بازخوانی| روزنامه کیهان 30 فروردین 1358
آیتالله خامنهای که خود در سال گذشته در بلوچستان به حالت تبعید سیاسی به سر میبردند، در مورد وضع خاص سیستان و بلوچستان فرمودند: مهمترین خواست مردم این است که در سرزمین بلوچستان که سرشار حاصلخیزترین و مستعدترین و از لحاظ طبیعی غنیترین مناطق ایران است؛ از این همه استعداد سرشار طبیعی استفاده بشود و بر روی این گنج عظیمی که مربوط به ملت ایران است مردم منطقه در آن گرسنگی سیاه و محرومیت عجیب باقی نمانند. آنها کشاورزی میخواهند، راه میخواهند. نشریه و بهداشت و برق و وسایل ارتباط جمعی و لولهکشی و آب شیرین و از این قبیل نیازهای اولیه را طلب میکنند.
به دنبال نارضایتی دانشجویان مسلمان و انقلابی دانشگاه تبریز از گروههای سیاسی ضدانقلاب و تحصن آنها در محیط دانشگاه، بهسرعت در اکثر دانشگاههای مهم کشور اثر خود را گذاشت و اعتراضات فراگیر شد. بهطوری که در فاصله کوتاهی، غالب دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به تصرف دانشجویان عضو انجمنهای اسلامی دانشجویان درآمد و مسئله دانشگاهها، ابعاد ملی به خود گرفت. این دانشجویان با تاکید بر جلوگیری از هرج و مرج و دوری از ایجاد درگیریهای داخلی، خواستار تصفیه و اصلاح و پاکسازی دانشگاهها از عناصر وابسته به رژیم سابق و لغو قوانین و مقررات طاغوتی بودند. آنها میگفتند: «تعلیمات ما باید برمبنای استقلال و غیر استعماری باشد و نظام آریامهری حاکم بر دانشگاهها باید تغییری انقلابی و بنیادی نماید تا در خدمت استقلال و آبادانی کشور در آید».
انقلاب اسلامی در قزوین
حاج سیدابوالحسن رفیعی مجتهد ضمن سخنرانی مذهبی خود در مسجد شاه قزوین اظهار داشته که دولت تصمیم گرفته طلاب جوان را بخدمت سربازی اعزام نمایند معلوم میشود مقصود اینها اینست که مدارس علمیه را از بین ببرند. مگر 40 سال قبل قانون مجلس بازیچه بود. پس منظورشان اینست که دین را هم از بین ببرند و بایستی ما از مقامات بالا تقاضا نمائیم که شاید از این موضوع صرفنظر نمایند.
شهید نصرت زاد بعضی سنگرهای ضد انقلاب را خراب می کرد و آنها جرأت هیچ اقدامی نداشتند. خاطرم هست روزی یکی از ضد انقلابهای تازه به دوران رسیده، اسلحه به دست، جلو نصرت زاد را که مشغول خراب کردن یکی از این بنکه ها (سنگرها) بود گرفت و با نشانه رفتن اسلحه به سوی نصرت زاد از او خواست که این کار را نکند و نصرت زاد با ابهت تمام به او گفت: «این اسلحه در دست تو ارزش یک چماق را هم ندارد و اگر دست از پا خطا کنی ارتشیان حساب همه شما را می رسند. عده ای از ضد انقلابهای قدیمی وقتی بحث نصرت زاد را با او دیدند به طرفشان رفته، او را داخل ساختمان فرستادند و از نصرت زاد عذرخواهی کردند.
انقلاب اسلامی در کرمان
از دلایل گرایش سریع و گسترده شعاع مرجعیت امام در شهر و استان کرمان، علاوه بر پیشینه مذهبی و فرهنگی جامعه و حوزه علمیه کرمان و شبکه گسترده روحانیت، باید به نقش شخصیتهای برجسته مذهبی و سیاسی کرمان در حوزه علمیه قم اشاره کرد.
انقلاب اسلامی در جهرم
ساواک نیز در یكی از گزارشهای خود، این اقدام مردم جهرم را به خوبی تأیید میكند و در ضمن نگرانی خود را از پیامدهای چنین اقداماتی بیان میكند. در این گزارش آمده است: خبر رسیده گویا است که ساعت 10:45 مورخ 11/8/57 آنچنان واقعهای در شهرستان جهرم روی داد که اهمیت آن بمراتب از ترور فرماندار نظامی و رئیس شهربانی مهمتر بنظر میرسد. زیرا قشریها علاوه بر اینکه ضمن تظاهرات نفربرها و کامیونهای سربازان حکومت نظامی را گلباران کردند سربازان مسلح را هم با اسلحه و مهمات به روی دست گرفته و شعار میدادند و بدینوسیله به اثبات رساندند که بر نیروهای انتظامی تفوّق و برتری کامل داشته و دارند...
در روز پنجم فروردين يكي از مأموران كميته انقلاب شهر گنبد يك سيگارفروش تركمن را به اتهام قاچاق يا گرانفروشي بازداشت كرد. در نتيجه اين رويداد بين عدهاي از تراكمه و نيروهاي كميته درگيري رخ داد و يك تركمن بهنام آراز محمد درديپور با گلوله مأموران كميته كشته شد. عدهاي از تراكمه به ساختمان شير و خورشيد مراجعه كردند و در روز بعد جسد را تحويل گرفتند و تشييع كردند. ساعت 2 بعدازظهر همان روز طبق دعوت قبلي كانون، در پارك ملي گنبد ميتينگ براي اعلام نظر درباره رفراندوم و اعتراض به وقايع سنندج برگزار شد. در آغاز اين گردهمايي بين پاسداران انقلاب و اعضاي كانون درگيري مسلحانه روي داد و تيراندازي هوايي از خارج پارك آغاز شد. بهدنبال تيراندازيهاي پيدرپي، اجتماع كانون فرهنگي و سياسي خلق تركمن برچيده شد و مردم بهسوي خانههاي خود فرار كردند. زد و خورد به خيابانها كشيد. پس از ساعتي شهر به حال تعطيل درآمد و فقط طرفين درگير و آمبولانسها در خيابانها ديده ميشدند.
انقلاب اسلامی در همدان
حجت الاسلام حسینی همدانی :ما این اعلامیهها را از طریق مرحوم آقای مفتح به دست میآوردیم. ایشان اعلامیهها را در قم تهیه میکردند و برای ما ارسال میکردند. البته گروههای دیگری هم بودند که فعالیت میکردند و ما از آنها خبری نداشتیم. در توزیع اعلامیههای انقلابی، آقای اکرامی از کسانی بود که اعلامیهها را میدادیم او توزیع میکرد. در همدان امکانات چاپ و تکثیر نداشتیم، گاهی که نیاز زیادی وجود داشت اعلامیهها را با دست رونویسی میکردیم. برای توزیع اعلامیهها یک جیپ هم تهیه کرده بودم که بعدا به خاطر همین جیپ کتک مفصلی در ساواک خوردم. میگفتند: تو جیپ خریدهای که اعلامیه پخش کنی؟ که تا حدودی هم راست میگفتند. در همدان من اولین آخوندی بودم که ماشین داشتم، با این جیپ به دهات که میرفتیم-جادهها هم اغلب خاکی بود- اعلامیهها و اطلاعیهها امام را پخش میکردم.
به روایت اسناد
نیمه شعبان سال 1357 بنابر اعلامیه امام خمینی برگزاری هرگونه جشن اعیاد شعبانیه در اعتراض به جنایات رژیم پهلوی ممنوع شد. لذا مردم انقلابی شهرهای مختلف در آستانه نیمه شعبان سال 57 از هر طریقی برای اعتراض و مبارزه علیه رژیم پهلوی بهره گرفتند.به گزارش شهربانی خراسان سخنران مراسم با انتقاد از جنایتهای رژیم پهلوی، عدم برگزاری هرگونه جشنی را تا بازگشت امام خمینی به کشور اعلام کرد.
انقلاب اسلامی در جهرم
امام خمینی در 13 تیرماه 57، در آستانه ماه مبارک شعبان، با تاکید بر اینکه «رژیم منحط برای مسلمین ایران عیدی [باقی] نگذاشته است» برپایی هرگونه جشن و چراغانی را در اعیاد شعبانیه تحریم کردند. بعد از وصول پیام امام به ایران، مردم همه استانهای کشور، برنامه مبارزه در اعیاد شعبانیه و به ویژه نیمه شعبان را طرحریزی کردند.