مرکز اسناد انقلاب اسلامی

برگی از جنایت جلاد دهه 60
همسر شهید آیت می‌گوید: «در بهمن و اسفند 1357 منافقین او(شهید آیت) را تهدید کردند. یک شب که تهدید تلفنی شدیم، به خانه نرفتیم؛ ولی بعد دیدیم که به این صورت نمی‌شود. می‌گفت: «چه معنا دارد؟ مگر می‌شود همیشه بیرون از خانه ماند؟ ...»
به روایت ابراهیم اسرافیلیان
به مرور ایام متوجه شدیم هدفشان این است كه همه را به طرف جناح خودشان بكشند. با تیزبینی كه مرحوم شهید آیت داشت پیشنهاد كرد چرا این كار را بكنیم؟ ما هم بیاییم محلی را به نام «جامعه‌‌ اسلامی دانشگاهیان» ایجاد كنیم.مرحوم آیت خودش اساسنامه‌ آن را نوشت. واقعیت این بود كه حضرت امام هنوز در فرانسه بودند و به ایران تشریف نیاورده بودند، ولی در آن اساسنامه اولین شرط عضویت، اعتقاد به ولایت فقیه بود.
به بهانه سالروز رحلت آیت‌الله بافقی
آیت‌الله شيخ محمدتقى بافقى مى‌گويد: «چه کسى به شما اجازه داده که حريم حرم را زير پا بگذاريد و با اين سر و وضع به زيارت بياييد؟» زن رضاخان که ظاهراً همان تاج‌الملوک مادر محمدرضا بود، وقتى با اين برخورد مواجه مى‌شود، بى‌درنگ از طريق تلفن، مسئله را به رضاخان گزارش مى‌کند...».
برشی از خاطرات حسن روحانی
روحانی می‌گوید: «همان‌ وقت‌ ایشان‌(آیت‌الله مشکینی) معروف‌ به‌ «ابوذر حوزه‌» بود كه‌ در سال‌های‌ بعد با جهاد و ایثار و انقلابی‌بودن‌ توأم‌ شد. مرحوم‌ آقای‌ مشكینی‌ شخصیت‌ ممتازی‌ بود كه‌ افزون‌ بر مقامات‌ علمی‌ و تبحر در تفسیر قرآن‌ مجید، تقوی‌، زهد، پرهیزكاری‌، شایستگی‌ و پاكدامنی‌ ایشان‌ نیز در همه‌‌ مقاطع‌، زبانزد همه‌ بود و برای‌ طلبه‌ها و فضلا و علما الگوی‌ بسیار ارزشمندی‌ بود.
«سرهنگ دهقان با اشاره به اینكه در تاریخ ششم مرداد 1360 طبق برنامه‌ی روزانه عازم مأموریت جنگی بوده است، می‌گوید: در ساعت 9 شب سرگرم بازرسی قسمت­‌های مختلف به‌جهت آماده‌كردن هواپیما جهت سوخت‌گیری بودیم، هنگام بازرسی هواپیما متوجه شدم كه درب یكی از دو توالت هواپیما قفل است و خواستم این مسئله را به اطلاع مسئولان برسانم كه مردی مسلح مرا دستگیر كرد..»
بازخوانی
آیت‌الله خامنه‌ای می‌گوید: «شهید کامیاب جزء خصوصیاتش این بود هیچ تاملی نداشت و هرجا می‌گفتیم اینجا مناسب است ایشان آماده بودند و می‌رفت حتی زحمات زیادی را ایشان متحمل می‌شد که در منطقه رامیان و گنبد قابوس یقیناً مردم مبارز آنجا و علاقمندان انقلاب در آنجا خاطرات بسیاری از شهید کامیاب دارند، که مخالفت‌های با ایشان می‌شد و ایشان مقاومت می‌کرد و من یادم هست که یکسال ایشان در همان منطقه‌ای که اسم آوردم با زحمات بسیار زیادی یک ماه رمضان را گذارند...».
ناگفته‌های سردار شهید همدانی از «عملیات مرصاد»
در عملیات مرصاد اولین گروه اعزامی از همدان تعدادی از طلبه‌های حوزه‌ همدان بودند که با لباس رزم، کلاه آهنی، یک قمقمه آب و بدون اسلحه آمده بودند و عجله داشتند که ما آن‌ها را مسلح کنیم و جلو بفرستیم هر کدام از آن‌ها را به عنوان کمک تیربارچی و کمکی یک رزمنده قرار دادیم و گفتیم بروید وقتی که یک نفر از منافقین کشته شد، اسلحه‌اش را بردارید. بعد از عملیات آمدند و گفتند که شما به ما اسلحه ندادید، ما هر کدام یک اسلحه نو، یک قطب‌نما و یک کوله‌پشتی که پر از مواد غذایی بود، به غنیمت گرفتیم و این سهم ماست.
آیت‌الله صابر همدانی می‌گوید: «نماز ميت را هم هيچ کدام از مراجع تقبل نکردند، مرحوم آيت‌الله حجت که در آن موقع کسالت هم داشت در رد اين تقاضا فرموده بود من نماز خودم را درست نمى‌توانم بخوانم چه رسد به نماز کسى مثل شاه!».
قیام سی تیر به روایت حسن گرامی
خبرگزاری يونايتدپرس به دنبال اين جريانات فوق گزارش داد: «سقوط چهار روزه حکومت قوام‌السلطنه نشان داد که ديگر ممکن نيست يک نهضت سياسی - ملی در خاورميانه که از طرف سازمان‌های مذهبی تقويت می‌شود در هم شکسته شود».
برشی از خاطرات محسن رفیقدوست
جلسه هیجان زیادی داشت و آن مقطع زمانی چنین چیزی را ایجاب می‌کرد. بعضی‌ها گریه کردند و بعضی‌ها هم چیزهایی گفتند. آقای دکتر حسن روحانی هم که کنار من نشسته بود، وقتی به این جمله رسید که حاج احمد آقا از قول حضرت امام گفتند من جام زهر را سر می‌کشم و قطعنامه را می‌پذیرم، به شوخی به من گفت: «حاج محسن! بساطت را جمع کن و برو. تو به درد زمان جنگ می‌خوردی و به درد زمان آتش‌بس نمی‌خوری!»
تازه های کتاب