از غارت و تجاوز تا شکنجه و بیگاری؛
در سال 58 حزب دمکرات از مردم بیگاری میگرفتند و تسلیحات و همچنین مهمات خود را به وسیله مردم به نواحی مختلف میفرستادند. اهالی روستاها نیز چون در مقابل آنها بی دفاع بودند چارهای جز اطاعت از اوامر آنها را نداشتند. افزون بر این مسائل قشرهایی از مردم از جمله معلمان و روحانیون اهل سنت که طرفدار جمهوری اسلامی بودند ناچار بودند به شهرها و مناطقی که گروهکها حضور کمتری داشتند مهاجرت کنند
به روایت محمود صلاحی
نیروهای پیشمرگ کُرد بیشترین نقش را در برقراری و حفظ امنیت منطقه داشتند. آنان جز حقوق بسیار کمی در حدود دو هزار تا ۲۵۰۰ تومان در ماه، که آن هم گاهی اوقات عقب میافتاد، هیچ گونه مزایایی نداشتند. با توجه به خطرات جدی که خود و خانوادهشان را تهدید میکرد، این مبالغ بسیار ناچیز بود. بدیهی است که در چنین شرایطی یک نیروی بومی که از برادران عزیز اهل سنت بود، هرگز به خاطر منافع مالی داوطلب نمیشد.
شهیده ربابه کمالی،
به علت حملات وحشیانه نیروهای رژیم پهلوی من و چند نفر از جوانان انقلابی در شرایط بسیار سختی قرار گرفته بودیم به نحوی که اگر خانم کمالی درب منزلش را به روی ما باز نمیکرد، همهی ما توسط عوامل رژیم شهید میشدیم...
به بهانه سالروز شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی
آیتالله اشرفی اصفهانی در راستای وحدت بین شیعه سنی سفرهای به شهرهای سنی نشین استان کرمانشاه داشتند علی اکبر رحمانی ، استاندار سابق کرمانشاه در این باره میگوید:«ایشان سالی دو سه بار به پاوه سر میزدند و در مسجد جامع آن شهر حضور پیدا میکردند به نوسود میرفتند آنجا برای مردم صحبت میکردند و میفرمودند ما از برادران اهل سنتمان هیچ بدی ندیدهایم...».
درنگی در خاطرات آیتالله طاهری خرمآبادی
در ایام عید و مناسبتهای دیگر، مردم به دیدن علما میرفتند و علما نیز به بازدید مردم میرفتند و این دید و بازدیدها موجب نزدیکی و ارتباط بین مردم و روحانیت بود. همچنین گاهی علما با دعوت الوار و عشایر به میان آنها میرفتند. خلاصه کلام اینکه، ارتباط مردم با علما بسیار شدید بود.
انقلاب اسلامی در ایلام
روزنامهی اطلاعات به این موضوع اشاره میکند: «صبح و بعد ازظهر دانش آموزان مدارس راهنمایی تحصیلی دخترانه ماندانا که همگی چادر و روبند به سر و چهره داشتند در خیابان خیام این شهر به راه افتادند و با دادن شعار در مسیر خیابانهای خیام و عبداللهی راهپیمایی کردند...».
به بهانه آغاز سال تحصیلی
مهمترين واقعه اين ماه، بحث اعتصابات قشرهاى مختلف اعم از اصناف و ادارات دولتى بود. از آن جمله، اولين قدم براى شكستن نظم رژيم حاكم توسط دانشآموزان برداشته شد. آنان راهپيمايى خود را با تعطيلى مدارس از ساعت 8:30 روز يکشنبه، 9/مهر/57 آغاز كردند.
برگی از خاطرات عبدالمجید مساحتی
وسط بازار من را گرفتند و گفتند آقای مساحتی امشب حتماً اعلیحضرت را دعا کنید ... به مداح گفتم همین که به صحن رسیدیم و خواستیم وارد شویم یکدفعه حسین حسین بگویید و من هرچه گفتم صبر کنید شما دیوانهوار حسین حسین بگویید و دور بزنید و بروید.همینکه دم صحن رسیدیم همه سینهزنها، حسین حسین گفتند و آن رئیس سازمان گفت: آقا اینها وحشیاند، ولشان کن
انقلاب اسلامی در میانه
برادرم میگفت: گرفتار شدن شما یک شب بود، ولی به اندازهی چند ماه تبلیغات اثر داشت. مردم از روستاها به خیابانها ریختند. خیلی شلوغ شده بود و من هم نمیتوانستم راه بیایم، زیرا دندههایم اذیتم میکردند...
به روایت اسناد
به گزارش اسناد ساواک، آیتالله ناصری دولتآبادی در 5 شهریور 1357 دستگیر شده است.
«مجاهد پارسا»
مرکز اسناد انقلاب اسلامی به تازگی کتابی درباره زندگی و زمانه آیتالله موسوی شالی منتشر کرده است.
در همین سبزوار که مرگ بر شاه میگفتند، فردا ورق برگشت و از همان مصدقی که از او حمایت کرده بودند، به او فحش و ناسزا میگفتند. در عرض 24 ساعت قضیه برعکس شد...» جمعی از طرفداران شاه با همراهی اراذل و اوباش به چاپخانه روزنامههای اسرار شرق و جلوه حقیقت یورش بردند و پس از غارت اموال، آنجا را به آتش کشیدند.
روز عاشورا (15 اردیبهشت) مردم به تدریج در امامزاده جمع شدند و به عزادارى پرداختند. در این بین عدهاى كفنپوش و عدهاى هم بدون كفن در حالى كه قمه مىزدند به طرف خیابان مسگرها رفتند. مأموران انتظامى در صدد جلوگیرى برآمده و مردم نیز مقاومت نمودند و زمینهى برخورد فراهم شد.
آیتالله مشکینی آماده بودند برای تبلیغ ماه محرم و رمضان به هرجا که لازم باشد بروند و برای فرستادن طلبهها هم آمادگی و علاقه داشتند. روستاهایی که آن وقت شاید، در ماه محرم هم نمیتوانستند روحانی داشته باشند، با این حرکت ایشان، تحت پوشش قرار گرفتند.
محرم 42 در تبریز چه گذشت؟
در محرم آن سال اقدام دیگرى كه آیتالله قاضى انجام داد این بود كه قبل از محرم اهل منبر را به منزلش دعوت كرد. وقتى كه جمع شدند، همه قسم خوردند (آن هم با كلمه «لِلّه على» كه قسم شرعى الزام آور بود) كه در ماه محرم علیه رژیم نوحه بگویند و سخنرانی کنند.
رزمندگان تیپ «12 حضرت قائم» به استعداد سه گردان در کنار سایر رزمندگان، در مدت کوتاهی تنگهی مرصاد را به گورستان منافقان تبدیل کردند.
در روز سی و یکم تیر نیز آیتالله فالاسیری ضمن انتشار اعلامیهای مردم را به مجلس ختم قربانیان سی تیر که در عصر همان روز در مسجد وکیل برگزار میشد فرا خواند. در این مراسم که عده کثیری از اقشار مختلف مردم و مقامات کشوری و لشکری حضور داشتند، وی با تشکر از مردم و اظهار تأسف از بروز وقایع 30 تیر، مردم را به اتحاد و همکاری دعوت کرد.
انقلاب اسلامی در استان مرکزی
به گزارش ساواک: شیخ حسن ارمی آپاراتی خریداری و در قم و خمینی[خمین] فیلمهای دینی و اخلاقی برای جوانان متعصب مذهبی به نمایش میگذارد.
انقلاب اسلامی در مازندران
اما عبدالحمید عبدالاحد در ذیل این متن و با خط خود مینگارد: اینجانب عبدالحمید عبدالاحد متعهدم که به جز حقایق دین مقدس اسلام و فرامین فقهای عظام و گفتن واجبات و محرمات دینی و مذهبی سخن دیگری نخواهم داشت.»
عمده فعالیت سازمان در مناطق غرب و شمال غرب، حضور در مناطق آزاد و انجام فعالیتهای سیاسی و تبلیغی در روستاها و جذب اعضا و هواداران تشکیلات آسیب دیده خود از شهرستانها به مرکز اصلی در داخل خاک عراق بود.