آیتالله یوسف صانعی در سال 1316 به دنیا آمد در سال 1325 ش همراه برادرش برای تحصیل به حوزه علمیه اصفهان رفت و در سن 35 سالگی به درجه اجتهاد رسید. بعد از تبعید امام خمینی از کشور در سال 42، یوسف صانعی فعالیتهای سیاسی خود را شروع کرد. علاوه بر مبارازت سیاسی مرحوم آیتالله یوسف صانعی در طول عمر خود آثار چندی نیز تألیف کرد.
شیخ محمد خیابانی با هدف استقلال، آزادی و اجرای مشروطیت در سرتاسر کشور دست به قیام زد و بارها در مقابل هزاران نفر با صدای رسا رسما اعلام میکرد: «هدف قیام ما عظمت ایران است، و آذربایجان جزء لاینفک ایران و ایران جزء لایتجزای آذربایجان میباشد». او هدف قیام خود را برقرار داشتن آسایش عمومی و از قوه به عمل آوردن رژیم مشروطیت اعلام داشت و با تأکید بر آزادی خواهی و استقلالطلبی قیام رسما اعلام کرد: آزادی، استقلال و سعادت ایرانیان، مقصود مشترک کلیه آزادیخواهان است. وی در جایی دیگر با تأکید بر تحقق حاکمیت مردم اعلام میدارد: این قیام فقط یک مقصود داشت و آن یگانه مقصود عبارت از تأسیس حاکمیت دموکراتیک ملت بود.
آیتالله سیدمحمود طالقانی، قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همواره خود را پیرو و تابع امام خمینی میدانست. او معتقد به تبعیت از امام خمینی بود و در این مسیر، توطئهها و نقشههای دشمنان انقلاب را بیاثر ساخت. گروههای ملیگرا از یکسو و سازمان مجاهدین خلق از سویی دیگر، با همه تلاشها، هرگز موفق نشدند طالقانی را در برابر امام خمینی قرار دهند. او با اشاره به امام خمینی، صریحا تاکید میکرد که «مشی من، از مشی این شخصیت بزرگ و افتخار قرن» خارج نیست. او عقیده داشت: «نه دولت میتواند مقابل امر ایشان که امر معتبر و مرجعی است و مردم به مرجعیت قبولش دارند مخالفت کند و نه هیچ کس دیگر.» بالاتر از این، آیتالله مخالفت با امام را مخالفت با دین اسلام قلمداد میکرد و اظهار میداشت: «مخالفت با رهبری و شخص ایشان مخالفت با دین اسلام است.»
تطهیر ناشدنی
در دوران پهلوی عواملی مانند کمبود پزشک متخصص، گرانی خدمات درمانی، مشکل دسترسی به دارو و... همواره بهداشت و سلامت مردم را مورد تهدید قرار میداد. بنابر گفته شاهدان عینی «بعضی از مردم به بیماری مبتلا بودند، ولی هزینه مراجعه به درمانگاهها را نداشتند و سعی میکردند که با بیماری خود بسازند». علاوه براین در تلگراف 28 فروردین 1322 مردم دزفول به نخستوزیر، «نبود دارو» از عوامل مهم شیوع بیماری ذکر شده است. همچنین بررسی اوضاع بهداشت و سلامت در شهرها و روستاهای مختلف کشور بیانگر اوضاع تأسفبار بهداشت و درمان در این دوران است.
تجربه برپایی عزاداری حسینی در تاریخ نهضت اسلامی حاکی از اثرگذاری این برهه در مسیر مبارزه بود. از همین رو بود که وقتی محرم سال 1357 فرارسید، رژیم پهلوی و دستگاههای امنیتی آن رژیم به شدت دچار ترس شدند. سفارت آمریکا در ایران نیز از ابتدای ماه محرم، طی گزارشهایی به تحلیل و تبیین مبارزات مردم در این ماه پرداخت. آمریکاییها رخدادهای این ماه را برای رژیم بسیار حیاتی تلقی میکردند و معتقد بودند «ماه محرم میتواند روند خوشبینانه کلی برای آینده را معکوس سازد».
در پاسداشت «روحانی خستگیناپذیر»
حجتالاسلام والمسلمین روحاله حسینیان، «روحانی مبارز و انقلابی» چهره در نقاب خاک کشید. عمر گرانبهای این روحانی خستگیناپذیر و مجاهد در خدمت به آرمانهای انقلاب اسلامی سپری شد. به اذعان بسیاری، حجتالاسلام حسینیان در موضعگیری و عمل، انقلابی بود. سحرگاه چهارمین روز از شهریور 1399 آخرین برگ از زندگانی این تاریخنگار و اسلامشناس ورق خورد و او رخت از جهان بربست.
روزهای تاسوعا و عاشوای محرم 57 در سرتاسر ایران عزاداری مردم رنگ و بوی سیاسی و حالت مبارزه و تظاهرات همگانی علیه رژیم پهلوی به خود گرفته بود. در اکثر این تظاهرات مردم مجسمههای شاه را از میادین شهر به زیر کشیدند و خواستار برقرای حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی شدند. همچنین در این مردم خودجوش اسامی خیابانها را به نام امام خمینی و شهدای نهضت تغییر دادند.
روز 6 محرم در تهران مردم تابوت نمادین رژیم پهلوی را به خاک سپردند. در این روز مردم در نقاط مختلف کشور علیه رژیم پهلوی دست به تظاهرات زدند. تظاهرات مردم در روزهای هفتم و هشتم محرم نیز ادامه داشت. شدیدترین درگیری در هفتم محرم در اصفهان رخ داد. که در نتیجه آن تعداد زیادی از مردم شهید و مجروح شدند. در هشتم محرم نیز عزاداران حسینی در اکثر شهرها علیه رژیم پهلوی دست به تظاهرات زدند که منجر به درگیری با مأموران رژیم شد و در نتیجه تعداد زیادی از مردم شهید و مجروح شدند.
در روز چهارم محرم در کنار تظاهرات گسترده مردمی در تهران و سپس در سرتاسر کشور اعلامیهای از آیتالله طالقانی برای دعوت از مردم جهت شرکت گسترده در راهپیمایی تاسوعا منتشر شد که مورد استقبال و توجه عمومی قرارگرفت. در پنجمین روز از ماه محرم نیز راهپیماییهای متعددی در نقاط مختلف کشور رخ داد که منجر به درگیری مردم با مأموران حکومت نظامی شد.
پیوند نهضت اسلامی و نهضت عاشورا
جایگاه عاشورا در تاریخ تشیع و پیوند ماهوی آن با نهضت امام خمینی، باعث شده بود که در طول تاریخ این نهضت مردم همواره در دهه اول محرم به تأسی از واقعه عاشورا با دستههای عزاداری به خیابانها بیایند و شعار «مرگ بر شاه و درود بر خمینی» سر دهند. ساواک برای کنترل قیامهای مردمی در این دهه از ابزارهای مختلفی ازجمله، کشتار مردم، گماشتن مأمور در دستههای عزاداری، ممنوعالمنبر کردن خطبا و... استفاده میکرد. اما حضور بیش از پیش مردم در مبارزه علیه رژیم در دهه اول محرم، همه این نقشهها را خنثی میکرد. به طوری که به دنبال حضور میلیونی مردم در مراسم تاسوعا و عاشورای 57 نیویورکتایمز نوشت رژیم پهلوی: «فقط باید کناری بایستد و بگذارد که رهبرانِ مذهبی خود کارها را رو به راه کنند».