضع امیدی به
حل مناقشه قرهباغ و بازپسگیری اراضی تحت اشغال ارمنیها نیست. تنها چارهاش تغییر
حكومت و جایگزینی یك حكومت مردمی، دلسوز، غیرتمند و مستقل است؛ این هم به این سادگیها
میسر نمیشود.
ایران میتوانست در این
موضوع نقش مؤثری بازی كند؛ زیرا هم كشور قدرتمند منطقه است و هم با ارمنستان و روسیه
و خیلی از ممالك دنیا روابط حسنه دارد، ولی سران دولتهای آذربایجان، چه ایاز مطلباف،
چه ائلچی بیگ و چه حیدر علیاف هیچ كدام نمیخواستند مسئله قرهباغ و اراضی تحت
اشغال واقعاً حل شود و برای همین ایران را كنار گذاشتند و از این همسایه مقتدر در
حل مشكلات كمك نگرفتند. حتی برای اینكه مردم نگویند چرا ایران را دخالت نمیدهید،
در باكو و سراسر آذربایجان تبلیغاتی گسترده از طریق مطبوعات، صدا و سیما و احزاب
مخالف ایران، علیه این كشور به راه انداختند و هر روز از طریق تریبونهای وابسته
به آمریكا و اسرائیل در باكو، در گوش مردم ساده و بیخبر از سیاست خواندند كه ایران
در جنگ قرهباغ، طرف ارمنیها را میگیرد و به دشمن آذربایجان اسلحه، كالا و كمكهای
مالی میدهد!
بدینگونه علیه ایران
موج منفی ایجاد و مردم را بدبین كردند. این نمایشنامه سیاسی را خوب در بین مردم به
اجرا گذاشتند و متأسفانه كارشان گرفت! در حالی كه جمهوری اسلامی بعد از فروپاشی
شوروی، بیشترین كمكهای انسانی و برادرانه را به جمهوری آذربایجان كرده و هیچ چشمداشت
سیاسی و مادی هم نداشته است. این حقیقت را هم دولت آذربایجان و هم مردم میدانند.
خصوصاً در ماجرای جنگ و تجاوز ارمنستان جمهوری خودمختار نخجوان كه بخشی از آذربایجان
و از هر طرف محصور و دربسته است، اگر كمكهای انساندوستانه ایران نبود، به یقین
مردم در آن جمهوری تلف میشدند و هنوز هم زندگی مردم نخجوان وابسته به ایران است.
كمیته امداد امام خمینی، شعبه باكو و نخجوان، واقعاً در بحرانیترین روزهای تاریخ
آذربایجان بعد از فروپاشی، بهداد مردم بیچاره ما رسید و حقیقتاً امدادرسانی كرد.
مردم آذربایجان شاهد زندهی این واقعیت هستند.
دولت ما به جای تقدیر
و تشكر از این همه كمكها و خدمات انسانی ایران، برای كاستن از نفوذ معنوی این
كشور شیعی بزرگ و قدرتمند در دل مردم، با نقشههایی كه از سوی آمریكا و اسرائیل تهیه
میشود، كوشید ایران را بدنام كند و ما این حقایق را میدانیم. ایران در پانزده
سال گذشته گرچه در كنار مردم ما بوده و هست و هرگز خیرخواهی و مساعدتهایش را
بازنگرفته، اما دولتهای آذربایجان، به همراهی ایران در عرصههای سیاسی دل نبستند
و در واقع راه ندادند. باز هم تكرار میكنم كه آمریكا و اسرائیل این نقشه را طراحی
و به دست دولتها و احزاب وابسته و غربگرای آذربایجان اجرا میكردند.
دولتهای غربی و آمریكا در دور نگه داشتن آذربایجان از همسایه دیوار به دیوارش نقشه شیطانی باكو ـ جیحان را نیز كشیدند و به جای اینكه نفت جمهوری آذربایجان را از ایران و از طریق خزر ـ خلیج فارس به بازارهای دنیا منتقل نمایند تا هزینه كمتر و سود بیشتر برای كشور آذربایجان داشته باشد، طرح دادند كه لوله نفت آذربایجان از كشور گرجستان بگذرد و در بندر جیحان تركیه به دریای سیاه برسد و از آنجا به دنیا صادر شود كه هزینهاش چندین برابر راه ایران (خزر ـ خلیج فارس) است و سود ناچیزی عاید مردم و كشور آذربایجان میشود. متأسفانه دولت وابسته حیدر علیاف زیربار این ننگ زیانبار رفت و از ایران كه راهی سهلالوصول و كمهزینه و سودآور بود، روی گردانید.