مبارزات مردم ایران با رژیم پهلوی در محرم 1357

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- امین‌ میرزاده‌: در تاسوعا و عاشورای سال 1357 ، ایران یکپارچه به رفراندومی علیه رژیم پهلوی بدل شد و در این دو روز، مردم ایران ضمن عزاداری برای سید و سالار شهیدان، به مبارزه‌ای یکپارچه با رژیم پهلوی پرداختند. از این رو تهران، قم، مشهد، فارس، اصفهان، یزد، تبریز، خوزستان و ... محل درگیری مردم و ماموران رژیم پهلوی بود.

آنچه در ادامه می‌خوانید گوشه‌ای از مبارزات مردم استان‌های سراسر ایران با رژیم پهلوی در روزهای تاسوعا و عاشورای سال 1357 است.


تهران؛ اولین حضور گسترده زنان در تظاهرات روز تاسوعا

با فرا رسیدن تاسوعای حسینی سال 1357، مردم تهران از سحرگاه این روز تظاهرات خود را آغاز کردند. در این تظاهرات باشکوه زن و مرد و پیر و جوان با شعارها، عکس‌ها و تابلوهایی که در دست داشتند از گوشه و کنار شهر به سمت میدان شهیاد (آزادی) حرکت کردند. در این راه‌پیمایی همه اقشار شرکت داشتند. همچنین برای اولین بار در یک راهپیمایی به آن عظمت، زنان هم شرکت کردند. اکثر زنان شرکت‌کننده با چادر مشکی، در صف‌های منظم با در دست داشتن عکس‌هایی از امام خمینی و سردادن شعارهای مختلف به راهپیمایی پرداختند. جمعیت حدود ساعت دو بعدازظهر، به میدان آزادی رسید. در میدان چند تن از شخصیت‌های مذهبی و ملی برای مردم سخنرانی کردند و اعلام داشتند مبارزه ملت ایران تا رسیدن به پیروزی کامل ادامه خواهد یافت. پس از پایان سخنرانی‌ها، به تدریج جمعیت پراکنده شدند.[1]

در روز عاشورا نیز مردم تهران از سحرگاه با صف‌های متشکل و منظم از نقاط مختلف شهر به طرف میدان آزادی روان شدند. بیشتر دسته‌های شرکت‌کننده مجهز به میکروفن و بلندگوهای نصب شده بر روی اتومبیل‌ها بودند. جمعیت عکس‌های امام خمینی و پرچم‌های سیاه در دست داشتند. ساعت 11 طلیعه‌ جمعیت با شعار لااله‌الاالله به میدان آزادی وارد شدند و اندکی بعد دو سوم میدان پر شد. این در حالی بود که هر لحظه به تعداد جمعیت افزوده می‌شد. در ساعت 11 و 30 دقیقه میدان تقریباً پر شده بود، در حالی که در میدان فردوسی تظاهرکنندگان به طور فشرده در حرکت بودند. مردم در این تظاهرات علیه محمدرضا پهلوی شعار می‌دادند. همچنین پارچه نوشته‌هایی علیه آمریکا و انگلیس در دست داشتند.

در این روز دو بار در ساعت‌های یک و سه بعدازظهر قطعنامه 17 ماده‌ای قرائت شد؛ از آنجا که حضور جمعیت بیش از دو میلیون نفر و به قولی سه میلیون نفر در میدان آزادی امکان‌پذیر نبود، جمعیتی که ساعت یک بعدازظهر قطعنامه را شنیدند، به تدریج میدان را ترک کردند، آنگاه جمعیتی که در خیابان آیزنهاور بودند به میدان وارد شدند و ساعت سه برای بار دوم قطعنامه قرائت شد. مراسم این روز در ساعت ۱۹ پایان یافت.[2]

حجت‌الاسلام ناطق نوری درباره راهپیمایی روزهای تاسوعا و عاشورا ‌در تهران می‌گوید: «جامعه‌ روحانیون مبارز راهپیمایی تاسوعا و عاشورا را به راه انداخت. حضور مردم در این مراسم شگفت‌انگیز بود. آخرین مسیر راه‌پیمایی، میدان آزادی بود. من روی مینی‌بوس بودم و مرتب شعار می‌دادم... موج "مرگ بر شاه" تمام میدان و خیابان‌های اطراف را گرفت و احساسات مردم حسابی تحریك شد، به طوری كه مینی‌بوسی كه روی آن بودم، این طرف و آن طرف خم می‌شد.»

حجت الاسلام حسین انصاریان هم درباره تظاهرات عاشورا و تاسوعای آن سال می‌گوید: «ویژگی راهپیمایی تاسوعا و عاشورا، که برای همه شگفت‌آور شده بود، نظم و انضباط آن بود. عده‌ای برگزاری چنین راهپیمایی و به حرکت درآوردن چند میلیون نفر را به بعضی گروه‌ها نسبت می‌دادند، ولی باید گفت نظم و انضباط در وجود خود مردم بود و مأموران انتظامی نیز از توده مردم جوشیده بود.»[3]

به اذعان "آنتونی پارسونز"، سفیر انگلیس در ایران: «راه‌پیمایی تاسوعا و عاشورا از نظر عظمت و انضباط و ‌یكپارچگی نمونه و بی‌سابقه بود... هر دو روز [تاسوعا و عاشورا] از ساعت 9 صبح تا وقت ناهار من در پشت پنجره‌ اتاق خود صفوف راهپیمایانی را كه از خیابان فردوسی می‌گذشتند، نظاره می‌كردم. در مدت سه تا چهار ساعت عرض این خیابان و پیاده‌روها مملو از جمعیتی بود كه برای پیوستن به صفوف سایر راهپیمایان در حركت بودند و سیل جمعیت تا آنجایی كه چشم كار می‌كرد موج می‌زد. این خیابان فقط ‌یكی از مسیرهای راه‌پیمایی بود و من ارقام‌ یك میلیون تا‌ یك میلیون و پانصد هزار نفر جمعیت را كه درباره‌ تعداد شركت‌كنندگان در این راه‌پیمایی منتشر شد اغراق‌آمیز نمی‌دانم.»

تظاهرات ماه محرم تنها محدود به تهران نبود بلکه جای جای ایران در محرم سال 57 به خروش آمدند و در تظاهراتشان خواهان سرنگونی رژیم پهلوی شدند.

تظاهرات 100هزار نفری مردم قم در عاشورای 57

تظاهرات و اعتصابات مردم استان قم در ماه محرم 57 به دلیل نقش و جایگاه این شهر در روند مبارزات ملت ایران، بسیار باشکوه بود. با فرا رسیدن تاسوعا، مردم قم به درخواست علما و روحانیون تظاهرات با شکوهی در سطح شهر برگزار کردند. در این روز دسته‌های سینه‌زنی و هیئت‌های عزاداری از ساعت8:30 با سر دادن شعارهای مذهبی و شعارهایی علیه رژیم پهلوی و شخص محمدرضا پهلوی و حمایت از امام خمینی وارد صحن مطهر حضرت معصومه(س) شدند.

روز عاشورا نیز شهر قم همانند روز قبل شاهد تظاهرات باشکوهی با حضور قشرهای مختلف مردم بود. براساس گزارش ماموران ساواک جمعیت تظاهرکننده در این روز در حدود صد هزار نفر بود.[4]


حمله ماموران رژیم پهلوی به مردم خمین در شب شام غریبان

خمین به عنوان زادگاه رهبر نهضت اسلامی، از جایگاه ویژه‌ای در مبارزه علیه رژیم پهلوی برخوردار بود. در سال 57، تظاهرات تاسوعای حسینی در شهر خمین از ساعت 9 صبح آغاز شد. مردم از جای جای شهر رهسپار مسجد جامع شهر شدند و در ساعت 12 از مسجد خارج و به طرف شهربانی حرکت کردند و در 100 متری شهربانی علیه رژیم پهلوی شعار دادند.

در روز عاشورا هم هیئت‌های مختلف خمین در حالی که عکس‌های بزرگی از امام خمینی و پلاکاردهای پارچه‌ای که بر روی آنها شعارهای انقلابی نوشته شده بود، حمل می‌کردند به سوی میدان بزرگ به حرکت در آمدند. "مرگ برشاه" شعار اصلی مردم بود. اجتماع آن حجم عظیم جمعیت، که حدود 20 هزار نفر تخمین زده شد، تا آن زمان در خمین بی‌سابقه بود. 

در شب شام غریبان جمعیت تمام مسجد را پر کرده بود که ماموران شهربانی به مسجد حمله کرده و با شلیک پیاپی گلوله شماری از مردم را زخمی و دو نفر را شهید کردند. مردم زخمی‌ها را به بیمارستان انتقال دادند ولی ماموران رژیم به بیمارستان  هم حمله کردند و همراهان بیماران را کتک زدند و زخمیان را از بیمارستان خارج کردند.[5]


مبارزات مردم مشهد در عاشورا و تاسوعای سال 57

وجود حرم مطهر امام رضا(ع) و حضور مراجع و روحانیان مبارز و بیدار در استان خراسان موجب شده بود که تحولات و رخدادهای محرم ۵۷ در این استان از شکوه و گستردگی خاصی برخوردار باشد.

روز تاسوعا راهپیمایی عظیم و باشکوهی در مشهد برگزار شد. از ساعت 11 صبح گروه‌ها و اقشار مختلف مردم حرکت خود را آغاز کردند، راهپیمایان با در دست داشتن پلاکاردها و دادن شعار وارد خیابان‌ها شده، از خیابان تهران وارد خیابان بهار و سپس خیابان امام خمینی گردیدند. حدود ساعت 3 بعدازظهر جمعیت راهپیمایان ایستادند و به سخنرانی آیت‌الله ‌سیدعلی خامنه‌ای و حاج سید عبدالکریم هاشمی نژاد گوش دادند. آنگاه آیت‌الله واعظ طبسی، قطعنامه راهپیمایی را قرائت کرد و مردم با صدای بلند مواد آن را تأیید کردند.

در روز عاشورا مردم مشهد دسته دسته به طرف مدرسه نواب حرکت و آنگاه در سطح خیابان‌های شهر تظاهرات کردند. در روز 23 آذر ساعت 10 صبح حادثه دردناکی در بیمارستان امام رضا (شاه‌رضا سابق) روی داد. بدین شرح که شماری از عوامل ساواک با حمایت نظامیان وارد بیمارستان شدند. آن‌ها نخست به ماشین‌های سواری پزشکان و کارمندان بیمارستان با سرنیزه خسارت زدند و آنگاه با تیراندازی و حمله به بخش‌های اطفال و داخلی، به درون بخش رفته و بدون توجه به کودکان بیمار و بیماران بستری شده اثاث و تختخواب‌ها راشکستند. به محض انتشار خبر حادثه، مردم به سرعت خود را به بیمارستان رساندند و زدوخورد شروع شد، به دلیل کثرت جمعیت مأموران مجبور به ترک بیمارستان شدند. در این حمله دو نفر از کودکان از شدت جراحت فوت کردند و ۱۸ نفر زخمی شدند.[6]


تظاهرات سراسری مردم فارس در روزهای تاسوعا و عاشورا

استان فارس از جمله کانون‌های اصلی مبارزه علیه رژیم پهلوی به ویژه در سال 57 بود. مردم شهرهای این استان با هدایت و راهبری روحانیون مبارز و انقلابی، نقش برجسته‌ای در رویدادها و تحولات محرم آن سال ایفا کردند.

در روز تاسوعا، شیراز شاهد تظاهرات باشکوهی بود. گروه‌های مختلف مردم با در دست داشتن پلاکاردهای پارچه‌ای و عکس‌هایی از امام خمینی در مسجد جامع نو، صحن شاهچراغ و خیابان‌های احمدی و لطفعلی خان زند، اجتماع و آنگاه تظاهرات خود را آغاز کردند. آن‌ها هنگام ظهر نماز جماعت خواندند.

در داراب نیز روز تاسوعا تظاهرات بود. شماری از مردم مجسمه شاه را پایین آوردند. در این تظاهرات بر اثر تیراندازی نیروهای ژاندارمری پنج نفر زخمی و یک نفر شهید شد. در شهر فیروزآباد نیز مردم در حسینیه‌ بالا، اجتماع و به سخنرانی یکی از روحانیون گوش دادند.

یکی دیگر از کانون‌های فعال انقلاب اسلامی در استان فارس شهر جهرم بود. در گزارش‌های ساواک درباره اوضاع این شهر و تدابیر درنظرگرفته شده، این چنین آمده است: «با عنایت به اینکه مردم شهرستان جهرم در اغتشاشات اخیر از خود سرسختی نشان داده‌اند و بیم آن می‌رود که در روزهای تاسوعا و عاشورا دست به آشوب و بلوا و اقدامات شدیدی زده و با عطف توجه به اینکه خواهان تقویت نیروهای جهرم و آماده کردن آنها شدند، در پی این درخواست چهار دستگاه نفربر شنیدار از تیپ 37 زرهی با تریلر تانک بر اعزام شد».

روز عاشورا نیز در شیراز طبق دعوتی که از قبل صورت گرفته بود بانوان در مسجد نو و آقایان در مسجد جامع اجتماع و با در دست داشتن عکس‌های امام خمینی و سردادن شعار علیه رژیم پهلوی تظاهرات کردند. جمعیت در مسیر پادگان‌های نظامی از سربازان خواستند به مردم بپیوندند.

سید علی‌اصغر دستغیب درباره تظاهرات روز عاشورا در شیراز این چنین می‌گوید: «راهپیمایی سراسری عاشورا در شیراز با شکوه فراوان برگزار گردید. از صحن احمد بن موسی شاهچراغ(ع) سیل جمعیت خروشان حرکت کرد و از طرف میدان تره‌بار و دروازه سعدی به سمت فلکه شهرداری (میدان شهدای فعلی) تظاهرات کردند. در فلكه شهرداری جایگاه سخنرانی برپا شد و اجتماع مردم، سراسر میدان و خیابان‌های اطراف خصوصاً مسیر راهپیمایی تا دروازه شیراز را پوشانده بود. آیت‌الله ربانی شیرازی سخنانی درباره تغییر و تحولات پس از پیروزی انقلاب و سیستم حکومت اسلامی ایراد و موقعیت آتیه ارتش را تشریح و تبیین کردند. سپس حجت‌الاسلام آقای حاج شیخ مجدالدین محلاتی مطالبی بیان داشتند و بعد از آن قطعنامه راهپیمایی را اینجانب قرائت کردم. در این حال حضرتین آیتین آقایان حاج شیخ بهاءالدین محلاتی و حاج سید عبدالحسین دستغیب در میان اجتماع عظیم و باشکوه مردم مؤمن و انقلابی شیراز حضور داشته و موجب دلگرمی و قوت قلب آنها بودند». 

تظاهرات روز عاشورا در دیگر شهرهای استان فارس نیز از شکوه و گستردگی خاصی برخوردار بود و مردم عزادار با حضور در مراسم این روزها خواهان سرنگونی رژیم پهلوی شدند. مردم آباده ساعت 9 صبح عاشورا در تکیه این شهر گرد آمدند. آنها پس از گوش دادن به سخنرانی‌هایی که علیه شخص شاه صورت گرفت از تکیه خارج و در خیابان‌های شهر تظاهرات کردند.

گفتنی است که در این روز،مردم شهرهای فسا و داراب نیز تظاهرات کردند. در شهر نیریز هم دسته‌های عزادار با خواندن نوحه و دادن شعار علیه رژیم پهلوی به منزل سید محی‌الدین فال اسیری و سید محمد فقیه رفته و پس از شنیدن یک سخنرانی، ساعت 13 پراکنده شدند.[7]


درخواست برقراری نظام اسلامی توسط مردم سیستان و بلوچستان

در ماه محرم 57 در شهر زاهدان مسجد جامع، حسینیه بیرجندی‌ها، کرمانی‌ها، یزدی‌ها و آذربایجانی‌ها از مراکز تجمع مردم بود و آیت‌الله کفعمی نقش بارزی در هدایت مبارزات بر عهده داشت.

در روز تاسوعا مردم زاهدان در جلوی مسجد جامع زاهدان اجتماع، و از این محل راهپیمایی خود را آغاز کردند؛ در حالی که روحانیون در پیشاپیش آنها در حرکت بودند. شعارهای مردم در این روز بدین گونه بود: «رهبر ما خمینیه نهضت ما حسینیه» «ارتش تو بی‌گناهی، رهبر تو جلاد است»

در این روز مردم زابل نیز تظاهرات کردند. در این تظاهرات دانش آموزان و فرهنگیان حضور فعالی داشتند. در پایان مراسم نیز قطعنامه‌ای مبنی بر آزادی تبعیدشدگان، انحلال ساواک و برقراری نظام اسلامی قرائت کردند. افزون بر این، تظاهرکنندگان نام چند خیابان شهر را به نام امام خمینی تغییر دادند.

در روزهای تاسوعا و عاشورا در زابل نیز تظاهرات بود. در این روزها مردم ضمن اجتماع در مسجد حکیم و گوش دادن به سخنرانی‌های سید محمدتقی حسینی طباطبایی و حجت الاسلام محمد محمدی ری شهری، به راهپیمایی پرداخته و علیه رژیم پهلوی شعار دادند.

مردم زابل در شب عاشورا نیز تظاهرات کردند و نام چند خیابان و میدان را تغییر دادند و سرانجام با دخالت نیروهای شهربانی پراکنده شدند.[8]

آیت‌الله ری‌شهری که در وقایع و رخدادهای ماه محرم 57 در این استان نقش مهم و فعالی داشته است، درباره رویدادهای محرم 57 در زابل اینگونه می‌گوید: «دهه اول محرم سال 1357 و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی به زابل دعوت شدم. میزبان شهید حسینی امام جماعت مسجد حکیم بود. فضای سیاسی کشور به شدت بحرانی بود. با هواپیما به زاهدان آمدم. اوضاع شهر غیرعادی بود. هر لحظه احتمال می‌رفت از سوی طرفداران رژیم مورد هجوم قرار گیرم. شهید حسینی از زاهدان آمده بود تا مرا همراهی کند. به منزل یکی از دوستان ایشان وارد شدیم، ایشان برای دفاع از مهمان خود، گویا چوب یا چیزی شبیه آن تهیه دیده بود که به شوخی به آن اشاره می‌کرد. همراه آن شهید بزرگوار به زابل آمدم. هر شب در مسجد ایشان سخنرانی داشتم. به تدریج بر تعداد شرکت کنندگان افزوده شد تا اینکه نخستین تظاهرات مردمی علیه رژیم آغاز شد... ساواک حساس شد، تماس‌های تلفنی ایذایی و تهدیدآمیز به منزل شهید حسینی فراوان بود. پس از آخرین سخنرانی، در شب عاشورا، به طور مخفیانه از شهر خارج شدم. بعد به من خبر دادند که پس از خروج شما، احتمالاً شب بعد، مأموران شاه به مسجد ریختند و درها و شیشه را شکستند...»[9]


تظاهرات 10 هزارنفری مردم یزد در تاسوعای 57

مردم استان یزد نیز در رخدادهای ماه محرم 57 نقش و حضوری چشمگیر داشتند. از جمله رخدادهای خونین ماه محرم استان یزد حادثه روستای شمسی بود. در روز 17 آذر برابر با هفتم محرم، تظاهرات مردم این روستا که در سی کیلومتری شهر یزد واقع بود، با دخالت مأموران رژیم به خاک و خون کشیده شد. در این حادثه دو نفر شهید و یک نفر زخمی شدند.

بر اساس گزارش‌های مأموران ساواک، تظاهرات روز تاسوعای مردم یزد با حضور گسترده مردم، به حالت باشکوهی برگزار شد. شمار جمعیت در حدود 10هزار نفر بود. همچنین تمام اهالی بخش‌های تابعه نیز در این مراسم حضور داشتند. پیشاپیش آن‌ها آیت‌الله صدوقی در حرکت بود و مردم در مسیر خیابان‌های اصلی شهر تظاهرات کردند. افزون براین، در روز عاشورا نیز در شهر یزد و اردکان تظاهرات بود. همچنین در بعدازظهر این روز گروهی از مردم مجسمه شاه را در یکی از میدان‌های شهر پایین کشیدند. گفتنی است که در روز عاشورا در بافق، تفت و مهریز نیز تظاهرات شد.

در روز 23 آذر به مناسبت سوم شهادت امام حسین(ع) و یارانش مراسم عزاداری در شهر یزد برپا شده بود. حرکت مردم از میدان امیر چخماق همزمان با حمله نیروهای نظامی آغاز شد. در این رخداد، مأموران با خشونت تمام با مردم برخورد کردند و بر اثر تیراندازی آن‌ها 9 نفر شهید و شمار زیادی زخمی شدند. بعد از این حادثه شماری از مأموران با لباس مبدل به مسجد حظیره، که آیت‌الله صدوقی امام جماعت آن بود، حمله کردند و در و پنجره و شیشه‌های آن را شکستند و صندوق قرض‌الحسنه مسجد را غارت کردند.[10]


 تظاهرات مردم خوزستان در محرم 57

مردم شهرهای استان خوزستان همانند دیگر شهرهای ایران در رخدادهای ماه محرم 57 حضوری فعال و چشمگیر داشتند. در این ماه شهرهای اهواز، دزفول، اندیمشک، بهبهان، خرمشهر، آبادان، ماهشهر، و دیگر شهرهای این استان شاهد تظاهرات گسترده و فراگیری بود.

از ساعت 9 صبح روز تاسوعا، طبق اطلاع قبلی جامعه روحانیت اهواز، مردم شهر اهواز از مسجد دارالعلم بهبهانی تظاهرات خود را آغاز کردند. بر اساس گزارش مأموران ساواک، شمار جمعیت در حدود 100 هزار نفر بود. مردم در این تظاهرات عکس‌های امام خمینی را در دست داشتند و علیه شاه شعار می‌دادند.

افزون براین، تظاهرات گسترده‌ا‌ی در شهر دزفول برگزار شد. بعدازظهر روز تاسوعا جمعیت زیادی به صورت دو هیئت بزرگ از دو قسمت شهر حرکت کرده و در چهارراه سی متری به هم پیوستند و در طول مسیر شعارهایی همچون: «تا شاه کفن نشود، این وطن، وطن نشود» سر دادند.[11]

مردم شهرهای استان خوزستان همانند روز تاسوعا، در تظاهرات عاشورای حسینی نیز حضوری گسترده داشتند. در این روز، تظاهراتی در اهواز، خرمشهر، مسجد سلیمان، آغاجری، بندر ماهشهر، دزفول و دیگر شهرهای استان برگزار شد. تظاهرکنندگان در اهواز نام چند خیابان را تغییر دادند. تظاهرات آبادان به درگیری کشیده شد و در جریان تیراندازی مأموران هشت نفر زخمی شدند که یکی از آنان به شهادت رسید. در مسجد سلیمان نیز قشرهای مختلف مردم در خیابان‌های شهر به راه افتادند و علیه رژیم تظاهرات کردند. آن‌ها پس از عبور از خیابان‌های اصلی به ناحیه «نفتون» رفتند که به هنگام بازگشت، تظاهرات رنگ خشونت گرفت. افزون براین، تظاهرات مردم آبادان نیز به خاک و خون کشیده شد. هنگام عبور جمعیت از مقابل نیروهای دریایی به دلیل شعارهای ضد سلطنتی تظاهرکنندگان، سربازان بر روی مردم آتش گشودند؛ در نتیجه شش نفر شهید و شمار زیادی زخمی شدند.

تظاهرات روز عاشورای مردم دزفول نیز از شکوه و عظمت خاصی برخوردار بود. از ساعت‌های آغازین این روز، دسته‌های عزاداری به خیابان‌های شهر آمده و به صورت یک هئیت بسیار بزرگ و با شکوه مسیر همیشگی مراسم روز عاشورا را طی کردند. مردم در اوج این تظاهرات در محل امامزاده روبند، در حالی که بلندگوهای خود را روبه‌روی پادگان تیپ ۲ زرهی قرار داده بودند شعار می‌دادند: «آخرین روز است، ارتش تو انتخاب کن، یا جبهه حسین را یا جبهه یزید را.» این حرکت مردم تأثیر عجیب و شگرفی در روحیه ارتشیان و تحریک و ترغیب آنان برای پیوستن به نیروهای انقلاب داشت؛ به طوری که از فردای آن روز سربازان از پادگان فرار کردند و شناکنان از عرض رودخانه گذشتند و به شهر آمدند. آن‌ها یا به انقلابیون می‌پیوستند و یا به شهر خود می‌رفتند. در این میان انقلابیون برای شماری از سربازان که غیربومی بودند؛ پول و لباس تهیه کرده و آن‌ها را راهی شهرهایشان کردند.[12]


گزارش‌ ساواک از تظاهرات 6 هزارنفری مردم شهرکرد در روز عاشورا

در روز عاشورا در شهر کرد و فرخ‌شهر تظاهرات شد و در فرخ‌شهر تظاهرات مردم به دست ماموران رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده شد. در این میان بر اثر تیراندازی ماموران یک نفر شهید و یک نفر زخمی شدند.

ساواک در گزارشی تظاهرات مردم فرخ‌شهر چهارمحال بختیاری در روز عاشورای حسینی را این چنین شرح می‌دهد: «در ساعت 18:00روز 20 آذر 1357 (10 محرم 1399) گروهی از عناصر اخلالگر در فرخ‌شهر استان چهارمحال و بختیاری، به تظاهرات آشوبگرانه پرداختند و مبادرت به آتش زدن برخی اماکن و شعب بانک‌ها نموده‌اند. با دخالت مامورین انتظامی و شلیک چند تیر هوایی اخلالگران متفرق و در خلال آن یک نفر از عناصر اخلالگر کشته و یک نفر مجروح شده که جهت درمان به بیمارستان اعزام گردید».

ساواک همچنین در گزارش‌های خود از تظاهرات 6 هزارنفری مردم شهرکرد در روز عاشورا خبر داده و می‌نویسد: «قبل از ظهر روز جاری (روز عاشورا) حدود 6 هزار نفر از اهالی شهر کرد ضمن راه‌پیمایی و تظاهرات مذهبی مبادرت به دادن شعار ضد ملی و میهنی نمودند لیکن حادثه سوئی روی نداده است.»


تظاهرات همگانی مردم کرمان در روزهای تاسوعا و عاشورا

یکی دیگر از استان‌هایی که راه پیمایی تاسوعا و عاشورای سال 57 در آن باشکوه برگزار شد استان کرمان بود. روز 19 آذر، همزمان با تاسوعا مردم استان کرمان همراه مردم سراسر کشور از خانه‌هایشان بیرون آمدند و دست به راهپیمایی زدند. هیئت‌های عزادار از سراسر شهر کرمان به سوی مسجد امام حرکت کردند، تا از آن مکان راهپیمایی عبادی - سیاسی را آغاز کنند.

مرحوم عبدالحسین ساوه در مورد چگونگی برگزاری و تأثیر راهپیمایی و همچنین اقدامات مردم کرمان در روز تاسوعا می‌گوید: « طبق برنامه‌ریزی صبح تاسوعا مردم در مسجد امام خمینی اجتماع کردند و بعد از سردادن شعارهایی که تقریباً نیمی از آن‌ها در سوگ امام حسین(ع) و نیمی دیگر دعوت مردم به مبارزه با یزید زمان بود، راهپیمایی شروع شد. جمعیت پس از طی مسیر خیابان‌های امام ششم (بهمن سابق)، قرنی (جم سابق)، تهران تا چهارراه سمیه (تهماسب آباد سابق) و خیابان منتظری (شهناز سابق و بلوار فعلی جهاد)، عطار، خورشید (شهید رجایی کنونی) در چهارراه مولوی که آن ایام محل پمپ بنزین خورشید و اطراف آن زمین خالی بود، توقف کردند.»

این راهپیمایی چند نکته قابل ذکر داشت از جمله مرحوم آیت‌الله صالحی و چند تن دیگر از علما که به دلیل کهولت و کسالت نمی‌توانستند مسیر را پیاده طی کنند داخل یک اتومبیل پیکان در جلوی جمعیت، حرکت مردمی را همراهی می‌کردند. جوانان انقلابی بیکار نمانده بلکه با همراه داشتن سطل‌های رنگ و قلم مو و قوطی‌های اسپری در حین حرکت مردم چهره خیابان‌ها را دگرگون می‌کردند. یعنی هنگامی که انبوه جمعیت از یک خیابان عبور می‌کرد و خیابان خالی می‌شد، عابرین متوجه می‌شدند که در و دیوار و حتی آسفالت خیابان پوشیده از شعارهای ضد طاغوت شده و تابلوی نام بعضی خیابان‌ها تعویض شده است.

مأموران ساواک هم گزارش نسبتاً مفصلی از تظاهرات مردم کرمان در روز تاسوعا و شعارهایی که سر داده شد ارائه کردند و تعداد تظاهرکنندگان را حدود 20هزارنفر گزارش کرد.[13] این تظاهرات در روز عاشورا نیز ادامه داشت.


راهپیمای صد هزار نفری مردم کاشان در روز تاسوعا 

در شهر مذهبی و انقلابی کاشان هم، بیش از 100 هزار نفر از مردم در روز تاسوعا راهپيمايي بزرگ خود را از مسجد آقا بزرگ آغاز كردند. اين راهپيمايي بدون هيچ حادثه و با نظم کامل تا ساعت سه و نيم بعدازظهر ادامه يافت. همچنين مردم پس از خواندن نماز در خيابان فين کاشان پراكنده شدند. شبهنگام نيز مردم شروع به تظاهرات کردند که با دخالت مأموران رژيم به خشونت كشيده شد. در اين ميان در اثر تيراندازي مأموران در خيابان پامنار دو نفر به شهادت رسيدند. 

در روز عاشورا نیز هیئت‌ها و دسته‌های سینه‌زنی کاشان در مسجد آقا بزرگ تجمع کردند. در این روز حجت‌الاسلام اسحاق مشکینی و آیت‌الله امامی کاشانی علیه رژیم پهلوی سخنرانی کردند. مردم در راه‌پیمائی خود پیکر شهدا را تشییع کردند، اما تظاهرات مردم با دخالت ماموران رژیم باز هم به خاک و خون کشیده شد. بطوری که بر اثر حمله و تیر اندازی ماموران یک نفر شهید و 12 نفر به شدت زخمی شدند.[14]


خروش سراسری مردم مازندران در ماه محرم 57 

تظاهرات ماهِ محرم مردم شهرهاي مازندران نيز همانند ديگر شهرهاي ايران از شکوه و گستردگي خاصي برخوردار بود. در 11 آذر/ اول محرم، قشرهاي مختلف شهر آمل تظاهرات کردند. در شهر بابلسر نيز مردم در مسجد جامع اجتماع کردند. آنگاه با همراهي روحانيون و با سردادن شعار از مسجد خارج و به تظاهرات خياباني پرداختند.

روز 17 آذر برابر با هفتم محرم، شمار زيادي از اهالي آمل و بابل به بخش فريدونکنار وارد شدند و ضمن انجام تظاهرات، عليه شاه شعار دادند. براساس گزارش مأموران ساواك در جريان تيراندازي مأموران چهار نفر شهيد و چند نفر زخمي شدند. همچنين در اين روز اهالي اميرکلا تظاهرات كردند که در اثر تيراندازي مأموران سه نفر زخمي گرديد. افزون بر اين، در بابل و بابلسر نيز تظاهرات بود. 

در گزارشهاي ساواک درباره تظاهرات روستاهاي بابل در محرم این سال اين چنين آمده است: «برابر اعلام سازمان مستند به گزارش ژاندارمري ساعت 12 روز جاري حدود 3000 هزار نفر اهالي قراء مختلف بابل به آباديهاي درويش خاک، بالا احمد چاله پي و زاهدکلاي بابل عزيمت و در مقابل تکيه محل اجتماع [کردند] و در حالي که شعارهاي مضره و پلاکارتهاي پارچهاي ضد ميهني (بر عليه کد 66) همراه داشتهاند و چند واعظ در پيش آنان حرکت ميکردند، مبادرت به تظاهرات نموده که ابتدا مأموران با دادن اخطارهاي متوالي در صدد پراکنده کردن آنان برآمده، ليکن به اخطار و تذکر مأموران بياعتنا و با پرتاب سنگ به مأمورين حمله که متعاقب اين امر با شليک تير هوايي عناصر اخلالگر پراکنده و 11 عدد پلاکارت پارچهاي و يک برگ اعلاميه تحت عنوان پيام قائد بزرگ اسلام امام خميني... دولت نظامي ياغي ... به امضاء روحالله الموسوي الخميني و چهار قطعه عکس از مشاراليه در محل تظاهرات بهدست آمده و تظاهرات ساعت 16:15 خاتمه یافت...»


مبارزات مردم سمنان در محرم 1357

تظارهرات مردم شهر سمنان در روز عاشورا از ساعت 8:35 صبح شروع شد. مردم به سمت مسجد سلطانی رفته و پس از اجتماع مردم در خیابان‌های شهر تظارهات کردند. مردم شب هنگام نیز مجسمه شاه را پائین کشیدند. همچنین در دیگر شهرهای این استان هم تظاهرات برپا بود. تظاهرات مردم شاهرود از ساعت 9:30 آغاز شد و مردم در خیابان‌های شهر تظاهرات ضد رژیم سر دادند. در دامغان از ساعت 9 صبح مردم روستاها به شهر آمدند و به همراه مردم شهر در تظاهرات گسترده‌ای شرکت کردند.

در این تظاهرات در پیشاپیش جمعیت روحانیون و افرادی همچون سید حسن شاهجراغی، محمد ترابی و علی معلم از دانشجویان حضور داشتند. جمعیت روی آسفالت خیابان‌ها شعار ضد رژیم نوشتند و پس از سخنرانی سید عبدالله تراب پراکنده شدند.

مردم شهر دامغان در روز11 محرم نیز تظاهرات کردند. در این روز، میان مردم و ماموران درگیری خونینی رخ داد. بر اساس گزارش ماموران ساواک در این درگیری دو نفر شهید و 10 نفر زخمی شدند.[15]

علاوه بر این، در بسیاری از شهرها و استان‌های کشور همچون تبریز، زنجان، ارومیه، قزوین، همدان، رشت، لرستان، کرمانشاه، اراک، کرج و ... نیز تظاهرات همگانی برپا بود و مردم در جای جای کشور، ضمن برپا داشتن عزای سیدالشهداء(ع) به مبارزه با استبداد پهلوی پرداختند. راهپیمایی و تظاهرات ماه محرم 1357، به ویژه در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی آنچنان عظیم و گسترده بود که به اعتقاد استمپل‌، وابسته‌‌ سیاسی‌ سفارت‌ آمریکا در ایران‌، «راهپیمایی تاسوعا و عاشورای 57، سرانجام‌ شاه‌ را متقاعد کرد که‌ اعتبار سیاسی‌ او به‌ پایین‌ترین‌ سطح‌ خود در طول‌ عمرش‌ رسیده‌ است‌... بعد از این‌ راهپیمایی‌ بود که‌ به‌ استثنای‌ تعداد انگشت‌شماری‌ از وفاداران‌ به‌ سلطنت‌، روشن‌ شد که‌ هیچ‌ شانسی‌ برای‌ بقای‌ شاه‌ وجود ندارد.»



پی‌نوشت‌ها

[1]- روزنامه کیهان، 16 دی 1357ص7

[2] -اکبر فلاحی، محرم و انقلاب اسلامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی صص189-190

[3] -خاطرات شیخ حسین انصاریان،تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی صص159-161

[4]- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک،ج 19، مرکز برسی اسناد تاریخی، صص 350-352

[5] -مرادی نیا، خمین در انقلاب، ص 359

[6] -محرم و انقلاب اسلامی ایران،تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ،صص 121الی124

[7] - انقلاب اسلامی در شیراز، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،صص601-602

[8] -محرم و انقلاب اسلامی ایران، پیشین،ص271

[9] - محمد محمدی ری‌شهری، خاطره ها، جلد 1،ص69

[10]- محرم و انقلاب اسلامی ایران، پیشین،ص254-255

[11]-انقلاب اسلامی در دزفول ، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی،ص180

[12] - محرم و انقلاب اسلامی ایران، پیشین،صص247-248

[13]- انقلاب اسلامی در کرمان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ،صص143الی148

[14]- انقلاب اسلامی در کاشان مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 295- 346

[15]-  انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک،ج 19، مرکز برسی اسناد تاریخی، صص 345-348