مرکز اسناد انقلاب اسلامی

به بهانه 23 آذر 1357
آیت‌الله خامنه‌ای در خاطرات خود درباره چگونگی آغاز تحصن می‌گوید: به ذهنم خطور کرد تحصن کنیم. نشستم و اعلامیه‌ای نوشتم. نوشتم که روحانیان امضا کنند تا تغییر فرمانده نظامی استان در بیمارستان تحصن خواهند بود. برخی از علما امضا کردند و برخی تردید به خرج دادند؛ مثل گذشته.
انقلاب اسلامی در سبزوار
رویارویی مردم انقلابی سبزوار با رژیم پهلوی در آذر ماه 1357 که مصادف با ایام محرم بود؛ به خاک و خون کشیده شد. روزنامه‌ کیهان پس از گذشت هشت روز از حادثه، با انتشار فهرستی، اسامی شهدای دوازدهم محرم سبزوار را اعلام کرد.آیت‌الله سید عبدالله شیرازی، از علمای مشهد با ارسال تلگرافی به حاج سید فخرالدین افقهی، مراتب تأثر و تأسف خود را از حوادث سبزوار اعلام کند. عمق حوادث محرم سبزوار باعث شد تا نام این شهر به همراه دیگر شهرها در اعلامیه‌ا‌‌ی كه روحانیان صادر كردند ذکر شود.حاج سید عبدالاعلی سبزواری، از علمای سبزواری مقیم نجف را هم به واکنش واداشت. ایشان با ارسال پیامی همه‌ ملت ایران را به حفظ وحدت و اتحاد ملی فرا ‌خواند.
تبریز
آیت‌الله مسلم ملکوتی می‌گوید: «در طول چهار سالى كه آذربايجان در اشغال روس‌ها قرار داشت، چه ايامى كه خود روس‌ها بودند و چه يك‌سال آخرى كه سرسپرده‌هايشان (پيشه‌ورى و غلام يحيى) به عنوان حزب دموكرات و حزب توده آذربايجان حاكميت پيدا كردند، تهاجم فرهنگى گسترده‌اى را بر ضد دين، مذهب و فرهنگ و آداب و رسوم مردم به راه انداختند و به نشر افكار كمونيستى اقدام كردند».
حمید آستی می‌گوید: با تلاش شیخ عبدالحسین سبحانی و یاران او زمینه‌ی حضور اساتید برجسته در دزفول مضاعف گردید، در همین راستا شهید سبحانی در سال 1349 از آیت‌الله یزدی جهت سخنرانی در دزفول دعوت به عمل آورد که مورد موافقت ایشان قرار گرفت. اما پس از تجمع مردم و ساعت‌ها انتظار مشخص شد که سازمان ساواک قم با عزیمت آیت‌الله یزدی به دزفول مخالفت نموده است.»
حضور گسترده دانش‌آموزان درمحیط‌های دانشجویی و دانشگاهها و شرکت آنان در تظاهرات دانشجویان از آغاز سال تحصیلی جدید، وسعت و شکل تازه‌ای به تظاهرات و گردهمایی‌های دانشجویی داده بود. در نتیجه این امر، رژیم با مشکل جدیدی مواجه شده بود. در شیراز نیز به تأسی از سایر مناطق کشور دانش‌آموزان حضور فعالی در تظاهرات و راهپیمایها ایفا نمودند.
يک فضاى خفقان و دهشتناكى به وجود آورده بودند؛ حتى مردم در داخل خانه‌هايشان نمى‌توانستند مسائل سياسى را مطرح كنند. همواره به گوش مردم اين‌گونه خوانده و تلقين كرده بودند كه: «ديوار موش دارد و موش هم گوش دارد.» مردم در خانه‌هايشان هم امنيت و آسايش و آرامش نداشتند. همه در اضطراب و نگرانى به سر مى‌بردند و آنكه در امنيت و آسايش بود يک عده اشخاص لاابالى و اراذل و اوباش بودند.
انقلاب اسلامی در ارومیه
روحانیون در این زمینه با برگزاری جلساتی در مساجد ارومیه، به اقدام رژیم اعتراض می‌كردند. آنان سپس در جلسه‌ای مقرر كردند یكی از روحانیون ارومیه از طرف جامعه‌ روحانیت شهر جهت دیدار با امام، به پاریس اعزام شود. حجت‌الاسلام‌والمسلمین عدنانی داوطلب شد و این موضوع مورد تأیید علمای ارومیه قرار گرفت. پس از تأمین مالی این مسافرت، ایشان آماده‌ سفر به پاریس شدند.
برشی از خاطرات آیت‌الله فاضل استرآبادی
آیت‌الله استرآبادی: «بعد از اینکه‌ نظر مخالف‌ امام‌ را با در اختیار گرفتن‌ باغ‌ شاهنشاهی‌ گرفتم،‌ به‌ فکر تهیه‌ زمین‌ برآمدم‌. خیلی‌ از مناطق‌ را بازدید کردیم‌؛ جاده قائم‌شهر، جاده‌ بابلسر،جاده‌ آمل‌ و خیلی‌ از جاهای‌ دیگر. اما خدا خیلی‌ کمک‌ کرد تا اینکه‌ این‌ زمینی‌ که ‌الان‌ مدرسه‌ در آن‌ بنا شده‌ است،‌ در اختیار ما قرار گرفت‌ که‌ انصافاً زمین‌ سالم‌ و بدون ‌هیچ‌گونه‌ شک‌ و شبهه‌ای‌ است‌. نه‌ موقوفه‌ است‌ و نه‌ طرح‌ اصلاحات‌ ارضی‌ و نه‌ زمین‌ اختلافی‌ است‌. چهار هکتار از پنج‌ هکتار را صاحب‌ آن با نیم‌بها به ما فروخت و یک ‌هکتار دیگر را از دو نفر که‌ شریک‌ بودند، خریداری‌ و مدرسه را احداث کردیم.»
برگی از خاطرات آیت‌الله آل‌اسحاق
مقر بسيج را در مدرسه‌اى كه تعطيل شده بود، قرار داديم. اعضا از پايگاه‌هاى مختلف، گزارش كارشان را هر روز می‌آوردند كه اكثر آن‌ها را هنوز هم دارم. اوايل جنگ، گزارش‌ها بسيار جالب بود. مثلا اينكه عراقی‌ها چند تانك دارند و تانك‌هايشان كجاست. اين گزارش‌ها در تاريخ ماندگارند. موقعى كه قدرت دشمن زياد شد و ما در شرف شكست بوديم، بچه‌ها رفتند و اطلاعات خوبى آوردند. معمولا مهماتى از جمله آر.پى.جى و ... را كه از ارتش خودمان به جا مانده و يا توسط آب به دور دست‌ها رفته بود، برمی‌گرداندند. هر روز چيزهاى مهمى مخصوصاً اطلاعات باارزشى با خود می‌آوردند، به طورى كه هر وقت با بچه‌ها به پايگاه وحدتى دزفول می‌رفتيم، از اطلاعات زمينى ما خيلى استفاده می‌كردند.
به روایت اسناد
به گزارش ساواک: «به دستور مقامات آقای صدیقی بخشدار گناوه به فرمانداری کل بنادر و جزایر خلیج فارس اعلام داشته است پس از وصول امریه تلگرافی .... دستور جلوگیری از فعالیت جمعیت مذکور به گروهان ژاندارمری گناوه صادر شده است و اخیراً هم تابلو جمعیت مزبور از سر درب محل جمعیت پایین کشیده شده شد. اعضاء جمعیت 15 نفر به اسامی ذیل بوده‌اند.
تازه های کتاب