مرکز اسناد انقلاب اسلامی

به مناسبت 8 دی ماه 1357
اعتصاب‌ در صنعت‌ نفت‌، رژیم‌ شاه‌ را کاملاً وحشت‌زده‌ کرد. شاه‌ در نطق‌ 15 آبان ‌خود گفت‌: موج‌ اعتصابات‌ موجب‌ شده‌ «تا چرخ‌های‌ اقتصاد مملکت‌ و زندگی‌ روزمره‌ی ‌مردم‌ فلج‌ شود و حتی جریان‌ نفت‌ که‌ زندگی‌ مملکت‌ به‌ آن‌ بستگی‌ دارد قطع‌ گردد تا عبور و مرور روزانه‌ و تأمین‌ مایحتاج‌ زندگی‌ مردم‌ تعطیل‌ شود».
برشی از خاطرات سید رضا میرمحمدصادقی
میرمحمد صادقی می‌گوید: پس از دستگیری پرورش، شعار: «پرورش آزاد باید گردد» به ترجیع‌بند شعارهای راهپیمایی‌های اصفهان تبدیل شد. در این زمان، دکتر بهشتی با من تماس گرفت و گفت: «یک کاری کن که پرورش آزاد شود».
برگی از خاطرات حسن غفوری‌فرد
غفوری فرد می‌گوید: در مراسم تشییع جنازه شهید نجات‌اللهی، یک راهپیمایی بسیار عظیمی برگزار شد که از راهپیمایی‌های به یاد ماندنی آن دوران است. بعد از تیر خوردن نجات‌اللهی، ابتدا ایشان را به بیمارستان آبان که نزدیک ساختمان وزارت علوم بود، ‌بردند. وی در همان‌جا به شهادت رسید. بعد از آن برای رد گم کردن، جنازه ایشان را شبانه به بیمارستان امام خمینی‌ بردند. چون رژیم به شدت نگران جنازه‌ی ایشان بود، تمام اقدامات را برای جلوگیری از تشییع جنازه ایشان انجام داد. انتقال جنازه به بیمارستان امام خمینی، که از مرکز شهر دور بود، یکی از این اقدامات بود. در بیمارستان هم برای اینکه جنازه شناخته نشود، جسد را به یکی از کلاس‌های بیمارستان برده و زیر صندلی مخفی کرده بودند، ولی افرادی آن را شناخته بودند.
درنگی در خاطرات آیت‌الله هاشمی شاهرودی
آیت‌الله هاشمی شاهرودی می‌گوید: «به نظر من حضور امام در نجف فرصت بسيار خوبی بود... از آنجایی‌که ایشان به‌عنوان يک مرجع به نجف آمدند، فرصت بسيار خوبی بود برای اينکه ايشان تحولی در حوزه علميه کهنسال نجف ايجاد کنند و به جهت مقام شامخ مرجعيت و مقبوليت امام، اثرگذار هم بود.»
برشی از خاطرات حجت‌الاسلام موسوی‌فرد
حجت‌الاسلام موسوی‌فرد می‌گوید: «گاهی جهت معرفی فرماندهان ارتش نزد آقای منتظری می‌رفتیم ایشان چنان سادگی از خود نشان می‌داد که هر کسی می‌توانست اشتباه بودن رفتار وی را بفهمد. در جلسه‌ای که افرادی غیرایرانی از آفریقایی و افغانی و عراقی و عرب و . . . حضور داشتند، مسائل سری جنگ را از ما می‌پرسید، به طوری که از وحشت به این طرف و آن طرف نگاه می‌کردیم».
روایتی از تبعید آیت‌الله خامنه‌ای به ایرانشهر
حجت‌الاسلام‌ مطهری یزدی می‌گوید: «آیت‌الله خامنه‌ای فعالیت چشمگیری در آن خطه داشتند؛ مثلاً برای سیل‌زدگان و قحطی‌زدگان آنجا پول جمع می‌کرد، برای آیت‌الله صدوقی در یزد و آیت‌الله بهاء‌الدین محلاتی در شیراز نامه می‌‍‌نوشتند و درخواست کمک برای فقرای آن منطقه می‌کردند. ...».
گریزی به خاطرات حجت‌الاسلام حسین آقاعلیخانی
حجت‌الاسلام فلسفی در بخشی از سخنرانی خود خطاب به سناتورهایی که در مجلس به امام توهین کردند می‌گوید: «...شرایطی پیش آمده که از مردن سنگین‌تر است و از وبا سنگین‌تر است، از طاعون سنگین‌تر است و آن عمل خام و حساب‌نشده‌ی مجلس سناست. یک سناتور مطالب غیرواقعی گفته و سناتور دیگر آن گفته‌های ناروا را تأیید کرده و نسبت به عالم بزرگوار مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌الله آقای خمینی دامت برکاته (غریو صلوات مردم) برخلاف ادب صحبت کرده است. این اظهارات دروغ، تهمت، اهانت و حق‌کشی است.»
به بهانه تجدید چاپ مجموعه خاطرات محمدی ری‌شهری؛
جلدهای اول، دوم و سوم خاطرات حجت‌الاسلام‌ و المسلمین محمدی ری‌شهری اولین رئیس دادگاه انقلاب ارتش و نخستین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران تجدید چاپ شد و بدین ترتیب دوره کامل پنج جلدی خاطرات ری‌شهری با عنوان "خاطره‌ها" در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
برگی از خاطرات آیت‌الله یزدی
آیت‌الله یزدی: «ارتباط مکتوب بنده با امام در ايامى که در اسلام‌آباد غرب تبعيد بودم، امکان‌پذيرتر بود؛ چرا که اکثر مسافران رسمى و مجاز که عازم سفر به عراق بودند، از اين شهر می‌گذشتند و معمولا به ما سرى می‌زدند و ما هم اگر اسباب مزاحمت مسافر، فراهم نمی‌شد، نامه‌اى را در اختيارش می‌گذاشتيم تا به دست امام برساند. حضرت امام هم به همين کيفيت با ملاحظه وضعيت مسافرى که عازم ايران بود، نامه‌هاى مورد نظرشان را منتقل می‌کردند».
به روایت خاطرات
آيت‌الله گلپايگانى: «آقاى قطب‌زاده، شما نسبت به حضرت آيت‌الله خمينى چه فکر مى‌کنيد؟ شما فکر مى‌کنيد اگر او کنار برود، کسى مى‌تواند جاى او را بگيرد؟ محال است. خداوند بعد از 14 قرن از زمان رسول اکرم(ص)، اين لباس را به تن حضرت آيت‌الله خمينى دوخته است. هيچ کسى نمى‌تواند کار او را انجام بدهد...»
تازه های کتاب