حكایت «با خورشید تا سپیده»، حكایت تاریخ انقلاب اسلامی ایران و نهضت
امام خمینی(ره) است. حكایت دورانی تاریخساز؛ حكایت دورانی كه اگرچه در
نگاه اول و با دستگیری و تبعید حضرت روحالله(ره)، غمبار و آفرینندهی حس
غربت در وجود آدمی است اما چنان با عزت دنبال میشود و چنان شكوهمند و
افتخارآفرین به سرانجام میرسد كه ناخودآگاه، این نجوای جوان نسل سوم
انقلاب به فریادی رسا تبدیل میشود كه: «اماما! كاش بودم تا...» درست كه
بغض، شاید، لحظهای فریاد را منقطع كند اما قطع نمیشود: «قلبم به عشق
میهنم و به نام دینم میتپد اگر قطعهقطعهام كنند و خونم را بریزند، هر
قطرهی خونم فریاد خواهد زد: خمینی! خمینی!»