مروری بر توطئههای آمریکا علیه ملت ایران از ابتدا تاکنون

پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روابط ایران و آمریکا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، در دوران قاجار، با ورود مستشاران آمریکایی شکل گرفت. در سال ۱۲۸۹ شمسی (۱۹۱۱ میلادی)، مورگان شوستر به عنوان مستشار مالی برای اصلاح نظام مالی و گمرکی به ایران دعوت شد. او با هدف ایجاد نظم در سیستم مالیاتی و گمرکی فعالیت کرد، اما به دلیل مخالفت قدرتهای خارجی، بهویژه بریتانیا و روسیه، تحت فشار قرار گرفت و از ایران اخراج شد. در دوران پهلوی اول، آرتور میلسپو در سالهای ۱۳۰۱ و ۱۳۲۱ شمسی (۱۹۲۲ و ۱۹۴۳ میلادی) به عنوان مستشار مالی وارد ایران شد. او نیز با هدف اصلاحات اقتصادی آمد، اما دخالتهای خارجی و مقاومتهای داخلی مانع موفقیت کامل او شد. این حضور اولیه مستشاران، زمینهساز نفوذ تدریجی آمریکا در امور سیاسی و اقتصادی ایران شد. ضعفهای سیاسی واقتصادی ایران در کنار منش چپاولگر و ماجراجویانه آمریکا سرآغاز راهی شد که با دخالت مستقیم در امورات ایران در رژیم پهلوی به طرح و انجام توطئههایی علیه ملت و منافع ملی ایران بپرداز. این سیاست اگرچه با پیروزی انقلاب اسلامی با سدی عظیم از خواست مردمی و راهبرد حکمرانی مواجه شد اما آمریکا دست از غارت و توطئه علیه ملت ایران برنداشت و در زمینههای مختلف و با اقداماتی متنوع در پی آسیب رساندن و حتی نابودی ملت ایران بود. در ادامه به مرور برخی از مهمترین اقدامات توطئهگرایانه آمریکا پرداخته میشود:
اقدامات پیش از انقلاب اسلامی
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نقطه عطفی در تاریخ دخالتهای آمریکا در ایران است. اسناد منتشرشده توسط سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۳۷۹ (۲۰۰۰ میلادی) نشان میدهد که بریتانیا ایده براندازی دولت دکتر محمد مصدق را به سازمان سیا پیشنهاد کرد و این پیشنهاد در فروردین ۱۳۳۲ مورد موافقت آمریکا قرار گرفت. طرح کودتا در ۲۱ تیرماه ۱۳۳۲ به امضای رئیس سیا، وزیر خارجه آمریکا و رئیسجمهور وقت، دوایت آیزنهاور، رسید. با بودجهای هنگفت، کودتا در ۲۸ مرداد اجرا شد و دولت مردمی مصدق ساقط گردید. محمدرضا پهلوی، که به ایتالیا گریخته بود، بازگشت و رژیم وابسته به آمریکا را تثبیت کرد. این کودتا سرآغاز سلطه همهجانبه آمریکا بر ایران بود.
تحکیم پایههای رژیم پهلوی و نفوذ آمریکا
پس از کودتا، نفوذ آمریکا در ایران به حدی رسید که جیمی کارتر، رئیسجمهور آمریکا، ایران را «جزیره ثبات» خواند و اظهار داشت: «هیچ کشور دیگری برای برنامهریزی مشترک از ایران به آمریکا نزدیکتر نیست.» آمریکا تا آخرین روزهای رژیم پهلوی از محمدرضاشاه حمایت کرد و در برابر جنایات رژیم او سکوت نمود. این حمایت شامل کمکهای نظامی، سیاسی و اقتصادی بود که به تحکیم رژیم استبدادی پهلوی کمک کرد.
تاسیس ساواک تحت نظارت آمریکا
ساواک در سال ۱۳۳۵ با همکاری سازمان سیا و افبیآی تأسیس شد. آموزش نیروهای ساواک توسط افسران سیا در ایران و آمریکا انجام میشد. این سازمان نهتنها رژیم پهلوی را حفظ کرد، بلکه به آمریکا امکان داد تا یک سازمان جاسوسی قوی بدون هزینه در ایران ایجاد کند و همچنین برای نظارت بر شوروی مورد استفاده قرار گرفت.
کاپیتولاسیون و تحقیر ملت ایران
در سال ۱۳۴۳، آمریکا با تحمیل کاپیتولاسیون، مصونیت قضایی اتباع خود در ایران را تضمین کرد. این قانون، که صلاحیت دادگاههای ایرانی را برای رسیدگی به جرایم اتباع آمریکایی سلب میکرد، توسط حسنعلی منصور در مهرماه ۱۳۴۳ به مجلس ارائه و تصویب شد، که تحقیری بزرگ برای ملت ایران بود.
تبعید امام خمینی به ترکیه
در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، امام خمینی (ره) در سخنرانی تاریخی خود علیه کاپیتولاسیون و دخالتهای آمریکا انتقاد کرد، که منجر به تبعید ایشان به ترکیه شد. این اقدام نشاندهنده حساسیت رژیم پهلوی و آمریکا به انتقادات علیه نفوذ خارجی بود.
کشتار ۱۷ شهریور ۱۳۵۷
پس از اعتراضات مردمی در ۱۳ و ۱۶ شهریور ۱۳۵۷، رژیم پهلوی با مشورت سفرای آمریکا و بریتانیا در ۱۷ شهریور در میدان ژاله تهران حکومت نظامی اعلام کرد. این تصمیم به کشتار خونین «جمعه سیاه» منجر شد، که با حضور کماندوهای اسرائیلی با لباس نظامیان ایرانی انجام گرفت.
اقدامات پس از انقلاب اسلامی
تسخیر لانه جاسوسی و افشای اسناد
در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، دانشجویان پیرو خط امام سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند. اسناد بهدستآمده، مداخلات گسترده آمریکا، ازجمله حمایت از گروههای ضدانقلابی و جاسوسی علیه نظام اسلامی را افشا کرد. امام خمینی این اقدام را «انقلاب دوم» نامید.
تحریمهای اقتصادی و تبلیغاتی
پس از تسخیر سفارت، آمریکا تحریمهای گستردهای علیه ایران اعمال کرد و داراییهای ایران را مسدود نمود. این تحریمها با اتهامات واهی مانند «نقض حقوق بشر» و «حمایت از تروریسم» همراه بود و تا امروز شامل تحریمهای بانکی، تجاری و دارویی ادامه دارد.
حمله نظامی به طبس
در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹، آمریکا عملیات نظامی در صحرای طبس برای آزادی گروگانهای سفارت خود طراحی کرد که به دلیل طوفان شن و نقص فنی با شکست مواجه شد.
کودتای نوژه
در تیرماه ۱۳۵۹، کودتای نوژه با حمایت آمریکا و گروههای ضد انقلابی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی طراحی شد، اما پیش از اجرا کشف و خنثی گردید.
تحریک عراق برای جنگ با ایران
آمریکا صدام حسین را به حمله به ایران در سال ۱۳۵۹ تشویق کرد. دیدار برژینسکی با صدام در تیرماه ۱۳۵۹ و وعده حمایت آمریکا، زمینهساز جنگ تحمیلی شد که خسارات عظیمی به ایران وارد کرد.
حمایت از سلاحهای شیمیایی عراق
آمریکا با تأمین سلاحهای شیمیایی و میکروبی برای عراق، به جنایات جنگی این کشور علیه ایران کمک کرد. بیش از ۱۰۰ هزار پرتابه شیمیایی علیه ایرانیان استفاده شد که منجر به شهادت و جانبازی دهها هزار نفر شد.
سرنگونی هواپیمای مسافربری ایران
در ۱۲ تیر ۱۳۶۷، ناو آمریکایی وینسنس هواپیمای مسافربری ایران را بر فراز خلیجفارس هدف قرار داد و ۲۹۰ نفر، از جمله ۱۱۸ زن و کودک، را به شهادت رساند. آمریکا نهتنها عذرخواهی نکرد، بلکه به فرمانده ناو مدال افتخار داد.
حمایت از گروههای تروریستی
آمریکا از گروههای تروریستی مانند منافقین، پژاک، جندالله و کومله حمایت کرد. اسناد لانه جاسوسی نشاندهنده حمایت مالی و تسلیحاتی آمریکا از این گروههاست.
ایرانهراسی و تحریک کشورهای منطقه
آمریکا با راهبرد «ایرانهراسی» کشورهای منطقه را علیه ایران تحریک کرد و اتهامات واهی مانند طراحی انفجار بوئنوسآیرس را مطرح نمود.
کارشکنی در برنامه هستهای ایران
از سال ۱۳۸۱، آمریکا با جنجال رسانهای و فشار بر آژانس بینالمللی انرژی اتمی، برنامه هستهای ایران را به چالشی بینالمللی تبدیل کرد. پس از توافق برجام در ۱۳۹۴، آمریکا با نقض مکرر تعهدات و خروج از آن در ۱۳۹۷، تحریمهای جدیدی علیه ایران اعمال کرد.
ترور حاج قاسم سلیمانی از فرماندهان ارشد نظامی
در دیماه ۱۳۹۸ با دستور مستقیم دونالد ترامپ رئیس جمهور وقت آمریکا، حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که نقشی برجسته در برقراری امنیت منطقهای و پیشبرد اهداف استراتژیک ایفا میکرد در فرودگاه بغداد توسط عوامل آمریکایی به شهادت رسید.
فشار حداکثری و تحریمهای گسترده
پس از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، دولت دونالد ترامپ سیاست «فشار حداکثری» را با هدف فلج کردن اقتصاد ایران آغاز کرد. این سیاست شامل تحریمهای شدید اقتصادی، تجاری، و مالی بود که بخشهای کلیدی مانند نفت، بانکداری، و حتی دسترسی به دارو و کالاهای بشردوستانه را هدف قرار داد. در سال ۲۰۱۹، آمریکا بیش از ۴۰۰ فرد، شرکت، و نهاد ایرانی، ازجمله سازمان انرژی اتمی ایران و ایرانایر را تحریم کرد. این تحریمها باعث کاهش شدید ارزش ریال و افزایش فشار اقتصادی بر مردم ایران شد.
تحریمهای دارویی و تجهیزات پزشکی
تحریمهای آمریکا علیه سیستم بانکی ایران، بهویژه تحریم بانک مرکزی و سایر نهادهای مالی، نقلوانتقال پول برای خرید دارو و تجهیزات پزشکی را عملا غیرممکن کرد. شرکتهای بینالمللی، به دلیل ترس از جریمههای سنگین آمریکا، از معامله با ایران خودداری کردند، حتی در مواردی که کالاها مشمول معافیتهای بشردوستانه بودند. این محدودیتها باعث تاخیر یا توقف کامل در تامین داروهای ضروری، ازجمله داروهای بیماران خاص مانند سرطان، هموفیلی، تالاسمی و بیماریهای نادر شد. تحریمها منجر به کمبود شدید برخی داروهای حیاتی در ایران شد. به عنوان مثال، بیماران مبتلا به بیماریهای خاص مانند سرطان و دیابت با مشکلات جدی در دسترسی به داروهای شیمیدرمانی، انسولین و سایر داروهای ضروری مواجه شدند. گزارشهای سازمان بهداشت جهانی و نهادهای بینالمللی نشان داد که در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۰، کمبود داروهای حیاتی در ایران به دلیل تحریمها به سطح بحرانی رسید و جان بسیاری از بیماران را به خطر انداخت.
علاوه بر دارو، تحریمها تامین تجهیزات پزشکی مانند دستگاههای دیالیز، تجهیزات اتاق عمل و قطعات یدکی برای دستگاههای پیشرفته بیمارستانی را نیز مختل کرد. بسیاری از شرکتهای خارجی از فروش این تجهیزات به ایران خودداری کردند، که باعث کاهش کیفیت خدمات درمانی و افزایش فشار بر بیمارستانها و مراکز درمانی شد. یکی از دردناکترین نتایج تحریمها، تاثیر آن بر بیماران خاص، بهویژه کودکان بود. به عنوان مثال، کودکان مبتلا به بیماریهای نادر مانند SMA (آتروفی عضلانی نخاعی) به دلیل عدم دسترسی به داروهای گرانقیمت وارداتی، با خطر مرگ یا معلولیت دائم مواجه شدند. این موضوع انتقادات گستردهای از سوی سازمانهای حقوق بشری و فعالان مدنی در سطح جهانی به دنبال داشت، اما آمریکا همچنان ادعا کرد که تحریمها شامل اقلام بشردوستانه نمیشوند، در حالی که موانع عملی این ادعا را نقض میکرد.
تحریم مواد صنعتی با کاربرد دوگانه
در سال ۱۴۰۴، آمریکا تحریمهایی علیه ۱۰ ماده صنعتی با کاربرد دوگانه نظامی در بخش ساختوساز ایران اعمال کرد. این تحریمها هر شخص یا شرکتی را که این مواد را به ایران تامین کند، هدف قرار میداد و هدف آن محدود کردن پیشرفت صنعتی و نظامی ایران بود.