آيتالله سيدابوالفضل ميرمحمدی زرندی که سابقه درخشان علمی دارد، با شروع نهضت امام خمینی، به انقلابیون پیوست و از همان ابتدای مبارزه، علیه سیاستهای رژیم پهلوی شروع به فعالیت کرد. وی در بهمن 1343 در کنار سایر روحانیون مبارز، در نامهای به نخستوزیر وقت امیرعباس هویدا به انتقاد از سياستهاي سركوبگرانه رژيم پرداخته، تبعيد امام خميني را محكوم كرد و خواستار بازگشت امام به كشور و آزادي زندانيان سياسي شد. مبارزات انقلابی آيتالله ميرمحمدی تا براندازی سلطنت شاهنشاهی ادامه داشت. پس از عزيمت حضرت امام به فرانسه، آیتالله میرمحمدی به همراه مدرسين برجسته حوزه علميه قم، در نامهاي خطاب به ژيسكاردستن رئيس جمهور وقت فرانسه، از امام به عنوان قائد و رهبر 35 ميليون ملت مسلمان ايران نام برده، اعلام كردند كه هرگونه توهين به ساحت مقدس معظم له، توهين به ملت ايران است. همچنين در آن نامه، رژيم پهلوی را فاقد هرگونه پايگاه اجتماعي در كشور دانسته و آن رژیم را غيرقانوني اعلام کردند.
دکتر مرتضی میردار
در پس فوت حضرت امام، مرحوم محمدزاده از جمله شخصیتهایی بود که بر تمرکز بر اصالت و اندیشههای امام اصرار و ابرام داشت و سعادت امروز و فردای انقلاب اسلامی را بر پیروی از اندیشه ناب امام و همراهی با ولایت فقیه در همه امور میدانست.
سیری در زندگی و مبارزات سردار حاجی محمدزاده
سردار ابراهیم حاجی محمدزاده از حدود سالهای 1340 فعالیتهای سیاسی اجتماعی خود را در مشهد شروع کرد و در سیر مبارزات خود به شدت در مقابل جریانهای انحرافی چپ با جدیت تمام ایستاد.
در بازخوانی کنشهای جریان ملی-مذهبی در آغاز نهضت اسلامی، رگههایی پر رنگ از ساز مخالفی یافت میشود که در سال پایانی مبارزات نمایانتر شد. نهضت آزادی در روزهای آغازین مبارزه پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، در اعلامیه خود مینویسد: «هوشیار باشید، تنها حکومت مصدق، حکومت ملت ایران است.» این در حالی است که دکتر مصدق در آن مقطع عطای سیاست و مبارزه را در تبعید به لقایش بخشیده بود. تلاشهای این جریان تا پیش از سال 1356، مقطعی، درون سیستمی بود و پس از دستگیری سران نهضت در اوان دهه چهل، سالها به محاق گرایید. ملی – مذهبیها که اعتقادی به مبارزه نداشتند، همواره به فکر سازش بودند و همیشه هم با واکنشهای قاطع امام خمینی مواجه میشدند. به گفته محمد هاشمی امام در واکنش به درخواست بازرگان برای سازش با رژیم پهلوی در ازای دستیابی به «یکی دو وزارتخانه» فرموده بودند: «اخیرا پیشنهادهایی به من شده که پیشنهاد سازش است. خمینی چگونه میتواند این را قبول کند؟... اگر خمینی هم سازش کند مردم سازش نمیکنند.» و با این جمله به سازشکاران تفهیم کردند که آنها تا چه اندازه از خواستههای مردم بیاطلاع هستند.
پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بنابر اظهارات نخبگان و تحلیلگران سیاسی، ارزشهای اسلامی و اخلاقی را در سطح جامعه نهادینه کرد. این ارزشها علاوه بر جامعه، سطح نخبگانی و سیاسی را نیز دربر گرفت. از جمله این ارزشها میتوان به حساسیت در استفاده از بیتالمال، تلاش بیوقفه و خستگیناپذیر در راه اعتلای نظام اسلامی و در مسیر خدمت به مردم، اخلاص و تواضع، سادهزیستی، توجه به معنویت و... اشاره کرد. شهید مهدی زینالدین به عنوان یکی از فرماندهان ارشد دوران دفاع مقدس، از جمله افرادی بود که بنابر اظهارات دوستان و نزدیکان همواره در عمل و نظر خود را پایبند به این ارزشها میدانست.
آیتالله سید محمّدباقر حکیم در ایران به تأسیس «مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق» در 5 شوال 1402 ق/ 5 مرداد 1361 ش مبادرت نمود. این مجلس در 26 آبان 1366 اعلام موجودیت کرد.در میان گروههای معارض عراقی، «مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق» پیش از سقوط رژیم بعث و حتی پس از آن بیشتری مراوده و قرابت را با جمهوری اسلامی ایران داراست. این تشكل جایگاه مهمی را در میان شیعیان عراق به دست آورده است. بیمناسبت نیست به چگونگی شكلگیری مجلس، سیر تطور و ریاست آن اشارهای گذرا صورت گیرد.
از آنجا که علامه محمدتقی جعفری به عنوان اندیشمند و فیلسوف مطرح بوده، کمتر درباره فعالیتهای سیاسی وی صحبت شده است. با نگاهی به سوابق عملکرد این اندیشمند معروف مشخص میشود او در دوران نهضت اسلامی به شیوههای خاص خود با رژیم پهلوی میجنگید. این نکته مورد اشاره حجتالاسلام محمد تقی فلسفی نیز قرار گرفته است. وی علامه جعفری را از افراد وفادار به امام، و منابر و صحبتهای وی را نیز به نفع نهضت اسلامی دانسته است. علاوه بر این، فعالیتهای علامه جعفری موجب شده بود سازمان اطلاعات و امنیت کشور چندین بار وی را احضار کند. حساسیت ساواک نسبت به اقدامات و فعالیتهای علامه جعفری تا آن حد بود که مکالمات تلفنی وی به طور مرتب کنترل میشد. علامه همانند سایر افراد دیگر در مبارزه سیاسی - فرهنگی در دوران رژیم شاه از تعرض نیروهای رژیم در امان نماند. اما علیرغم تمامی تلاشها که حتی منجر به حمله به منزل ایشان در سال ۱۳۵۲ و بازرسی کتابخانه وی گردید، رژیم در جلوگیری از فعالیتهای ایشان ناکام بود.
علامه سید محمدحسین طباطبایی فیلسوف و متفکر شهیر معاصر از جمله روحانیونی است که علاوه بر وجهه علمی دارای وجهه سیاسی نیز میباشد. صاحب المیزان، در دوران نهضت اسلامی در زمره روحانیون مبارز بود که از همان نخستین روزهای نهضت اسلامی همراهی خود را با امام خمینی اعلام داشته بود. به طوری که بارها به مناسبتهای مختلف همگام با دیگر روحانیون مبارز با صدور اعلامیههایی رژیم پهلوی را محکوم میکرد. امضای او در اعلامیه مراجع و آیات عظام حوزه علمیه درباره قانون شکنیهای رژیم شاه که در اسفند 1341 صادر شد به چشم میخورد. علامه طباطبایی که به شیوههای گوناگون ضدیت خود را با رژیم پهلوی به نمایش گذاشته بود، از سوی رژیم مورد بازخواست قرار میگرفت و یک بار هم به دلیل حمایت از مبارزان فلسطینی در سال 1349 به ساواک احضار شد.
از مهمترین مؤلفههای مبارزاتی نهضت امام خمینی توجه به وحدت میان مسلمانان برای ایجاد حکومتی مبتنی بر احکام اسلام بود. به طوری که امام در اولین سند مبارزاتی خود در سال 1323 نیز امت اسلامی را به وحدت دعوت کردند. با شروع نهضت اسلامی، وحدت مسلمانان به طور جدیتری توسط امام پیگیری شد و ایشان به مناسبتهای مختلف بحث وحدت مسلمانان را مطرح کردند. با پیروزی انقلاب، وحدت به یکی از مهمترین استراتژیهای نظام اسلامی تبدیل شد. به طوری که برای این مهم اقدامات عملی فراوانی صورت گرفت که از آن جمله میتوان به برگزاری کنفرانسهای بینالمللی وحدت اسلامی، تأسیس جامعه المصطفی(ص) العالمیه، تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و دانشگاه مذاهب اسلامی و نامگذاری هفته وحدت اشاره کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بحث وحدت شیعه و سنی بیش از گذشته مورد تاکید رهبران انقلاب قرار گرفت و این موضوع به عنوان یکی از مهمترین اصول انقلاب اسلامی به دیگر کشورهای مسلمان نشین نیز صادر شد. پاکستان از جمله نقاطی بود که درخت وحدت در آنجا ریشه زد و به سرعت جوانه داد و بارور شد. یکی از نقاط عطف وحدت شیعه و سنی در پاکستان سفر آیتالله خامنهای به آنجا در دهه 60 و سخنرانی تاریخی ایشان بود. با تأسی از انقلاب اسلامی ایران، حجتالاسلام سید عارف حسینی، رهبر شیعیان پاکستان نیز دارای دیدگاه وحدت گرایانه بود و با جدیت مسئله وحدت شیعه و سنی را دنبال میکرد و اعتقاد فراوانی به این مهم داشت.