پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آبان
ماه سال 1357 نفسهای رژیم پهلوی را به شماره انداخته بود. تظاهرات و مخالفتها به
صورت علنی در شهرهای مختلف برگزار میگردید. در این میان شهر زنجان با توجه به
نزدیکی به پایتخت کانون تحولات و اعتراضات بود. در این زمینه در کتاب «انقلاب
اسلامی در زنجان» که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره تظاهرات
خونین زنجان میخوانیم:
آنچه
در اين ماه بيش از همه خودنمايى مىكند استقرار گارد شهربانى مركز در زنجان مىباشد.
اين امر از يك طرف موجب كاهش تظاهراتهاى عمومى و از طرف ديگر باعث افزايش خشونتهاى
سياسى شد. بدين معنى كه گاردىها از آن جهت كه محلى نبوده و تعلقات محلى نداشتند،
از دستگيرى، شكنجه و قتل انقلابيون ابايى نداشتند و به علت اعمال خشونت توانستند
تا حدودى در مقايسه با ماه مهر ميزان تظاهراتها و يا اعتصابات را كاهش دهند، ولى
از طرف ديگر شكستن تحكم گاردىها كه مسلح به سلاحهاى گرم بودند، طيف انقلابى را
به طرف مبارزه مسلحانه، كشتن يا مضروب كردن مكرر نيروهاى نظامى از يك طرف و اتحاد
سياسى و منطقهاى آنان در مقابل افرادى كه به چشم بيگانه تلقى مىشدند از طرف ديگر
رهنمون نمود.
واقعه
شاخص ديگر اين ماه، تخريب، آتش زدن بىرويهى ادارات، اماكن دولتى و يا خانههاى
مأموران رده بالاى دولتى شهر است. شدت اين تخريبها به حدى بود كه روزنامهى
اطلاعات نوشت: «زنجان به يك ويرانه تبديل شد». خونينترين تظاهرات آبان زنجان در
تاريخ 1357/8/16 صورت گرفت. در ساعت 14:30 روز مذكور، عدهاى از ساكنان زنجان با
انجام تظاهرات خيابانى به مؤسسات دولتى و بخشهاى خصوصى حمله كرده و در نقاط مختلف
شهر اقدام به آتشافروزى نمودند كه مأموران انتظامى با استفاده از روشهاى كنترل
تظاهرات و پرتاب گاز اشكآور در صدد سركوب تظاهرات برآمدند و چون نتيجهاى نگرفتند
مبادرت به تيراندازى نمودند كه در نتيجه آن 5 نفر شهيد 38 نفر مجروح شدند. در اين درگيرى 5 سرباز و
درجهدار نيز مضروب شدند.
بعد
از ظهر روز هفدهم، مراسم تدفين كشتهشدگان واقعه 1357/8/16 با حضور عدهاى از
مردم زنجان انجام شد. ابتدا يكى از شهدا
در قبرستان پايين واقع در دروازه تبريز دفن شد و سپس عدهاى از جمعيت به وسيله
چهار دستگاه كاميون به روستاهاى «دولاناب» و «كزير» رفته تا تدفين دو شهيد ديگر را
نيز در روستاهاى محل زندگىشان انجام دهند. در اين مراسم سيدهاشم موسوى، پيشنماز
مسجد ولىعصر، همراه جمعيت به قريه «دولاناب» رفت. وى ضمن سخنرانى تحريكآميز به مردم
اظهار داشت: «ناراحت نباشيد، انتقام خون شهدا را خواهيم گرفت. به شهر بياييد و به
ما ملحق شويد».
در
روز 1357/8/18، از ساعت 11، حدود 4000 نفر از اهالى در خيابانهاى شهر اجتماع و از
چند طرف به وسيله تيرآهن، سنگ، آجر و بشكه در خيابانها راه بندان ايجاد كردند.
آنان در حالى كه دو دستگاه خودرو را با پارچه سياه پوشانده و عكسهاى كشتهشدگان
روز شانزدهم آبان را نصب كرده بودند مراسم سوم شهدا را به جا آوردند. همچنين كليه
بازاريان، مغازهداران و رانندگان تاكسىها در روز مذكور دست از كار كشيدند. به
گزارش اداره دوم به مركز فرماندهى، مضمون شعارهاى اين جمعيت حاكى از قيام مسلحانه
بوده است.
در
روزهاى بعدى نيز تظاهرات پراكنده صورت گرفت. از آن جمله اينكه در تاريخ 1357/8/25تعدادى در حدود دو هزار نفر به طرف گورستان حركت كردند كه صدها نفر از آنان قمه
همراه داشتند و در ساعت 11 روز 1357/8/26 تعداد 150 نفر از جوانان شهر مبادرت به
تظاهرات خيابانى كردند كه با دخالت مأموران متفرق شدند و وقايع آبان زنجان در محافل و شهرهاى ديگر نيز
انعكاسهاى قابلتوجهى يافت. از آن جمله تهرانىها در تظاهرات خود شعار مىدادهاند
«زنجان شده فلسطين، مردم چرا نشستين»؟ همچنين «هفتهنامه نويد» وابسته به حزب
توده ايران وقايع آبان زنجان را به صورت حماسى چنين درج كرد:
«گزارشهايى
كه در چند روز اخير به دست ما رسيده از اوجگيرى وقفهناپذير نبرد خلق سلحشور
ايران با گزمه و گرازهاى مسلح رژيم حكايت مىكند. علىرغم هجوم سرنيزه و مسلسل و
تانك به مردم تشنه آزادى و عدالت، اعتصابات گستردهتر مىشود... در تظاهرات طغيانآميز
مردم در شهر زنجان كه بيش از 10 شهيد بر
جاى نهاد، تظاهركنندگان براى مقابله با زرهپوشها و نفربرهاى نظامى، خيابانها را
با تنه درختهايى كه بريده بودند قطع كردند. آنها در سطح كوچه و خيابانها به جنگ
و گريز با تفنگداران شاه پرداختند و در حالى كه پاسخ گلوله را با سنگ و كلوخ و
جواب تانك را با چوبدستى مىدادند، صحنههاى حماسى و تكاندهنده بىشمارى به
وجود آوردند. آزادىخواهان زنجان با حمله بى باكانهاى مجسمه شاه، اين مظهر و بت
نكبت و خود فروختگى را از ميدان شهر به زير آوردند».