پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ همراه شدن نهضت اسلامی با مناسبتهای مذهبی، نقش مهمی در روند پیروزی انقلاب اسلامی داشت. یکی از این مناسبتها محرم و صفر سال 57 بود که با طرح و برنامهریزی روحانیون و انقلابیون از ماههای پیش، ضمن برگزاری مجالس عزاداری، راهپیمایی عظیمی علیه رژیم پهلوی صورت پذیرفت، این راهپیمایی همچنین موجب ترس و واهمه هرچه بیشتر رژیم و عوامل آن شد.
حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر مهدوی خراسانی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است ماجرای راهپیمایی روزهای تاسوعا و عاشورای 1357 را چنین روایت میکند: جامعهی روحانیت مبارز تهران به هشت منطقه و یک هسته مرکزی تقسیم شده بود. تقریباً یکی دو ماه مانده بود به محرم که ما برنامهها را شروع کردیم که محرم امسال چه بکنیم. بنده در منطقه شرق بودم. آیتالله مهدوی کنی، آیتالله آقای عمیدزنجانی، آیتالله امامی کاشانی، آیتالله تهرانی، حجتالاسلام شهید مقدسیان، حجتالاسلام آقای طاهری اصفهانی، حجتالاسلام آقای موحدی اصفهانی، حجتالاسلام آقای الهی قمشهای، حجتالاسلام شهید محلاتی، حجتالاسلام آقای لاهوتی و عده دیگری در منطقه شرق فعالیت میکردند.
همان روز راهپیمایی، آقای حجتالاسلام ناطق نوری را دیدم که به هر گروه که میرسید شعارهای نوتر و جدیدتری را میگفت و اینها را به حرکت در میآورد و جلوتر میآمد و با یک نظم و حالت خاص افراد را دستهبندی میکرد. با این برنامهریزی آن راهپیمایی عظیم به راه افتاد و کمر رژیم شاه را شکست؛ حتی میگفتند: آن روز شاه با هلیکوپتر از بالا جمعیت را دیده و همان جا گفته بود کار ما دیگر تمام است.
نحوه صدور اعلامیه راهپیمایی محرم سال ۱۳۵۷
برنامههای جامعه روحانیت مبارز در تهران برای محرم آن سال بسیار مفصل بود. در طول راهپیمایی اعلامیه صادر شده توسط جامعه روحانیت مبارز نیز در بین مردم توزیع شد و یکی از اعلامیههای مهم صادر شده در طول انقلاب، همان اعلامیه بود که نقش عظیمی در به حرکت درآوردن مردم داشت؛ اعلامیهای هم که تهیه شده بود، خیلی خطرناک بود و آن اعلامیه را همه امضا کردیم. هماهنگ کرده بودیم که نگذاریم هدایت راهپیمایی و شعار دادن به دست ساواکیها بیفتد و اگر کسی آمد و خواست شعاری غیر از آن چیزی که در نظر گرفتیم، بدهد و بخواهد شلوغ کند، جلویش را بگیریم، مردم هم از ما به احترام لباس روحانیت پشتیبانی میکردند و شعارها به همان ترتیبی داده میشد که برنامهریزی کرده بودیم.