گزارش| 7 بهمن 1357
بهمن ماه 1357 نقطه عطفی در مبارزات و مخالفتهای مردم سراسر کشور با رژیم پهلوی بود. در این راستا شهرهای مختلف کشور با برپایی تظاهرات و راهپیماییهای روزانه شدت انزجار خود را با رژیم و بقایای آن نشان میدادند. عمده خواسته تظاهرکنندگان که همه بر آن اتفاق نظر داشتند خواستار بازگشت امام خمینی و برکناری دولت بختیار بودند. این تظاهراتها با دخالت ماموران در برخی از شهرها با خشونت همراه میشد. در این زمینه گزارشهای جراید و مطبوعات مورد بازخوانی قرار میگیرد.
حماسه 6 بهمن آمل
با طلوع آفتاب همه ما را از گودال بیرون آورده و از كوچه جنب سینما به سمت منطقه اسپهكلا و بالای كوچه رضوانیه حركت دادند. پس از عبور از اسپهكلا وارد قسمت انتهایی كوچه رضوانیه شدیم. تا این مرحله، هریك از افرادی كه ماها را به این حالت میدیدند تعجب كرده و یا به سربداران ضد انقلاب فحش میدادند.
همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی و ایام الله دهه فجر بسته کتاب انقلاب اسلامی در شهرهای مختلف معرفی میگردد. در اولین شماره این بسته به معرفی کتابهایی در زمینه انقلاب اسلامی در قزوین پرداخته شده است.
یادی از حجتالاسلام سید حسن علوی سبزواری
سید محمدحسن علوی در پایان این اطلاعیه از همه اهالی سبزوار اعم از علما، رؤسای ادارهها، کارمندان دوائر دولتی، دبیران و آموزگاران و روشنفکران و دانشجویان خواسته بود در مجالس سخنرانی حاضر شوند. گزارشها از حضور گسترده مردم در مجالس سخنرانی هاشمینژاد حكایت دارد. چنانكه برطبق اسناد برجایمانده از ساواک حدود 2 هزار نفر مرد و زن در مسجد جامع و خیابانهای منتهی به آن تجمع کرده بودند. در اطلاعیه منتشرشده توسط علوی همچنین ذکر شده بود که پس از پایان سخنرانی نامبرده، برنامه پاسخ به سؤالات بهمدت یک ساعت در مسجد جامع برگزار میشود.
اسناد انقلاب / 5 بهمن 1357
در گزارشی از شهربانی خراسان در همین رابطه به تاریخ 5 بهمن 1357 آمده است: « شنیده میشود عده زیادی از مخالفین و تظاهرکنندگان جهت استقبال از [امام] خمینی قصد دارند به تهرن بروند و تعداد زیادی از آنها مجهز به اسلحه میباشند و چنانچه در بین راهها هم از آنان بازرسی بعمل آید قویاً بینتیجه نخواهد بود.»
انقلاب اسلامی در ارومیه
حجتالاسلاموالمسلمین حسنی درباره این حادثه میگوید: «اقشار مختلف مردم بسیج شدند. با وانتبار و خودروهای شخصی، شن و ماسه، گونی و آجر آوردند. پشتبام و اطراف مسجد را با گونیهای پر از شن سنگربندی كردیم. در خیابانهای اطراف كه منتهی به مسجد میشدند درختان و چوبهای بزرگ و سنگینی ریختیم تا به خیال خودمان، مانع از حركت و پیشروی تانكها به سوی مسجد شویم و راهها را به روی نیروهای مسلح شاه ببندیم...
گزارش
26 دی ماه 1357 محمدرضا پهلوی پا به فرار گذاشت. با پخش این خبر در سراسر کشور مردم به تظاهرات و شادمانی پرداختند. در این تظاهرات که کلیه اقشار همچون کارمند، بازاری، کشاورز و نظامی... حضور داشتند با اعلام همبستگی و اتحاد به حمایت از دستورات و رهنمودهای امامخمینی پرداختند. این حرکت عظیم مردمی به نوبه خود تاثیر به سزایی در پیشبرد اهداف و برنامههای انقلابیون در امر به ثمر نشستن انقلاب اسلامی در شهرهای مختلف داشت.
انقلاب اسلامی در کرمان
بعد از اعلام خروج شاه از کشور مردم به پاخاسته کرمان که از اتفاقات خوش سیاسی آن روزها به هیجان آمده بودند، در اولین گام برای برچیدن نمادهای طاغوت، اقدام به سرنگون ساختن مجسمههای شاه و پدرش رضاشاه از میادین کرمان نمودند و سه مجسمه محمدرضا پهلوی و رضاخان را از سر ستونهای واقع در میادین ژاندارمری(شهدای نیروی انتظامی)، میدان باغ ملی(چهارراه ولیعصر) و چهار راه تهماسبآباد(سمّیه) بر چیدند و بر بلندی آن ستونها پرچم اللهاکبر نصب کردند.
به روایت شهید همدانی
من همیشه میگویم تا قبل از اینکه به استان گیلان بروم شناخت درستی ازمردم آنجا نداشتم. دراینجا متوجه شدم که اینها انسانهای وارسته و سلحشوری هستند. بعد ازعمل جراحی وقتی به هوش آمدم، متوجه شدم؛ دختر و پسر، محصل ودانشجو، زن و مرد، درصفهای طولانی یکی یکی به عیادت ما میآمدند و بعد سریع میرفتند یعنی آنجا نمیایستادند.
21 دی 1357
ساواك شیراز دومین ساواك بود كه در كشور به دست مردم افتاد. پیش از این در 10 دی ساواك فیروزآباد فارس نیز به دست مردم تسخیر شده بود، لذا این واقعه ضربه مهلكی بر پیكره نظام پهلوی وارد ساخت و انعكاس زیادی در رسانههای داخلی و خارجی و محافل سیاسی پیدا كرد. آنتونی پارسونز سفیر وقت انگلستان در تهران در این باره چنین نوشته است: «ارتش كنترل شهرها را از دست داد و این امر به بهای جان شهروندان تمام شد. لذا مردم جانشین نظامیان شدند. شیراز سه روز پس از لغو حكومت نظامی سقوط كرد».