انقلاب اسلامی در یزد
براساس سندی از گزارشات ساواک که تاریخ آن مربوط به 27 خرداد 1357 است «تعدادی اعلامیه به امضاء شیخ محمد صدوقی مبنی بر تشکر از هماهنگی کسبه در زمینه اعتصاب و تعطیل نمودن مغازههای خود منتشر و در شهر یزد توزیع گردیده است.»
انقلاب اسلامی در کردستان
آیتالله شهید مویدی میگوید: زمانی که امام حرکت خودشان را آغاز کردند و نهضت شروع شد، اعلامیههای امام باعث شده بود عدهای از علمای اهل سنت کردستان به خاطر ظلمهایی که در آنجا میشد علیه رژیم قیام کنند. مردم هم که دنبالهرو علمای خود بودند با آنها به پا خاستند.
همزمان با انتشار خبر شهادت شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی در 20 خرداد 1349، مردم آبادان به دلیل ارادتی که به شهید آیتالله سید محمدرضا سعیدی داشتند همانند شهرهای دیگر به برگزاری مجلس ترحیم پرداختند.
انقلاب اسلامی در شیراز
حجتالاسلام رسول منتجبنیا میگوید: بعد از راهپیمایی [15 خرداد 42] به مسجد آیتالله دستغیب رفتیم. مردم جنازهها را میآوردند و برای نشان دادن آنها به عموم ملت به بالای منبر سنگی، محل سخنرانی شهید دستغیب میبردند. در بین جنازهها دانشآموزی که کتابی روی سینهاش بود و بدنش خونین شده بود با قیافهای مظلوم به چشم میخورد .مردم وقتی جنازه او را دیدند به شدت گریه کردند و شور هیجان عجیبی در مسجد ایجاد شد.
به دنبال خیزش عمومی در خمین در جریان 15 خرداد، بلافاصله ساواک در جهت مقابله با قیام مردم وارد عمل شد.
انقلاب اسلامی در شیراز
نمونهای از حضور زنان در عرصه مبارزه با رژیم پهلوی، صدور بیانیه از سوی «مادران و خواهران شهدای مسلمان شیراز» در اعتراض به کشتار وحشیانه ماه مبارک رمضان 1357 در شهرهای مختلف کشور بود.
برشی از خاطرات حجتالاسلام سیدمهدی طباطبایی،
حجتالاسلام طباطبایی درباره فعالیتهای انقلابی مردم مشهد میگوید: در مشهد مجالس مذهبی تشکیل میشد که زنان در آن شرکت فعّال داشتند. زنان مشهد بسیار مذهبی بودند. خانمهایی از عصمتیه، مکتب نرجس و زینبیه بودند که فعالیت میکردند.
پانزدهم مرداد 1357 مطابق با اول رمضان بود. پیش از آغاز رمضان، امام خميني، رهبر نهضت، با صدور پیامی، راهبردهای مبارزه را تبیین کردند. از طرف ديگر ساواك نيز با يك بررسي تحليلي از ماه رمضان و امكاناتي كه ميتواند در اختيار انقلابيون قرار گيرد، پيشبينيهاي لازم را نمود و طرحهايي را براي مهار بحران تدوين كرد و شوراي هماهنگي استانها مركب از استاندار، رؤساي سازمانهاي انتظامي و امنيتي، رئيس دادگستري و مديركل اوقاف را مأمور بررسي و اجراي آن نمود. اما با همه تلاشهاي رژيم حركتي كه آغاز شده بود، سريعتر، عميقتر و قويتر از آن بود كه با آمادهباش نيروهاي رژيم از ادامه آن ممانعت به عمل آيد. درگيريهاي خونيني از همان شب اول ماه رمضان در نقاط مختلف کشور آغاز شد و تا روز عید فطر مردم استانهایی چون اصفهان، شیراز، کرمان، یزد، لرستان، قزوین، همدان، خوزستان، قم، مشهد، تهران و ... به طور مستمر با حضور در تظاهرات و مجالس مذهبی، خط مبارزه را پی گرفتند.
انقلاب اسلامی در آبادان
حجت الاسلام سمامی ،درباره اتحاد روحانیون آن منطقه در مبارزه با رژیم پهلوی میگوید: در سال 1355 وارد آبادان شدم و اتحادى محكم را ميان روحانيت آنجا ديدم كه در هيچ شهرى نبود. در آن زمان روحانيت هيچ شهرى مثل شهر آبادان وحدت نداشتند. چرا كه مرحوم شيخ عبدالرسول قائمى از قدرت بسيار بالايى از جهت سياسى و اجتماعى برخوردار بود و درايت و اقتدار خوبى داشت.
برگی از خاطرات شیخ محمد سمامی
حجت الاسلام سمامی اولین کتاب خود را با عنوان «بزرگان رامسر» در رابطه با زندگی و شرح حال علمای این منطقه نگاشته است، در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده، درباره خیانتهای رژیم پهلوی به مردم رامسر و دلیل مخالفت مردم این منطقه با رژیم پهلوی میگوید: زادگاه پدرم رامسر است. اين شهر ابتدا معروف به «سخت سر» يكى از «محال ثلاثه« تنكابن بود. تنكابن در آن زمان سه «محل» داشت و هر يك از اين سه محل شامل چندين ده مىشد. سخت سر يكى از اين سه محل بود كه امروزه به رامسر معروف است.