انقلاب اسلامی در ارومیه
به دنبال تغيير مواضع ايدئولوژيك سازمان مجاهدين خلق به عنوان يكي از گروههاي مذهبي مسلح، پر كردن خلأ ناشي از غلتيدن اين نيروها در دامن كمونيسم ضروري مينمود. هيئت منتظرين حضرت بقيةالله اروميه هم به دنبال احساس اين خلأ دست به اقداماتي زد و با الگوگيري از رهنمودهاي امام خميني و آيتالله طالقاني، در 14 فروردين 1355ش تشكيل گروهي موسوم به گروه 14م را اعلام كرد. علت اطلاق عنوان گروه چهارده معصوم اين بود كه اين گروه، فعاليتهاي خود را با الگوگيري از آموزههاي اهل بيت آغاز كردند، ولي به علت اينكه نام نامي ائمه خدشهدار نگردد و نيز ساواك نتواند در آن نفوذ نمايد، عنوان آن را بهصورت مستعار گروه 14 م موسوم كردند.
شهيد سعيدى از روحانيونى بود که از سوى آيتالله بروجردى براى تبليغ به آبادان اعزام شد. در آنجا مورد توجه مردم آبادان بود و مقبوليت خوبى بين آنها پيدا کرده بود. شهيد سعيدى در اين شهر بهواسطهى سخنرانىهاى تند خود براى اولين بار دستگير شد.
ساواک در ایلام | بخش سوم
اسرائیل دارای 3 پایگاه برون مرزی در ایران بود که احتمالاً از سال ۱۳۳۷ این پایگاهها ایجاد شده بود. این ۳ پایگاه در خوزستان (مرکز اهواز)، در ایلام (مرکز ایلام) و در کردستان (مرکز بانه یا مریوان) و در محلی مستقر بود که ساواک هم در آن محل باشد. هدف پایگاههای برون مرزی اسرائیل در ایران، عراق و کشورهای عربی بود و اکثر مأمورین را این ۳ پایگاه استخدام میکردند و پس از آموزش کامل مرحله بهرهبرداری شروع میشد.
به روایت حجتالاسلام منتجبنیا
در بين جنازهها، دانشآموزى كه كتابى روى سينهاش بود و بدنش خونين شدهبود، با قيافهاى مظلوم به چشم مىخورد. مردم وقتى جنازهى او را ديدند به شدت گريه كردند و شور و هيجان عجيبى در مسجد ايجاد شد.
آیتالله موسوی جزایری در مورد نقش مبارزاتی کسانی که از سوی ساواک متهم به عوام بودن شدهاند، میگوید: «در بازار عدهای بودند مقلد حضرت امام که چنان متعصب و سرسخت هم بودند در راه و کار خودشان که ضمن اینکه بازاری بودند اما این جور بودند که اگر امام دستور میفرمود که همهی مال و املاکتان را باید بدهید، راحت میدادند، راسخ بودند در کار خودشان و در عقیدهی خودشان.»
به بهانه روز دزفول؛ مقاومت و پایداری
«... مادری آنجا بود که به علیچنار میگفت اگر فقط يک کفش پسرم پيدا شود و من بفهمم که شهيد شده، خيالم راحت میشود.»
یکی از برنامههای جنجالی حکومت پهلوی در اواخر دهه ۱۳۳۰ و اوایل دهه ۴۰ اصلاحات ارضی و تقسیم زمین بین کشاورزان بود. اکثر مالکان در مناطق مختلف ایران و ازجمله در گیلان به جهت اجرایی شدن قانون اصلاحات ارضی و از دست دادن بخشی از املاک خود به دشمنان رژیم پهلوی تبدیل شدند. در گزارشی از ساواک آمده است: «یکنفر بنام شیخ صادق معروف به احسانبخش در شفت در بالای منبر تبلیغات سوء برعلیه شخص اول مملکت و اصلاحات ارضی بیان داشته و مردم را به سقوط دولت امینی توجه داده و سیاست دولت را محکوم داشته و مردم را به قیام و بلوا و آشوب دعوت مینماید.»
آقاى آذرآبادى میگوید: «یک روز امام مصلحت اسلام را در اين ديد كه سه فرزندم شهيد شوند، روز ديگرى مصلحت اسلام را در اين ديده است كه قطعنامه صلح را قبول فرمايد، سمعآ و طاعه، و اگر روزى هم برسد و مصلحت اسلام را در اين ببينند كه مرا امر كنند و بگويند مصلحت اسلام در اين است كه بايد بروى و دست صدام را ببوسى، نمی گویم چرا؛ بلكه مىگويم امام من، مصلحت اسلام را اين چنين تشخيص داده و مىروم عمل به وظيفه مىكنم».
انقلاب اسلامی در بجنورد
از جمله روحانيون بجنورد مىتوان از حاجآقا مهماننواز، برات محمد شاددل و قربانعلى محمدىمقدم ياد كرد كه هر كدام به گونهاى در اين حركت مؤثر بودند. از روحانيت بيرون، شهيد هاشمىنژاد، شهيد كامياب، كَرَمى و...، و از نسل جديد و جوان طلابى چون عبدالعلى جعفرى، حسن شريعتى و على عمرانى، ارحامى، ايوبى، ايزدى و... كار مىكردند. به اعتراف خود روحانيت غير از افرادى كه بيان شد، نسل قبلى و معمرين حضور نداشتند و جوانان طلبه صحنهگردان مبارزات مردم مسلمان بجنورد بودند.
انقلاب اسلامی در ارومیه
ما شعار میدادیم و شعارهای ما مشخص بود، و اینها هم شروع كردند شعارهای خود را سر دادند. اینها تا سرِ بازار آمده، شعار كمونیستی داده بودند. یكسری نجارها و آهنگران و اینها ریختند در خیابان آنقدر كتك زدند كه نوبت به پلیس نرسید و این مقابله تا باعث شد بساطشان را جمع كنند.