دو خاطره از آیت‌الله آل‌اسحاق

روایتی از ارادت اهالی آذربایجان به امام خمینی/ اشتیاق درجه‌دار ترکیه‌ای برای دیدار با امام

آیت‌الله آل‌اسحاق می‌گوید: «در نجف با طلبه‌های ترکیه کلاس داشتم. یکبار آشیخ احمد یکی از همان طلبه‌ها، شب به خانه ما آمد و گفت: «دو نفر از ترکیه به خانه ما آمده و گریه می‌کنند و می‌خواهند امام را ببینند.» گفتم: «شاید جاسوس باشند.» گفت: «نه یکی از آنها درجه‌دار است که امام در ترکیه در منزلشان بوده و دیگری خانمش است. آنها می‌گویند عطش زیادی برای دیدن امام داریم و از روزی که ایشان از ما جدا شده‌اند، شب و روز نداریم.»
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۴ - ۱۹ مهر ۱۴۰۰ - 2021October 11
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ارسال نظر
تازه های کتاب