پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جواد منصوری برای اهالی تاریخ و سیاست، نامی آشناست؛ اولین فرمانده سپاه پاسداران و دیپلمات با سابقه که کارنامه مبارزاتی نیز دارد. به بهانه مرگ ابوالحسن بنی صدر بر آن شدیم تا با دکتر جواد منصوری گفتگو کنیم. او در این مصاحبه، از مسیری که بنی صدر برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری طی کرد گفت و چرایی مخالفت وی با انقلاب اسلامی را تبیین کرد.
مشروح این مصاحبه را در زیر می خوانید.
ضمن تشکر از جنابعالی بابت وقتی که در اختیار ما قرار دادید، برای شروع بحث از مسیری که بنیصدر طی کرد تا به ریاست جمهوری برسد بگویید؟
جواد منصوری: بسم الله الرحمن الرحیم. در جریان تحولات سال 1357 زمانی که حضرت امام به پاریس تشریف بردند نام ابوالحسن بنیصدر یک از نامهایی بود که بعنوان یک فرد روشنفکر مبارز و مسلمان ساکن خارج از کشور در ایران مشهور شد. از همان زمان بنیصدر نام خود را بعنوان مشاور حضرت امام، یکی از اعضای شورای انقلاب و رییس جمهور آینده مطرح کرد. این حرکت بنیصدر زیاد مورد استقبال واقع نشد، ولی به هر ترتیب توجه عدهای را جلب کرد. نکته بسیار مهم این بود که کمتر کسی به سوابق و ماهیت این فرد توجه کرد و به صرف اینکه این فرد سابقه عضویت در جبهه ملی داشت و یا اینکه از اطرافیان امام در پاریس بود اکتفا شد.
در 12 بهمن 57 که پرواز امام خمینی در ایران نشست، یکی از همراهان امام بنیصدر بود. این فرد بلافاصله عضو شواری انقلاب شد. همچنین در بسیاری از محافل و مجالس از او بعنوان یکی از فعالان انقلاب اسلامی نام میبردند. بنی صدر هوادارانی هم داشت و به تدریج با صحبتهایی که میکرد مشهورتر می شد. این روند ادامه پیدا کرد تا اینکه نام او بعنوان یکی از گزینههای اصلی رییس جمهوری مطرح شد. عدهای هم با توجه به ظواهر و روابطی که این فرد داشت پذیرفتند که در مورد ریاستجمهوری بنیصدر در آینده موافقت کنند.
در سوی دیگر، عده ای دیگر با تدقیق در سخنان و روابط بنیصدر، از همان پاریس به او نظر مثبتی نداشتند و به او مشکوک بودند. حتی بعضی از افراد از آبان 57 معتقد بودند که بنیصدر در کنار امام حاضر شده تا انقلاب را بدزدد. اما این نظر مورد توجه قرار نگرفت تا اینکه در مجلس خبرگان قانون اساسی بنی صدر علنا علیه نیروهای انقلاب موضع گیری کرد و حتی در مواردی در مقابل تصویب قوانین اسلامی ایستاد. اگر افراد با دقت این مذاکرات را رصد میکردند مسیر تحولات بعدی به گونهی دیگری رقم میخورد. متأسفانه این صحبت ها مورد توجه قرار نگرفت. بالاخره با یک پیچیدگی خاص، بنیصدر با کسب حدود هفتاد و پنج درصد از آرا توانست رییس جمهور شود.
مخالفت بنی صدر با انقلاب از کجا عیان شد؟
جواد منصوری: بنیصدر به دلیل غربگرایی، ملی گرایی و تفکرات سکولاریستی، از همان روز اول انتخاب به ریاست جمهوری، مخالفت خود را با نهادهای انقلاب، اسلامی شدن نظام ، شخصیتهای درجه اول انقلاب و ... نشان داد. او حتی در مواقعی با امام با کنایه صحبت و با ایشان مخالفت میکرد. بنیصدر محوریت تمام نیروهای ضدانقلاب را بدست گرفت و با استفاده از قدرتی که در اختیار داشت آنها را اطراف خود جمع کرد و یک جریان مهم را در مقابل انقلاب سازماندهی کرد. در چهارده اسفند 1359 دیگر رسما برنامه براندازی را آغاز کرد. او به همراه رجوی، این برنامه را با انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی (7 تیر 1360) عملی کردند. بعد از آن هم به دلیل شرایطی که بوجود آمده بود دیگر جایی برای ماندن نداشت. او به نوعی در معرض محاکمه و بازداشت قرار داشت که نهایتا با همکاری سرویسهای جاسوسی غربی و نیروهای ضدانقلاب از ایران فرار کرد.
او هنگامیکه به پاریس گریخت از اولین روزهای حضورش در آنجا اصرار به این داشت که القا کند همچنان رییس جمهور قانونی ایران است و روزی برمیگردد و قدرت را در اختیار میگیرد. معمولا هم در پیامها نوروزیاش اعلام میکرد که من امسال به ایران برمیگردم و قدرت را در دست میگیرم. اما چهل سال پس از فرارش در سن هشتاد و هشت سالگی از دنیا رفت و هیچ گاه نتوانست به ایران برگردد. زندگی و ظهور و سقوط این آدم برای همهی ما یک درس بزرگ است. عوامل غربگرا در کشورها همواره کشور را دچار بنبست میکنند. خوشبختانه در ایران با رهبری حضرت امام و مقام معظم رهبری، این اتفاق خنثی شد؛ در غیر این صورت انقلاب اسلامی مانند تعداد زیادی از انقلابات با شکست مواجه میشد.
در ابتدا گفتید قبل از انقلاب عدهای با مشاهده رفتار بنیصدر، به او مشکوک شدند. آنها چه رفتاری از بنیصدر دیدند که به او مشکوک شدند؟
جواد منصوری: بعد از اینکه در پاریس، بنیصدر خود را مشاور امام معرفی کرد، امام فرمودند که من هیچ مشاوری ندارم و بر روی دیواری که در معرض دید مراجعه کنندگان قرار دارد این جمله را بچسبانید. این اولین برخورد بود. بعضیها هم معتقد بودند که این آدم با توجه به خصلتهای فردی اعم از تکبر، خود بزرگبینی و ادعاهایی که دارد طبیعتا فردی نیست که مطیع امام خمینی باشد. بعضی از افراد هم از ارتباطات بنیصدر با آمریکا و اسرائیل خبرهایی داشتند. یکبار در آبان 57 در زندان مشهد، در جمع دوستان گفتم: به نظر من بنیصدر، قطبزاده و یزدی را آمریکا دارد کنار امام میچیند تا انقلاب را بدزدند.
از خاطراتتان درباره مواجهه با بنی صدر بگویید.
جواد منصوری: سر قضیه دزدیدن اسناد وزارت خارجه، ما دو نفر از افراد وابسته به بنیصدر را دستگیر کردیم. این افراد آقایان ناطقی و فضلی بودند که هر یک از آنها به 5 سال حبس محکوم شدند. این افراد اسناد زیادی را دزدیده بودند. ما یک فقره از آنها را که توانستیم ثابت کنیم شامل 19 کارتن سند سری و به کلی سری بود. این اسناد را با پست به بلژیک فرستاده بودند و ازآنجا هم به فرانسه ارسال کرده بودند. این اتفاقات در اردیبهشت سال 1360 افتاده بود.
این افراد نمایندگان و یا فرستادگان رییس جمهور در وزارت خارجه بودند. آن زمان وزارت خارجه عملا نه وزیر داشت و نه معاون. ناطقی مدیر کل کنسولی وزارت خارجه و از اعضای نهضت آزادی بود. فضلی هم از طرف ریاست جمهوری به وزارت خارجه میآمد.
به نظر شما دلایل مخالفت بنیصدر با انقلاب چه بود؟
جواد منصوری: او با اسلامی بودن نظام، رهبری امام خمینی، حضور روحانیون، حزب جمهوری اسلامی و سپاه و سایر نهادهای انقلابی مخالف بود. عمده ترین مخالفت بنیصدر با جریان انقلاب در جلسه خبرگان قانون اساسی مربوط به اصل ولایت فقیه میشد. روزی که اصل ولایت فقیه در جلسه خبرگان قانون اساسی تصویب شد فردای آن روز روزنامه انقلاب اسلامی که متعلق به بنیصدر بود کاریکاتوری در مخالفت با این اصل منتشر کرد.
از شما تشکر می کنم. اگر نکته دیگری هست بفرمائید.
جواد منصوری: من هم از شما تشکر می کنم.