در همین سبزوار که مرگ بر شاه میگفتند، فردا ورق برگشت و از همان مصدقی که از او حمایت کرده بودند، به او فحش و ناسزا میگفتند. در عرض 24 ساعت قضیه برعکس شد...» جمعی از طرفداران شاه با همراهی اراذل و اوباش به چاپخانه روزنامههای اسرار شرق و جلوه حقیقت یورش بردند و پس از غارت اموال، آنجا را به آتش کشیدند.
یادی از عالم مجاهد و مبارز صادق
علی موحدى ساوجى در سال 1322 در شهرستان ساوه متولد شد. پس از سپری کردن دوران مدرسه در سال 1340 با ورود به حوزه علمیه مشهد به سلک طلبگی درآمد.با آغاز نهضت امام خمینی در سال 1342 به روشنگری سیاسی پرداخت. نطق آتشین او پس از قیام 15 خرداد در ساوه موجبات دستگیری وی را فراهم آورد.در سال 1343 با مهاجرت به قم توسط آقاى خلخالى به خدمت امام خمینی رسيد.در سال 1354 امامت مسجد محمديه شميرانات را عهدهدار شد و در سال 1355 در تأسيس بنياد نهجالبلاغه شركت فعال داشت. همچنين در سال 1356 در کنار شخصیتهای برجستهای نظیر آیات مطهری، بهشتی و مفتح به تاسیس جامعه روحانیت مبارز پرداخت.
ساواک برای کنترل مراسم عزاداری ماه محرم 1342، به کلیه شعبات خود دستور داد از تحرکات روحانیون و طلاب مراقبت نمایند.
مردم ایران در مواجهه با فتنه گری های جریان معاند، در عاشورای سال 88، یکسره در مقابل این گروه ها قد علم کرده و به پا خاستند.
انقلاب اسلامی در خمین
هر واعظ و اهل منبر میبایست تعهدی را که به شرح زیر است متعهد گردند 1ـ درباره حاجی روحاله خمینی مطالبی نگویند عبارت عینا این جمله است 2ـ در اطراف گرانی بنزین و نفت 3ـ اصلاحات ارضی 4ـ مستشاران آمریکایی که مصونیت دارند 5ـ موارد ششگانه انقلاب 6ـ موضوع مدرسه فیضیه سخنی نگویند.
روز عاشورا (15 اردیبهشت) مردم به تدریج در امامزاده جمع شدند و به عزادارى پرداختند. در این بین عدهاى كفنپوش و عدهاى هم بدون كفن در حالى كه قمه مىزدند به طرف خیابان مسگرها رفتند. مأموران انتظامى در صدد جلوگیرى برآمده و مردم نیز مقاومت نمودند و زمینهى برخورد فراهم شد.
تاسوعا و عاشورای 57 در کرج چه گذشت؟
«در روز تاسوعای 57 در کرج راهپیمایی گستردهای در اطراف میدان توحید [شاهعباسی] صورت گرفت. جمعیت زیادی در این مراسم حضور یافته بودند. آن روز اطراف میدان مثل الآن نبود بلکه به-طورکلی متفاوت بود و فضای اطراف آن هم باز بود و جمعیت کثیری را میشد به راحتی دید.»
«به وسیله شهربانی و ژاندارمری از روز شنبه 11/اردیبهشت/44 در نقاط مختلف شهر و دهات استان، آگهی صادر شد که بانیان عزاداری در ظرف یک هفته به شهربانی و نزدیکترین پاسگاه ژاندارمری مراجعه و ضمن تعیین محل عزاداری و شروع و خاتمه آن، پروانه عزاداری اخذ نمایند...»
«... روبهروى حسينيه حمام كهنهاى بود كه خريدارى شد و بنا شد ساختمانى در آن بنا گردد كه در يک قسمت صندوق قرضالحسنه و در قسمت ديگر كلاسهاى مختلف آموزش دخترانه و نيز پسرانه ايجاد گردد.»
آیتالله مشکینی آماده بودند برای تبلیغ ماه محرم و رمضان به هرجا که لازم باشد بروند و برای فرستادن طلبهها هم آمادگی و علاقه داشتند. روستاهایی که آن وقت شاید، در ماه محرم هم نمیتوانستند روحانی داشته باشند، با این حرکت ایشان، تحت پوشش قرار گرفتند.