نام کتاب:
نظام سیاسی و دولت مطلوب در اندیشه سیاسی شیخ مفید،سید مرتضی و شیخ طوسی
موضوع : کتاب
زیرگروه موضوع: اندیشه سیاسی
تاریخ انتشار: ۱۳۸۶
چاپ جاری: ۱۵۰۰
قیمت: ۱۶۰۰۰ ریال
شمارگان: ۱۵۰۰
تعداد صفحات: ۲۴۰
قطع: رقعی
شابک: ۷-۲۵۱-۴۱۹-۹۶۴-۹۷۸
وضعیت: ناموجود
معرفی اجمالی: اواخر نیمهی اول قرن چهارم ق، هم زمان با سالهاd شروع غیبت کبری (329 ق به بعد) و ورود شیعه به تجربهی دوران جدید از حیات فکری ـ سیاسی خود رد غیبت امام معصوم (ع) میباشد، که از یک سو با ورود رجال بزرگ شیعی مثل شیخ مفید (336-413 ق) ، سید مرتضی (متوفی 436 ق) و شیخ طوسی (385-460 ق) به عرصهی فقه و فقاهت و حراست و گسترش آموزههای نبوت و امامت مقارن است و از سوی دیگر دورانی است که به عنوان دوران سوم حاکمیت عباسیان نیز نامیده میشود و هم زمان است با حاکمیت خلفایی چون المطیع لله، الطائع لله و القادر بالله که دوران ضعف قدرت مرکزی در حاکمیت خلفای عباسی و شکلگیری قدرتهای دور از کانون حکومت مرکزی میباشد: به عنوان نمونه بینی امیه توانستند در اسپانیا به قدرت برسند، حکومت مصر ابتدا به دست طولونیان و سپس به دست فاطمیون میافتد و خودمختاری در بخش وسیعی از آفریقا به خصوص در شمال آن شکل میگیرد. در ایران نیز بعد از طاهریان، سلسلههای سامانیان و صفاریان روی کار میآیند که رابطهی آنان با سلطان فقط در اعطای خراج میباشد و در نهایت شکلگیری آل بویه و انحصار و محدود شدن قدرت خلفای عباسی در بغداد از مهمترین حوادث این دوران میباشد. با ورود معزالدولهی دیلمی به بغداد (334 ق) خلافت به مقامی تشریفاتی تنزل مییابد و خلفای عباسی پس از سیطرهی آل بویه بر عراق به بازیچهی در دست آنان مبدل میگردند . در این دوران خلفای عباسی که نماد حاکمیت اهل سنت میباشند تضعیف شده و آل بویه به عنوان حامیان شیعه فضای سیاسی را به نفع شیعیان تغییر میدهند و از این طریق موازنهای میان گروههای اسلامی برقرار میگردد. آل بویه در دوران حکومت خود روش متعادلی را در برابر گرایشها و جریانهای مختلف فکری و سیاسی اتخاذ کردند و به هیچ گروه مشخصی که بر ضد دیگری باشد نپیوستند و به رأی و نظر خاصی گرایش نیافتند، بلکه مردم را در عقاید و آرایشان آزاد گذاشتند و حتی جلوی اقامهی شعائر مذهبی را که میتوانست عامل ایجاد تنش و بحران گردد گرفتند و در این راه حتی تا تبعید شیخ مفید که در زمان خود بزرگترین فقیه شیعی محسوب میگردید، پیش رفتند. آرای متفکران شیعه در هر دوره با حفظ اصول و مبانی، نگاه به شرایط عصر خویش داشته و به یک معنا پاسخی به نابسامانیهای زمانه یا طرحی برای سامان اوضاع جامعه بوده است. از این رو، دیدگاه هر کدام در مواجهه با موضوعات سیاسی با دیگران تفاوتهایی دارد؛ لذا میتوان در این باره از اسپریگنز یاد کرد که اندیشمندان فرزند زمانهی خویشاند و در جهت پاسخگویی به مشکلات زمان خود اقدام به نظریهپردازی مینمایند. سخن اسپریگنز برای جوامع سکولار و عرفی سخن بجایی میباشد و بر اساس جامعهشناسی ، معرفت که امری نسبی است پذیرفته شدنی؛ ولی در آموزههای اسلامی و شیعی این نظریه کاملا قابل تطبیق نیست که دیدگاه عالمان شیعه در دوران الگوی اسلامی ـ شیعی در متن باورها و دغدغههای نسبتا مشابه روییده است و در عین ویژگیهایی متنوع، مشترکات بسیار در اصول دارند. در واقع جامعهای اسلامی توانست در دوران آل بویه؛ به خصوص در دورهی حاکمیت عضدالدولهی دیلمی (337-372 ق) گامهای بسیار بلندی در عرصهی پیشرفت علمی بردارد و به همین جهت است که آن دوران را شکوفاترین ادوار فرهنگ اسلامی میشناسند و از آن دوران با عنوان عصر «رنسانس اسلامی» تعبیر میگردد. مهمترین شخصیتهای علمی ـ فرهنگی شیعی که تاریخ تشیع به آنان میبالد، محصول همین دوران میباشد. افرادی چون کلینی ، ابن قولویه، صدوق ، ابن عقیل عمانی، شیخ مفید ، سید مرتضی و شیخ طوسی مهمترین شخصیتهای شیعی میباشند که در این دوران فقه شیعه را تأسیس کرده و تحول عمدهی فقه تفریعی (در آثاری چون المبسوط) و فقه تطبیقی (در آثاری چون الخلاف) محصول همین دوران میباشد. این دوران درخشان علمی ـ فرهنگی در اندیشهی شیعه تا سال 447 ق و ورود طغرل بیگ سلجوقی به بغداد و هجرت شیخ طوسی به نجف و تأسیس حوزهی علمیهی نجف اشرف ادامه دارد. آنچه در این تحقیق ارائه میگردد بررسی اندیشه و رفتارهای سیاسی مرحوم شیخ مفید، سید مرتضی و مرحوم شیخ طوسی میباشد که در سه بخش به سامان آمده است؛ ولی آنچه دغدغههای نویسندگان این مجموعه بوده و به عنوان سوال اصلی پژوهش مطرح گردیده است ،همان پرسش همگانی علمان در عرصهی سیاست و اجتماع است: در دوران حضور و غیبت امامان شیعه، حکومت چگونه اداره میشود و اصولا سیاست چیست؟ چه کسی باید سیاست و کومت را راهبری کند؟ و چگونه به این رهبری ادامه دهد؟ در پاسخ به این پرسش فرق فرضیهای مطرح شده است که عموم شیعیان بر امامت ائمهی هدی (علیهالسلام) که احصا شدهاند، اعتقاد دارند و بر این باورند که در زمان حضور ائمه، آنان حاکم اسلامی و منصوب از ناحیهی خداوند خواهند بود، ولی در صورت غیبت آنان، این عالمان و جانشینان آنانند که ادارهی حکومت و جامعه را بر عهده خواهند داشت. در این که حاکمان پس از ایشان دارای چه صصفات و شرایطی هستند، متون شیعی ،همان صفات و شرایط را از کلام امامان اقتباس نموده است و بر اساس روایات وارده عموما، آنان بر نیابت عالم عالمان و فقیهان اعتقاد دارند. البته در کم و کیف آن اختلاف است، ولی در مجموع پذیرفتهاند که فقیه و عالم دینی میتواند ولایت داشته باشد. شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی نیز در پاسخ به سوال اصلی از رهیافتهای فقهی ، کلامی و فلسفی سود جستهاند و پژوهش حاضر، به معرفی و بررسی این دیدگاه میپردازد.