روز بیست ودوم بهمن در راه بازگشت از کارخانه تحت مدیریت کمونیستها بودم که شنیدم رادیو گفت: صدای انقلاب اسلامی ایران، ماشین را نگه داشتم، از ماشین آمدم پایین، روی زمین خیابان افتادم زمین و سجده کردم. به قدری برای من عجیب بود این حادثه ! اگرچه بعد از آمدن امام، خب،، معلوم بود که حادثه اتفاق افتاده، اما اینکه از صدای ایران، از فرستنده رسمی کشور این صدا به گوش من برسد، این برای من یک چیز اصلاً باورنکردنی بود. و این حرف خندهآور را هم به شما بگویم که تا مدتها، شاید تا چند هفته، دائماً این فکر و این شک برای من پیش میآمد که من نکند خواب باشم! و کاری می کردم که اگر خوابم، از خواب بیدار بشوم؛ دیدم نه خیر، از خواب بیدار نمیشوم و معلوم شد که نه خیر، بیداری است و واضح ترین و جدی ترین و اصیلترین حوادث بیداری دوران عمر ما هم هست.
سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین روح الله حسینیان درباره منتظری
امام خمینی در سال 68 درباره منتظری فرمودند:آقای منتظری هم خودش فاسد است و هم شاگردی كه تربیت كند فاسد تربیت میكند این عین جملات مبارك حضرت امام(ره) هست.
برشی از خاطرات آیتالله امینی
"آیتالله ابراهیم امینی" درباره نظر امام خمینی(ره) درمورد تامین مخارج حوزه علمیه توسط دولت میگوید: امام(ره) فرمودند: "علما و حوزه های علمیه باید در امور اقتصادی مستقل باشند تا در مواقع مشاهده انحراف بتوانند حرفشان را بزنند."
حجت الاسلام ناطق نوری درباره تلاش ملیگرایان برای انحراف اعتصاب کارکنان شرکت نفت در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: سرهنگ رحیمی زودتر به مقصد مورد نظر میرفت و اعلامیههای جبهه ملی را پخش میکرد. آنان میخواستند مسیر را منحرف کنند. بنابراین وقتی این حرکات را دیدم متوجه شدم چرا شهید بهشتی ما را برای اینکه مواظب این نوع حرکات باشیم فرستاده است.
مصطفی حائریزاده درباره توصیه آیت الله کاشانی به پیروی از امام خمینی(ره) میگوید: آیتالله کاشانی با همان لحن کاشی خودش گفته بود: "می روید قم دنبال حاج آقا روحالله خمینی" افرادی که در آنجا حضور داشتند نگاهی به هم انداختند و چون هیچ یک هنوز اسم امام را نشنیده بودند ، دوباره پرسیدند: "حاج آقا ایشان چه کسی هستند؟ هیچ کدام از ما ایشان را نمیشناسیم." و آیتالله کاشانی گفته بود: "به زودی عالم گیر میشود و همه او را میشناسند."
انقلاب اسلامی در مشهد/ برشی از خاطرات آیتالله واعظ طبسی
آیتالله واعظ طبسی که به همراه مقام معظم رهبری و شهید هاشمینژاد اضلاع مثلث مبارزه در مشهد را تشکیل میدادند درباره این گروه سه نفره میگوید: در مشهد، سه نفر بودیم که در حقیقت یک فرد را تشکیل میدادیم. امکان نداشت ما سه نفر نسبت به هم کوچکترین کدورتی در دل راه بدهیم و بهترین تعبیر همین است که بگویم ما سه نفر یکی بودیم. لذا میتوانستیم محور حرکت برای طلبهها و حوزه و... باشیم.
برشی از خاطرات آیتالله مسعودی خمینی
آیتالله مسعودی خمینی درباره نیروهای نفوذی اطلاعاتی امام خمینی(ره) در دستگاه پهلوی میگوید: من خیال میکنم که حتی حضرت امام(ره) درون منزل شاه هم عوامل نفوذی داشت که گهگاه مسائل را به اطلاع ایشان میرساندند و آنچه موجب شیفتگی بود این بود که افراد به صورت خودجوش و از باب احساس وظیفه این کار را میکردند.
"خاطرات ناب"/برشی از خاطرات عبدالمجید معادیخواه
نخستین کسی بودم که آن سخن را با پیشنهاد تحصنی نامحدود شکستم؛ با استدلالی به این مضمون که: اگر مجموع علمای کشور، که هم اکنون در تهران حضور دارند، به بهانهای در جایی تجمع داشته باشند و مردم با جمع آنان ارتباطی دائمی را بتوانند، نه مردم به زودی دلسرد میشوند، نه نیازی به دستوری عجولانه است. در صورتی که دولت بختیار متعرض چنین جمعی بشود، خود زمینه انفجار عواطف و خشم مردم را فراهم کرده است؛ چنان که سود آن نصیب جنبش می شود و در زمینه زیانهای آن، دولت بختیار مسئول است. بهترین بهانه تجمع علمای کشور هم تحصن نامحدودی است که تا آمدن امام به کشور ادامه یابد.
در 8 بهمن 57 درحالی كه انقلاب به روزهای اوج خود رسیده بود ژنرال هایزر امریكایی دستور كشتار مردم ایران را به قرهباغی داد. در خاطرات هایزر آمده است: «به نظر من روش درست این بود كه روی سر راهپیمایان تیراندازی هوایی كنند و از گاز اشكآور استفاده نمایند. اگر این روش موثر نبود، لوله تفنگها باید پایین میآمد تا شكی باقی نماند كه نیروها شوخی ندارند.»
آیت الله مهدوی کنی معتقد بود که بازرگان ز ابتدا به غرب تمایل داشت.