مسجد به مثابه پایگاه انقلاب
نقش محوری مساجد در هدایت و سامان دادن مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی، همواره حساسیت ساواک و نهادهای امنیتی رژیم را در پی داشت. از اینرو سعی داشتند با روشهای متعددی از جمله: تعطیل کردن مساجد، دستگیری مبارزان، گماردن مأموران محسوس و نامحسوس در مساجد، برکناری متولیان مساجد و انتصاب متولیان معتمد رژیم و ممنوعالمنبر کردن وعاظ و... از نقش مساجد در نهضت جلوگیری کند. در این میان بستن مساجدی چون هدایت و الجواد و حسینیه ارشاد که با فعالیتهای فرهنگیشان به تبلیغ علیه رژیم میپرداختند، بهقدری برای رژیم اهمیت داشت که مسئله آنها مستقیماً با شاه در میان گذاشته میشد.
قاسم تبریزی
در ماجرای نهضت ملی نفت و کودتای 28 مرداد، آمریکاییها و انگلیسیها برای اینکه مسئله را وارونه نشان دهند اقدام به تحریف تاریخ کردند. از جمله این تحریفها در کتاب «ناسیونالیسم در ایران» نوشته ریچارد کاتم رخ داد.مارک گازیوروسکی نیز کتابی نگاشت که عنوان مغرضانهای را یدک میکشد: «کودتای ایرانی». علاوه بر این در داخل هم گروهی کوشیدهاند تا تاریخ آن دوره را با غرضورزی ثبت کنند. جریان ملیگرا برای تبرئه خویش اقدام به تخطئه جریان مذهبی کرده است. این کار بیش از آنکه «تاریخنگاری» باشد «تاریخسازی» است. پس از پیروزی انقلاب با شکلگیری جریان تاریخنگاری مستقل، جریان استعمار در اندیشه ایجاد انحراف در روند تاریخنگاری افتاد. یکی از این طرحها آزادسازی و انتشار گزینشی اسناد بود.
در پایان دوره اول ریاستجمهوری آیتالله خامنهای، که به عنوان سومین رئیسجمهور انتخاب شده بود، ایران برای اولین بار دوران کامل یک دولت را پشت سر گذاشته بود. در دوره چهارم انتخابات ریاستجمهوری آیتالله سید علی خامنهای، محمود کاشانی و حبیبالله عسگراولادی به از سوی شورای نگهبان احراز صلاحیت شدند. رد صلاحیت مهدی بازرگان نامزد نهضت آزادی از اتفاقات مهم این دوره بود. بیشتر احزاب و گروههای فعال از ریاستجمهوری آیتالله خامنهای حمایت میکردند. در روز 1364/5/25 انتخابات برگزار شد و آیتالله خامنهای با 12/203/870 رأی حائز 85/67 درصد آرا شد.
اولین تظاهرات عاشورایی علیه رژیم خودکامه پهلوی، در قالب دسته عزاداری و بطور منظم تحت تدابیر شدید امنیتی در حالی برگزار شد که جمعیت سه هزار نفری در این تظاهرات شرکت کرده بودند و این حرکت تا جلوی کاخ مرمر هم ادامه یافت. هیئات عزاداری همچنین با اشعار سیاسی و منبرهای افشاگرانه، به مبارزه با رژیم طاغوت مبادرت کردند.
نه تنها قانون اسلام، بلکه قوانین مدون کشورهای غربی مانند فرانسه، آلمان، انگلستان، آمریکا و... که مهد آزادی و دموکراسی تلقی میشوند نیز محدودیتهایی برای نشر مطالب و محتواها قائل شدهاند. انتشار کتاب سراسر توهین «آیات شیطانی» نوشته سلمان رشدی، طبق اصول پذیرفتهشده در میثاقها و تعهدات بینالمللی نهتنها محکوم، بلکه مستلزم مجازات است و این مسئولیت از نقض صریح اصول پذیرفتهشده این میثاقها و تعهدات بینالمللی ناشی میگردد. به عبارتی، انتشار این کتاب موهن، نقض صریح اصول منشور جهانی است.
شکنجهی شاهرخ طهماسبی و به شهادت رساندن او سرآغازی برای خط شکنجهگری سازمان مجاهدین خلق بود؛ عملیاتی که هرچه از طول عمر چندروزهاش بیشتر میگذشت، ابعاد وحشیانهتری به خود گرفت و از شلاق زدن، به اتو کشیدن، سوزاندن و بریدن اعضای بدن رسید.
حملات شیمیایی رژیم بعث عراق علیه ایران، از سال 1362 تا اوایل 1363 در ابتدا با استفاده از گاز خردل و سپس گاز تابون صورت گرفت. اولین حمله شیمیایی کاملاً ثبتشده در عملیات والفجر 2 در خلال ماههای تیر و مرداد 1362 هنگام درگیری شدید بین نیروهای ایران و عراق در نواحی کوهستانی مشرفبه شهر مرزی حاج عمران در کردستان عراق صورت گرفت. حاج عمران ازنظر حملات شیمیایی عراق یک نقطه عطف محسوب میشد اما به علت گزارشهای نامناسب عراقیها هیچ اعتراض بینالمللی را متوجه رژیم بعث نکرد. درواقع سکوت دولتها و مجامع بینالمللی در قبال جنایات شیمیایی عراق، صدام را مصممتر کرد تا بدون هیچگونه مجازاتی از گازهای شیمیایی علیه ایران و کُردها استفاده کند.
هئیتهای مذهبی با توجه به قدمت و سابقه طولانی علاوه بر حفظ و کارکردهای سنتی، کارکردهای جدید نیز در طول دوران شکلگیری نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب بر عهده داشتند. از جمله این کارکردها میتوان به کارکردهای سیاسی، فرهنگی، هنری و اجتماعی اشاره کرد. بر اساس چنین کارکردهایی در درون هئیتهای مذهبی، هستههای انقلابی شکل میگرفت و انقلابیون در هئیتها آموزش میدیدند. در همین هیئات، شعارها، اعلامیهها، نوارها، تصاویر و عکسهای انقلابی تهیه، تکثیر و توزیع میشد. همچنین در همین هیئتهای مذهبی تجلیل از انقلابیون و بزرگداشت یاد شهدا در قالب جلسات آموزش قرآن و احکام اسلامی، روضهخوانی، مراسم عزاداری و ... انجام میشد.
دکتر مظفر شاهدی
اسناد و منابع متقن تاریخی بهوضوح و آشکارا تأیید میکند، حضور و مشارکتِ فعالِ روحانیت و مرجعیت شیعه، در عرصه سیاسی و اجتماعی، شرط لازم و ضروری تکوین، شکلگیری، گسترش و پیروزی نهایی انقلاب مشروطه ایران بود. در آن برهه، جریان منورالفکری بهرغم ایدهها و افکار نوگرایانهای که داشتند، اما، دامنه نفوذ و حضورِ آنها در میان لایههای عمیقتر اجتماعی کلیت جامعه ایرانی، ناچیزتر از آن بود که بتوانند با جلب اعتماد عمومی، این ایدهها و افکارِ جدید خود را، در عرصه عمومی طرح و با بسیج سیاسی مردم کشور، راه را برای برپاداشتن یک تحرک انقلابی فراگیر هموار سازند.
در نگاه شیخ فضلالله نوری مقولاتی چون مشروطه، مجلس، قانون، آزادی، مساوات و... بهرغم آنکه مقولاتی پسندیده و شایستهی پیگیری و تحقق میباشند، جملگی بایستی بر مدار اصول و قوانین اسلام تعریف و متحقق شوند. براین اساس مشروطه بایستی به صفت مشروعه مقید گردد. بنابر این از نگاه شیخ شهید، مشروطه مطلق غربی از آن جهت که در راستای دیگر فرقههای بشری است و خود را فارغ از الزامات و تغییرات الهی میداند، درصورتی که در چارچوب شرع و اصول مقدسه اسلام محدود و تعریف نگردد شایسته تحقق و پیروی در جامعه اسلامیایران نیست. شیخ شهید در پی آن بود تا مشروطه را از بىقيدى به مشروعه و مجلس را از افراطىگرى به عملكرد عقلانى رهنمون سازد و جلوى اشاعه بيش از پيش هرج و مرج را بگيرد.