مرکز اسناد انقلاب اسلامی

حبیب‌الله عسگراولادی می‌گوید: «مرحوم حضرت آیت‌الله شیخ عبدالکریم حق‌شناس ... کمتر جلسه‌ای بود که ایشان صحبت بکنند و دو یا سه بار نام استادشان « حاج آقا روح‌الله» را به زبان جاری نکنند. ایشان ما را تشویق می‌كردند كه به زیارت حاج آقا روح‌الله برویم. من خودم را برای رسیدن به خدمت امام در قم موظف می‌‌دانستم...»
روایت یک شاهد عینی از 30 تیر 1331
«... می‌گفتند شاهپور علیرضا همراه با دو نفر دیگر سوار بر اتومبیل فورد کورسی خودش از درون اتومبیل مردم را هدف گلوله قرار می‌دهند. ما چهار نفر به ‌سرعت به‌طرف چهارراه آب سردار می‌رفتیم. در این میان یکی از دوستان برادرم که کنار ما بود از ناحیه سر مورد هدف گلوله‌های شاهپور غلامرضا قرار گرفت.»
دکتر مصدق فاتحه قانون اساسی و مشروطیت ایران را با رفراندوم و تهیه تجزیه ایران و ایجاد جمهوریت دموکراتیک خواندند و نام خود و جبهه ملی را در تاریخ ایران لکه دار نمودند.
به روایت جواد لاریجانی
معاون دبیر كل وقت سازمان ملل كتابی نوشته كه در آن كتاب آورده بود امریكایی‌ها تهدیدش می‌كردند كه چرا آن قدر تلاش می‌كنید كه ایران قطعنامه را بپذیرد و ما (امریكا) دوست نداریم كه این قطعنامه مورد قبول ایران قرار بگیرد و می‌خواهیم ایران آن را نپذیرد تا بتوانیم یك مستمسكی را داشته باشیم تا به ایران حمله كنیم.
برگی از خاطرات آیت‌الله استادی
شصت سال قبل كه برخی از مغرضان شبهاتی را در مورد امامت مطرح كرده بودند، یكی از خدمات حضرت امام خمینی(ره) این بود كه جلد غدیر عبقات الانوار با تصحیح و نظارت ایشان چاپ شد. پس به این نتیجه می‌رسیم كه منادی وحدت و اتحاد بودن با مطرح كردن مسئله‌ی بسیار مهم امامت منافات ندارد.
به روایت آیت‌الله طاهری خرم‌آبادی:
روزهای عید معمولا مراجع در خانه می‌مانند و مردم برای دیدن آن‌ها به منازلشان می‌روند. امام برای اینکه در برابر رژیم اتحاد ایجاد بکند، روز عید غدیر، به طور خصوصی به دیدن مراجع دیگر رفتند.
«... همین که ایستادم که صحبت کنم، او به طرف من نشانه گرفت. دستم را که به طرفش بردم که چرا می‏خواهی بزنی، شلیک کرد. یک تیر به دستم خورد. تیر دوم از بالای عمامه‌ام رد شد و خورد به دیوار. تیر سوم خورد به پای راستم، پایم شکست و نشستم. داد زدم که «مردم بیایید».»
به روایت آیت‌الله ری‌شهری:
«... با وجود دشواری‌‏های عینی و نگرانی‌‏های ذهنی، تصمیم گرفتیم مراسم دعای کمیل را برگزار کنیم. بدین منظور لازم بود تا نیروهای معاونت اجرایی بعثه، ابزار و امکانات لازم، مانند بلندگوها را به صورت پنهانی به نزدیکی بقیع منتقل سازند و به تدریج محلّ مراسم را تجهیز نمایند.»
یادمانده‌های آیت‌الله مومن از صاحب المیزان
درس فلسفه و تفسیر مرحوم علامه طباطبایی به قدری پربار بود که دلخوشی ما در طول هفته به این بود که روزهای پنجشنبه و جمعه در درسشان حاضر می‌شویم. درس و بیان ایشان، انسان را به عالم معنا می‌برد و انصافا جلسه‌ تهذیب و بحث اخلاقی بسیار جالبی بود.
برگی از خاطرات حجت‌الاسلام رحیمیان
آقای اسلامی به علامه امینی که با همه‌ی وجود به سخنان امام گوش سپرده بود، گفت: «شما هم مطلبی بفرمایید.» علامه‌ی امینی فرمود: «جایی که فرماندهی کل قوا باشد، به سربازان و پاسبان های سر چهار راه، نوبت نمی‌‎رسد.»
تازه های کتاب