تاریخ معاصر ایران بعد از سقوط پهلوی اوّل از جریانهای متعدد
سیاسی حكایتدارد كه در شكلگیری آنها افراد و احزاب مختلف نقش ایفا
كردهاند. فضای نسبتاً بازسیاسی پس از سقوط رضاخان و حوادث ناشی از
اشغال ایران در شهریور 1320 بهدست نیروهای متفقین، زمینههای لازم
را برای رشد و بالندگی جمعیتها، گروهها واحزاب سیاسی فراهم آورد. در
دوران حاكمیت پهلوی دوّم احزاب و گروههای سیاسی باهدف مشاركت در
قدرت یا پاسداری از نظام حاكم، پا به عرصهی وجود گذاشتند. دراین
زمان احزابی پدید آمدند كه با مد نظر قرار دادن جریانهای مختلف
سیاسی از جملهناسیونالیسم و با تأكید بر عنصر ایرانی به فعالیّت
میپرداختند. حزب «پانایرانیست» باتكیه بر ناسیونالیسم نژادگرا كوشید
در وقایع سیاسی كشور سهمی را به خود اختصاصدهد؛ امّا پس از كودتای
28 مرداد، به دلیل دكترین حزب كه نظام شاهنشاهی را بهصورت بهترین
تعریف و مصداِ ایدهی خود پذیرفته بود، گرایش به حاكمیت در
میانپانایرانیستها رخ نمود. این امر سرفصلی جدید در تاریخ حزب بود
كه فعالیّتهای آنرا در قالب اعتراضهای سیاسی بروز داد. از دیگر
فعالیّتهای آنان توجه به مسائلینظیر بزرگداشت سالروزهای تأسیس،
برگزاری كنگرهها و تشكیلات درونی حزب بود.حزب در اواخر دههی 1340
در مقابل مشی سیاسی رژیم مخالفتهایی نشان داد و بهجدا شدن بحرین
از ایران معترض بود، امّا با تأسیس حزب فراگیر رستاخیز در دههیبعد،
رهبران حزب پانایرانیست نیز انحلال حزب را اعلام كردند و به جمع
آنان پیوستند.در حزب پانایرانیست، فقدان تعریفی دقیق از
فعالیّتهای حزبی، ناكارایی ساختارتشكیلاتی حزب و تصمیمات رهبران
كه مشی حزب را تعیین مینمود، عمر مبارزاتسیاسی حزب را كوتاه
ساخت. مركز اسناد انقلاب اسلامی، به منظور معرفی جریانها و گروههای
فعّال در تاریخمعاصر، چاپ اسناد مربوط به حزب پانایرانیست را به
سبب ارتباط آن با رخدادهایتاریخی، مهّم دانسته است.