مرکز اسناد انقلاب اسلامی

در گزارشی به تاریخ 30 آبان آن سال آمده است: «طبق اطلاع واصله از قم، در سال‌های گذشته میلاد مسعود حضرت علی(ع) آیات جلوس می‌کرده‌اند لیکن روز 43/8/27 نامبردگان جلوس نکرده و اشخاص را نپذیرفته‌اند. ضمنا سردرب صحن مطهر و بازار که در سال‌های قبل چراغانی می‌شده، چراغانی نشده و گویا به علت تبعید آقای خمینی به این عمل مبادرت نموده‌اند.»
بازنشر
وزیرجنگ از نخست‌وزیر دولت کودتا درخواست کرد: «... پیشنــــهاد می‌نماید که از طرف دولت نشان درجه اول خارجه به مشارالیه اعطا شود و ضمنا برای یادآوری خاطر مبارک را تصدیع می‌دهم در این موقع که ژنرال آیرون‌ساید و ژنرال گوری و بعضی از صاحب‌منصبان انگلیسی که در فرونت گیلان ابراز لیافت نمـــوده و می‌خواهند از ایران مسافرت نمایند بی مورد نیست نشان‌هائی که حضرت اشرف مقتضی می‌دانند قبل از حرکت به آن‌ها مرحمت شود.»
برگی از تاریخ
بالاخره اشخاصی که به ولایات رفته و برای اجراء مقاصد سوء خود را نماینده و فرستاده آقای کاشانی معرفی می‌نمایند معلم نیست مقصود و هدفشان چیست و آیا واقعاً از طرف آقای کاشانی فرستاده می‌شوند یا به نام ایشان می‌خواهند جلب توجه نموده و رفتار و کردار ناپسند خود را تحمیل به اهالی نمایند و در این موقع حساس که تمام اوقات دولت مصروف به حسن جریان انتخابات می‌باشد که به صورت خوش خاتمه پذیرد. عدم جلوگیری از رفتار و گفتار این قبیل اشخاص بیشتر باعث تشنج و تهییج افکار عامه شده و موجبات عدم امنیت را فراهم می‌نماید و عاقبت کار معلم چه خواهد شد و لذا مستدعی است امر فرمایند بطور کلی [ناخوانا] تصمیمات مقتضی اتخاذ گردد تا از اینگونه جریانات نامطلوب جلوگیری به عمل آید.
بازخوانی پیام امام پس از قیام 29 بهمن
در بخشی از متن پیام امام آمده؛ «من الآن که مشغول نوشتن این غمنامه هستم، نمی‌دانم که به برادران عزیز تبریزی ما چه می‌گذرد. آیا شاه به جنایات خود- و لو موقتاً- خاتمه داده است یا نه؟ آیا می‌خواهد پس از آن قتل عام، بازماندگان را چنان سرکوبی کند که نفس‌ها قطع شود؟ لکن باید بداند که دیر شده؛ ملت ایران راه خود را یافته و از پای نمی‌نشیند تا جنایتکاران را به جای خود بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از این دودمان سفاک بگیرد».
انتشار برای نخستین‌بار
بعد از رژه و سرود و خواندن قطعنامه همافر ... به خمینی اظهار می‌دارد ما منتظر دستور شما هستیم و سپس خمینی سخنرانی نموده و اظهار داشته ما می‌خواهیم شما آزاد باشید و سرنوشت خودتان را خودتان تعیین کنید و امریکا در مملکت ما نفوذ نداشته باشد و شما که به ما و قرآن پیوستید موفق باشید و شما سرباز امام زمان هستید بقیه باید به شما بپیوندند و سپس همافر ... به خمینی اظهار می‌دارد به کوری چشم دولت طاغوتی. سپس رو به همافران نموده و اظهار می‌دارد کلاه‌ها را به سر بگذارید و عکاس‍‌ها از پشت سر عکس بگیرند و سپس همافر نامبرده مسیر میدان ژاله، فوزیه و میدان شهیاد را جهت راهپیمایی به همافران گوشزد می‌نماید و آنان را تشویق به راهپیمایی می‌نماید. شعار «ما همه سرباز توئیم خمینی گوش به فرمان توئیم خمینی» و «بازرگان، بازرگان حکومتت مبارک» را با بلندگو می‌خواند.
به روایت اسناد
در آستانه میلاد حضرت زهرا(س) در سال 1344 یعنی دقیقا یک سال پس از تبعید امام خمینی، این بار گزارش‌های ساواک تحرکات جدیدی را نشان می‌داد. همزمانی میلاد حضرت فاطمه(س) و امام خمینی فرصتی بود که جریان انقلابی با شعار «دو میلاد بزرگ» یاد و نام رهبر قیام را زنده کند.
در بخشی از این حکم آمده: « آمار محکومان به اعدام از گروه محارب و مفسد اتحادیه کمونیستی ایران و شاخه سربداران جنگل از آنان در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی مرکز به پیوست ایفاد می‌گردد، مقرر فرمائید که بیست و یک‌نفر از آنان در روز ششم بهمن ماه سال جاری 61/11/6 در شهر شهید پرور آمل طبق مقررات اعدام از نظر شرع یعنی با حضور صاحبان دماء شهدا و با استجازه از آن‌ها به جهت احتمال حق قصاص، به جوخه اعدام سپرده شوند و حکم اعدام بقیه که هفت نفرند فعلاً به تعویق افتد...».
گزارش/ اسناد انقلاب
برابر اطلاع واصله آقای سید محمدحسن علوی پیشنماز که یکی از متعصبین طرف‌دار آیت‌الله خمینی می‌باشد در مسجد جامع سبزوار به نمازگزاران اظهار نموده شما کفن بپوشید و از هیچ چیزی نترسید من از شما دفاع خواهم نمود و ضمنا تحریکاتی بین دانش‌آموزان نموده و به آنها اظهار می‌دارد از دین و مذهب خود تا آخرین قطره خون مقاومت و مثل آقای خمینی شجاع باشید.
به روایت اسناد
روایت اسناد نشان می‌دهد که محدودیت‌های اجتماعی گسترده‌ای برای بانوان محجبه در جامعه ایجاد شد. ابلاغ ممنوعیت ورود زنان با حجاب به اماکن عمومی یکی از همین موارد بود. در سندی با امضای کفیل وزارت جنگ که موضوع مذکور اشاره دارد آمده است: «کفالت ستاد ارتش اداره شهربانی تقاضا نموده چون از ورود خانم‌های باحجاب به اماکن تفریحی از قبیل سینماها و تئاترها و کافه‌ها و رستوران و غیره جلوگیری می‌شود...».
انتشار برای نخستین‌بار
مرحوم آیت‌الله مصباح یزدی درباره نامه تحلیلی خود به امام می‌‎گوید: «در آن‌ نامه‌ چکیده‌ای‌ از فعالیت‌ هایی‌ که‌ در غیاب‌ امام‌ انجام‌ شده‌ بود، تنظیم‌ کرده‌، توضیح‌ دادیم‌ که‌ کارها به‌ کجا رسیده‌ است‌؛ چه‌ افرادی‌، همفکر ایشان‌ هستند و چه‌ اشخاصی‌ اختلاف‌نظرهایی‌ دارند و طلاب‌ چه‌ فعالیت‌هایی‌ داشتند... نامه‌ها به‌ دست‌ امام‌ رسیده‌ بود. آقای‌ شیخ‌ حسن‌ صانعی‌ پس‌ از چند روز پیغام‌ آورد که‌ امام‌ فرمود: «از فلانی‌ (یعنی‌ بنده‌) برای‌ این‌ نامه‌اش‌ تشکر کنید»!
تازه های کتاب