پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی - علیرضا رضایی؛ علیاصغر زارعی از فرماندهان دوران دفاع مقدس و نماینده اسبق مجلس دار فانی را وداع گفت. شاید گریههای او حین تصویب برجام در مجلس نهم ماندگارترین تصاویر از او باشد که برای همیشه در تاریخ ثبت و ضبط شد.
اما علیاصغر زارعی در پیشینه خود انبوهی از تجربیات
مبارزاتی، نظامی، علمی، فرهنگی و سیاسی دارد که برآیند آنها ابعاد شخصیتی وی را
تشکیل میداد. در همین رابطه دقایقی را با دکتر محمد سلیمانی وزیر اسبق ارتباطات و
نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی که دوستی دیرینهای با مرحوم علیاصغر زارعی داشت
به گفتگو نشستهایم.
محمد سلیمانی به واسطه آشنایی 35 ساله با مرحوم زارعی نکات
برجستهای را از ابعاد شخصیتی وی بازگو کرد. متن کامل این گفتگو در ادامه از نظر
میگذرد.
بسماللهالرحمنالرحیم. برای شروع گفتگو از
سابقه آشنایی با مرحوم دکتر زارعی بفرمایید.
محمد سلیمانی: آشنایی
من با دکتر علیاصغر زارعی به سالهای 64 - 65 برمیگردد. ایشان از پایهگذاران
جنگ الکترونیکی یا همان جنگال در حوزه دفاع مقدس بود. ایشان در آن مقطع خدمات
بسیار ارزندهای را داشتند و مفاهیم و علم جنگ الکترونیک را به دانشگاه آوردند. با
اساتید و دانشجویان شروع به آموزش جنگ الکترونیک کردند. بحث آموزش جنگ الکترونیک
پرورش پیدا کرد تا جایی که امروز به عنوان یکی از موضوعات آموزشی پژوهشی کشور
شناخته میشود.
*** فرمانده جنگ الکترونیک سپاه ***
اگر شما به حدود 35 سال پیش برگردید یعنی به حوالی سال 64
برگردیم، آن زمان داشتن یک بیسیم برای یک گردان تقریباً شبیه به آرزو بود و همزمان
بحث شنود اطلاعات هم مطرح بود. دکتر زارعی تیمی از فارغالتحصیلان رشتههای
مهندسی مرتبط با مخابرات تشکیل دادند و به کمک این تیم بحث شنود را
ادامه دادند. تجهیزات خریداری شد و پس از آن، رزمندگان در صحنه نبرد، موفق به شنود
متمرکز، ثابت و متحرک شدند. با خدمتی که آقای
دکتر زارعی کردند، رزمندگان توانستند اطلاعات دشمن را بهتر شنود کنند و پس از ضبط، آنها را دستهبندی کرده و در اختیار فرماندهان قرار دهند تا از این اطلاعات برای
انجام عملیاتها استفاده کنند. آقای دکتر زارعی مرکز تحقیقات جنگال را نهایتا تأسیس نمودند.
بعد از جنگ در رابطه با بازسازی مناطق جنگ زده، همواره با
دکتر زارعی جلسات زیادی داشتیم. ایشان در زمینه بازسازی مناطق جنگزده تلاشهای
بسیاری کردند. از طرف دیگر به دلیل اینکه ایشان مسئولیت دانشکده فنی امام حسین را
بر عهده داشتند، تلاشهای زیادی را جهت توامندسازی دانشجویان انجام دادند. در این
مقطع به دلیل اینکه بنده با مرحوم زارعی همرشته بودیم همکاریهای علمی بسیاری با
یکدیگر داشتیم.
*** استراتژیست، خلاق، مشورتپذیر ***
آقای دکتر! به همکاریهای علمی اشاره کردید. لطفا از وجوه علمی و پژوهشی دکتر زارعی بگویید.
محمد سلیمانی: مرحوم
زارعی خصوصیات اخلاقی بارزی را داشتند. اولین خصوصیات اخلاقی ایشان این بود که
استراتژیست بود. یعنی اینکه آینده را به خوبی رصد و ترسیم میکرد و برای آینده هدف
و راهبرد داشت. این خصوصیت را در تمام امور علمی، فنی، صنعت، قانونگذاری داشتند.
خصوصیت بارز دیگر مرحوم زراعی خلاقیت ایشان بود. دکتر زارعی انسانی خلاق بود و اگر
موضوعی مطرح میشد ایشان سعی میکرد با خلاقیت خود راهکاری را پیدا کند تا مسیر
دستیابی به هدف آسانتر شود. آقای زارعی واقعا اهل مطالعه بود. ویژگی دیگری که بر
جامعیت ایشان میافزود نشست و برخاست با اساتید دانشگاه و جامعه علمی کشور بود.
علاقه زیادی به برگزاری نشست با جامعه علمی کشور داشت و اهمیت زیادی به مشاوره میداد
و هیچگاه اهل تکروی نبود.
*** تأسیس بسیج اساتید ***
در دوران اصلاحات با بحران انحراف شدید فرهنگی مواجه شدیم. دانشگاهها
غالباً در اختیار اساتید واداده و غربزده بود. در این دوران حالتی ایجاد شد که
انقلاب اسلامی با چالشهای جدی مواجه شد و
به تبع دانشگاههای کشور هم دچار فتنههائی از قبیل حوادث سال 78 شده بود. عدهای
قصد داشتند دانشگاهها را زمینگیر کنند و بحثهای علمی و پژوهشی را کنار بزنند و
از این طریق همیشه خود را حاکم بر کشور کنند. در آن زمان با همفکریهایی که شد بحث
تأسیس بسیج اساتید مطرح شد. مرحوم دکتر زارعی در این زمان پیشتازی کردند و تأسیس
بسیج اساتید را در شورای انقلاب فرهنگی مجدانه پیگیری کردند و بعد از اینکه بسیج
اساتید تأسیس شد ایشان بعنوان اولین رئیس
بسیج اساتید انتخاب شدند. آنطور که خاطرم هست ایشان تا سال 85 هم این مسئولیت را
بر عهده داشت. آقای دکتر زارعی در ترویج تفکر بسیجی و انقلابی در بین اساتید
دانشگاه ها نقش بسیار اساسی بازی کردند. تأسیس بسیج اساتید انشاءالله جزء باقیاتالصالحات
ایشان باشد. دانشگاهها از این بابت مدیون دکتر علیاصغر زارعی هستند.
*** احیای مراکز علمی و پژوهشی ***
پس به این ترتیب نقش ویژهای در ساماندهی
تشکیلات جامعه علمی داشتند؟
محمد سلیمانی: در
شرایطی که ناامیدی بر دانشگاهها حاکم شده بود و پیشرفت علمی کشور کاملاً راکد شده
بود و امور دانشگاهها صرفاً به مسائل و مناقشات سیاسی ختم میشد، دکتر زارعی خدمت
بزرگی به جامعه علمی و دانشگاهی کردند. اگر امروز بروید در دانشگاههای کشور در
رابطه با شخصیت دکتر زارعی تحقیق کنید، ایشان را بعنوان یک چهره دانشگاهی، علمی، جهادی،
انقلابی، فنی و شخصیتی که برای دانشگاه برنامه داشت، معرفی میکنند. بعد از
اقداماتی که دکتر زارعی و تعدادی از دوستان انجام دادند مراکز تحقیقاتی و پژوهشی
مجدداً فعال شدند و شروع به کار کردند و فضا برای اساتید مسلمان انقلابی مهیا شد. اساتید
انقلابی سازماندهی شدند و دوباره فضا تحقیق و پژوهش بر دانشگاهها حاکم شد.
آقای دکتر! شما در دولت نهم و هم در کسوت
نمایندگی مجلس معاشرتهایی با ایشان داشتید. لطفا در این رابطه بگویید.
محمد سلیمانی: بعد از
روی کار آمدن دولت نهم، آقای زارعی بعنوان مشاور رییسجمهور وقت منصوب شد. در دولت نهم
که بنده وزیر بودم به صورت مکرر از مشورتهای ایشان استفاده میکردم. در مجالس هشتم
و نهم هم که نماینده بودند مشاورههای کارشناسانه و صادقانه خوبی به دولت
ارائه میکردند. تلاش زیادی هم در تصویب لوایح دولت در مجلس داشتند. وقتی ما برای
تصویب لایحهای با ایشان صحبت میکردیم و ایشان به سرعت این مطلب را درک میکردند
که این لایحه در جهت حل شدن برخی مشکلات کشور است و ربطی به این دولت و آن دولت ندارد، تمام توان خود را
بکار میبست تا لایحه به تصویب برسد. حضور ایشان در مجلس کمکهای شایانی به حوزههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
کشور میکرد.
به هرحال اگر در
هرکدام از این مجالس میخواستید نام 10 نفر نماینده مفید و شاخص و مؤثر را ببرید،
قطعاً آقای دکتر علیاصغر زارعی یک نفر از آنها بود. انصافاً ایشان یک نماینده
اثرگذار بود. آقای زارعی علیرغم اینکه در مجلس طرفدار زیادی داشت، هیچ وقت به دنبال کسب کرسی در مجلس نبود. به عبارت
دیگر هیچگاه بدنبال کسب ریاست کمیسیون و نایب رئیسی مجلس نبود. ترجیح میداد
پتانسیل و توانمندی خود را در کمیسیونها
و کارگروههای تخصصی بکار بگیرد.
در مجلس نهم ما با هم همکار بودیم. در این مجلس ایشان را
بعنوان یک نماینده خدوم، خوش فکر و مخلص و توانمند میشناختند. در این چهار سال
همکاری نزدیکی با یکدیگر داشتیم ایشان به دلیل اینکه تجربه قبلی در مجلس داشتند،
بسیار فعالتر از من بودند. منافع ملی بعنوان یک اصل در ذهن و تصمیمگیریها و
حرکت دکتر زارعی قرار داشت.
*** روایتی از تصویب برجام و گریههایی که ماندگار شد ***
این مسئله در قضیه برجام هم به وضوح مشخص شد.
محمد سلیمانی: امروز
برای جامعه مشخص شده است که برجام یک خسارت عظیم و عظمی برای کشور و فریب دشمن
بود. مسئولین کشور در آن زمان فریب دشمن را خوردند. با فضاسازی رسانهای شعارهای
دروغ و فریبکارانه را سر دادند. از یک طرف آمریکاییها بدنبال فریب مسئولین ما
بودند و از طرف دیگر افرادی که از سال 92 عهدهدار مسئولیت اجرایی کشور شدند مردم
را فریب دادند. بعنوان مثال میگفتند با برجام سایه جنگ را از سر کشور برداشتیم.
افرادی مثل ما و دکتر زارعی که با مفاهیم جنگ الکترونیک سر و کار داریم، آن روز میدانستیم که برجام یک فریب بزرگ است. طوری به جامعه القا کرده بودند که راهی جز تصویب برجام نداریم. عناصر معدود و کمی مثل دکتر زارعی بودند که فرجام برجام زشت را میدیدند. ما اکثراً تمام متن برجام را خوانده بودیم. اما آقای دکتر زارعی وقت بسیاری روی مطالعه برجام گذاشته بودند و روی تک تک بندهای برجام مسلط بودند. وزیرخارجه در مجلس آمد و گفت که من در متن برجام کلمه "تعلیق" را ندیده بودم، در صورتیکه آقای دکتر زارعی این نکته را بارها متذکر شده بودند. دیکتاتوری بینظیر در مجلس ایجاد کرده بودند. در روز رأیگیری تصویب برجام به دلیل ناسالم بودن فضای مجلس عدهای از بزرگان نماینده در مجلس شرکت نکردند و ترجیح داده بودند در فلان کنفراس سخنرانی کنند، ولی آن روز در مجلس حاضر نبودند. چپ و راست تصمیم گرفته بودند به هرصورتی که میشود برجام را تصویب کنند و آن را به مردم تحمیل نمایند. به عقیده من برجام بزرگترین فریب قرن بیستم در دنیا بود.
آقای دکتر زارعی و دکتر زاکانی قرار شد که از طرف فراکسیون
اصولگرا بروند با رئیس مجلس جلسهای را برگزار کنند. پس از ساعتها صحبت در این
جلسه راهکاری پیدا شد. راهکار این بود که مجلس 8 تا 10 مورد ایرادات اساسی برجام را در صحن
علنی بررسی کند و پس از بررسی، آن را به صورت قانون در بیاورد و دولت را موظف کند
تا آنها را رعایت کند. این موارد عمدتاً مواردی بود که بعد از تصویب برجام مقام
معظم رهبری هم به دولت گوشزد کردند که این موارد را رعایت کنند و به شورای امنیت
ملی هم ابلاغ شد، که البته هیچگاه دولت و وزارت امور خارجه آنها را رعایت نکردند و
عملاً از آن خطوط قرمز عبور کردند که چوبش را ملت مظلوم ایران خوردند.
*** روایت جلسه شب قبل از تصویب برجام ***
در آن جلسه شب قبل از تصویب برجام که با حضور رئیس مجلس،
رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، دبیر شورای امنیت ملی و آقایان زاکانی و زارعی به یک
توافقی میرسند که ایرادات در حد 8 تا 10 مورد، در صحن علنی مجلس مطرح شود و مانند
طرحها و لوایح دیگر موافقین و مخالفین بیایند صحبت کنند و بعد هم رأیگیری انجام
شود. اما در روز تصویب برجام، در صحن مجلس اتفاق دیگری افتاد. آقای لاریجانی به
آقای فرهنگی -یکی از منشیهای هیئت رئیسه- اعلام کردند تا متنی که قرار بود رأیگیری
شود را قرائت کند. قرائت متن با سرعت کم نظیری ادامه یافت و توقفی در کار نیامد. نمایندگان
در بهت بودند و همهمه در مجلس به راه افتاد. قرار نبود این اتفاق بیفتد و روند
جلسه بر خلاف توافق قبلی پیش رفت. اصلاً نگذاشتند که ایرادات بررسی شود و هیچ
موافق و مخالفی امکان صحبت پیدا نکرد، یعنی ریاست مجلس امکان را سلب کرد.
آقای فرهنگی با حداکثر سرعت متن را خواند و پس از آن شروع به رأیگیری کردند. به
هرحال ظرف کمتر از 20 دقیقه برجام را تصویب کردند.
آقای دکتر زارعی بعنوان یک انسان عالم، آگاه، فرهیخته،
استاد دانشگاه، مشرف به اشکالات اساسی برجام، نماینده مجلس با تجربه و رزمنده با سابقه
در جنگ تحمیلی و شخصی که بنایش بر صداقت بود، یکمرتبه با چنین صحنهای مواجه
شدند. ایشان بغضشان شکست. شروع به اعتراض کرد. آقای زارعی فریاد میزد که آقای
رئیس این جزء توافق ما نبود، شما دارید خلف وعده میکنید و لیکن آنجا گوش شنوایی
نبود. این فیلمی که از گریه ایشان و اعتراضشان منتشر شد در تاریخ ایران به عنوان
یک سند افتخار برای دکتر زارعی و یک سند سیاه برای رئیس و نواب و هیأت رئیسه مجلس
وقت ماندگار خواهد بود و برای آیندگان نشان میدهد که در مجلس انسانهایی بودند که
اعلام کردند برجام یک فریب است و به مسئولین هشدار دادند «این ره که تو میروی به
تاریکستان است.»
در مجلس افرادی مثل دکتر زارعی بودند که فریاد میزدند
بگذارید مکانیزم ماشه در مجلس قرائت بشود تا مردم ماهیت اصلی برجام را بفهمند، با عدم امکان صحبت به موافقان و مخالفان برجام به مردم و کشور دارید ظلم میکنید. مطمئناً
اگر ایرادات برجام در مجلس مطرح میشد، ملت ایران و هر انسان مستقل و آزادی، همان
موقع مخالف برجام میشدند. ملت ایران اگر میدانستند که مکانیسم ماشه یعنی اینکه
چه ایران شکایت بکند، چه آمریکا شکایت بکند، چه روسیه شکایت بکند، به نقطه اول بر میگردیم،
البته با فشارهای گستردهتر. این مطلب را یک دانشآموز ابتدایی هم میفهمید که
برجام چه ضررهای جبران ناپذیری دارد.
اگر میگذاشتند که مردم بفهمند که طبق مفاد برجام، «ایران
تمام تعهدات خود را باید در ابتدا انجام دهد، که عمده تعهدات ما تخریب و از
کارانداختن سختافزارهای انرژی هستهای ما بود و بعد طرف غربی و آمریکا به صورت
آهسته تعهدات خود را، بدون هیچ ضمانت اجرائی، انجام دهد» قطعا برای مردم این سؤال
ایجاد میشد که اگر طرف غربی تعهد خود را انجام نداد چه اتفاقی میافتد؟ ضمانت
اجرایی تعهدات طرف مقابل چه چیزی است؟ نگذاشتند ملت ایران بفهمد که ایران اگر برای
تعمیر تأسیسات هستهای خود و حتی تأمین تجهیزات برای سایر تکنولوژیها حتی
کشاورزی، به بهانه دو منظوره بودن، باید از طرفهای غربی مجوز بگیرد و در عمل طبق
ضوابطی که گذاشتهاند این کارها هم نشدنی است و مجوز نخواهند داد. اگر ملت ما و
دانشمندان و جامعه دانشگاهی ما این مطالب و سایر نکات مندرج در برجام و پیوستهای
آن را میشنیدند، قطعاً مخالف برجام میشدند. مردم باید صحبت مخالفین برجام را میشنیدند
که با امضای توافق با غربیها مخالف نیستند بلکه توافق عزتمندانه را خواستار
هستند.
بنابراین ملاحظه میکنید که گریه مرحوم دکتر زارعی از سر
غیرت و شعور و مسئولانه بود. اولاً خلف وعده از طرف رئیس مجلس شده بود، ثانیاً
معلوم بود برجام با این روند یک جنازه بیش نخواهد بود چون آمریکا و غربیها تعهدات
خود را اجرا نخواهند کرد، ثالثاً ایران با برچیدن تأسیسات هستهای ضررهای مالی و
زمانی جبرانناپذیری خواهد کرد، رابعاً ملت ایران در جریان کامل زوایای برجام قرار
نمیگیرند، خامساً حیثیت ملت ایران در اثر این فریب صدمه میبیند، سادساً خود
مسأله مذاکره با چالش جدی و بزرگ مواجه میشود، سابعاً دشمن با تصور ضعف ایران
فشارها و تحریمها را زیادتر میکند، ثامناً مجلس به وظیفه خودش عمل نکرده است و
در برابر مردم و آیندگان منفعل و غیرمسئول تلقی میشود، چون سلب اختیار قانونی شده
است و فرصت حرف زدن و بیان نکات از نمایندگان گرفته شده است.
گذشت ایام بعد از برجام نشان داد که گریه دکتر زارعی به جا،
مسئولانه و خیرخواهانه بوده است. امروز همه مردم ایران او را تمجید میکنند و حق
را به او میدهند و بر برجامیان خرده میگیرند که چرا کشور را با برجام به دم تیغ
دشمنان دادند و پاسخگو نیستند و هنوز در تصورات خود نقاشی سیب و گلابی میکشند.
روح ایشان شاد و محشور با شهدا و راهش پر رهرو باد.