پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در 31 شهريور 1359 نيروهاي ارتش بعث عراق، وارد جنگ تمام عيار با جمهوری اسلامی ايران شدند؛ جنگي كه به مدت 8 سال به طول انجاميد. با شروع جنگ تحميلي، جوانان ايران، از سراسر كشور از جمله شهرستان جهرم، به سوي جبههها روانه شدند تا از ميهن اسلامي دفاع كنند. در این میان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که تازه تاسیس شده بود در اعزام نیروهها و جلوگیری از ناامنی در جهرم نقش قابل توجهی داشت.
در کتاب "انقلاب اسلامی در جهرم" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره نقش سپاه پاسداران در آماده سازی و آموزش جوانان جهرمی برای اعزام به جبهههای جنگ آمده است: نیروهای سپاه و مردم جهرم قبل از آغاز جنگ تحميلي و در زمان شروع درگيري در کردستان و اشغال پاوه توسط ضدانقلابيون، به فرمانداري جهرم آمدند و خواهان اعزام به آن مناطق شدند. در سال 1358 ، گروهي از مردم جهرم به آن منطقه اعزام شدند كه سرانجام منجر به ختم غائله اشغال پاوه و بازگرداندن آرامش به آن مناطق شد. در آن درگيريها يك نفر از نيروهاي جهرمي به نام محمدرضا مصطفي دخت در سن 21 سالگي به شهادت رسيد و نام خود را به عنوان اولين شهيد جهرم پس از پيروزي انقلاب ثبت كرد.
اولين گروه از مردم جهرم که در همان زمان آغازين جنگ، به جبهههاي نبرد اعزام شدند، يک گروه 10 يا 12 نفره از پاسداران اين شهر بود. اين گروه با مينيبوس از جهرم به شيراز و سپس از آنجا به همراه عدهاي ديگر از مردم شيراز به جبهه رفتند. آنها که حتي سلاح هاي خود را از جهرم برده بودند، بعد از مدتي به جهرم بازگشتند و عدهاي ديگر جايگزين آنها شدند.
از زماني كه سپاه در جهرم در تاريخ 17 شهريور 1358 اعلام موجوديت کرد، با توجه به عشق و علاقهاي که مردم اين شهر براي دفاع از انقلاب داشتند و از آنجا که گروهکها در سراسر کشور دست به عمليات نظامي زده بودند، اين احساس ايجاد شد که مردم بايد آمادگي کافي براي دفاع از كشور داشته باشند. به همين خاطر بسياري از مردم تحت آموزش نظامي سپاه پاسداران قرار گرفتند. آموزش اوليه، آموزش سلاحهاي سبک مثل ژ- 3 و کلاش بود. آموزشهاي رزمي و جسمي نيز در دستور كار قرار داشت.
محمدناصر غفاري که از نیروهای سپاه جهرم بود درباره این آموزشها به مردم و اعزام آنها به جبهههای جنگ تحمیلی میگوید: «علاوه بر آموزش نظامی ، آموزشهاي عقيدتي نيز صورت ميگرفت. آموزشها به حدي بود كه حتي در مدارس پسرانه و دخترانه هم انجام ميگرفت. با شروع جنگ آموزشها بسيار گستردهتر شد و عدهاي از افراد توانمند و مطلع جهرم در مساجد و پادگانها شروع به آموزش مردم در ارتباط با مسائل نظامي نمودند. پادگان شهيد بهشتي(ره) جهرم از جمله مکانهايي بود كه در آنجا به افراد آموزش داده ميشد و در واقع پادگان تخصصي آموزشي جبهه در جهرم بهشمار ميآمد. آموزش در آنجا بهصورت شبانهروزي بود که افراد طريقه استفاده از سلاحهاي سبک و سنگين را ياد ميگرفتند و همينطور آموزشهاي رزمي به آنها تعليم داده ميشد.»
نیروهای سپاه پاسداران جهرم کساني همچون آقايان پرتقالي مسئول آموزش تاکتيک، موسوي مسئول آموزش شبانه و اصغر فيروزي مسئول آموزش نظامي و علي توحيدي که مسئول پادگان شهيد بهشتي(ره) بودند، به همراه تعداد بسياري ديگر، مسئولان کل آموزشي در جهرم به شمار ميآمدند.
بعد از فرمان امام خمینی مبنی بر تشکیل بسیج از دل نیروهای سپاه عدهای مامور تشکیل بسیج شدند. پس از تشكيل بسيج در جهرم، سردار خليل رستگار، به عنوان اولين فرمانده بسيج در جهرم انتخاب شدند. از جمله کارهاي مهمي که ايشان به کمک سپاه پاسداران در جهرم انجام دادند، طرح تشکيل بسيج خواهران بود که بعدها در شهرهاي ديگر ايران نيز شکل گرفت. پايگاههاي اصلي بسيج در اين شهر مساجد و مدارس بود. دانشآموزان نحوه كار با اسلحه و باز و بسته كردن آن را ياد ميگرفتند و سپس براي انجام تيراندازي آموزشي به پادگانهای سپاه برده ميشد.
سپاه پاسداران جهرم به همراه بسیج این شهر قبل از جنگ تحميلي، بيشتر در
زمينههاي امنيت شهر، ايست
و بازرسي در سطح شهر و جادهها و برخورد با اراذل و اوباش و مبارزه با مواد مخدر و به طورکلي در زمينه امنيت عمومي
مردم فعاليت داشت. تشكيلات بسيج يعني آموزش
نظامي و سازماندهي نيروهاي بسيج، زير نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامي صورت ميگرفت، اما اوج کار سپاه و بسيج در زمان جنگ بين ايران و رژیم بعث عراق رقم
خورد.
با شروع جنگ افراد زيادي از شهرستان جهرم، از روستاها گرفته تا ادارات و دانشگاهها، دانش آموزان، کارگران و کشاورزان و حتي روحانيون به جبههها گسيل شدند. زنان نيز بيشتر در بخش پشتيباني در زمان جنگ همکاري ميکردند. اولين بار که بسيجيان همراه سپاهیان جهرم به جبهههاي نبرد اعزام شدند، در قالب نيروهاي نامنظم بود که شهيد چمران فرماندهی آنها را برعهده داشت. بسيجيان جهرم ابتدا به شيراز و پايگاه صاحب الزمان (عج) منتقل شده و از آنجا به جبهههاي جنگ اعزام مي شدند. محمود واثقي ميگويند: «اينجانب در جريان جنگ تحميلي، يک گروه سپاهی و بسيج به نام «گروه انصارالحسين(ع) » در مسجد قبله تشکيل دادم. اعضاي اين پايگاه واقعاً افراد مخلصي بودند كه از پيرمرد 60 ساله تا نوجوان چهارده ساله در آن عضو شدند. در آنجا ما از راهنماييها و حمايتهاي حجتالاسلام والمسلمين مرحوم حاج حضوري بهرهمند بوديم.
تعدادي از بسيجيان جهرم از همين پايگاه به اتفاق ديگران به جبهه اعزام شدند و شربت شهادت را نوشيدند. اين پايگاه بعداً به «پايگاه نصر » تغيير نام يافت .
سپاه پاسداران به همراه مردم
جهرم در فرو نشاندن غائله خسرو و ناصر قشقايي در فيروزآباد که هم زمان با جنگ تحميلي به وقوع پيوست نيز
نقش مهمي داشتند. این گروه در خلع سلاح مراکز نظامي جهرم و به خصوص پادگان شهيد دستغيب
فعال بودند. سلاحهاي
زيادي در آنجا به غارت رفت و هرچند بنا به درخواست آيتالله حقشناس و آيتالله سيدحسين آيتاللهي تعداد زيادي
از آن سلاحها برگردانيده شد، ولي تعدادي همچنان در دست آنها باقي ماند. به طوري كه با استفاده از
همان سلاحها بعدها ناامنيهايي در اطراف جهرم ايجاد كردند و مشكلاتي براي مردم آن
مناطق به وجود آوردند. براي نمونه شخصي
بهنام همت علي شولي مشکلات زيادي براي مردم ايجاد کرد كه غائله آن توسط اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در جهرم
خوابانيده شد.
قبل از شروع درگيري جنگ معروف خوانين در فيروزآباد، درگيريهايي
بين آنها با سپاه پاسداران
شکل گرفته بود تا اينکه نبرد معروف خوانين به وقوع پيوست. اين درگيري هم زمان با عمليات بيتالمقدس و فتح خرمشهر
بود. به همين منظور در 3/ 2/ 1361 حدود 120 يا 150 نفر از رزمندگان جهرمي كه قصد داشتند از اين
شهر به جبهه گسيل شده تا در عمليات
بيتالمقدس شركت كنند، به فيروزآباد روانه شدند. سرپرستي اين گروه برعهده آقايان اكبر
فرهادي و محمدناصر غفاري بود. اين گروه ابتدا
به شيراز رفته و بعد از آنكه تحت
آموزشهايي كه مخصوص مناطق كوهستاني بود قرار گرفتند، به همراه عدهاي از پاسداران سپاه به آن منطقه روانه شدند.
هرچند در ابتدا تلاشهاي زيادي صورت گرفت تا اين غائله به شكل مسالمتآميزي پايان يابد و خون شخصي بر روي زمين ريخته نشود، به طوري كه يكي از روحانيون شيراز به سمت اردوگاه آنها رفته تا با آنها در اين باره مذاكره كند، ولي خوانين قبول نكرده و خواهان جنگ بودند. به هر حال در درگيريهايي كه بين دو طرف رخ داد، خوانين شكست خورده و غائله آنها فرو نشانيده شد. در اين عمليات كه نيروهاي سپاه جهرم، شيراز و فيروزآباد حضور داشتند، دو نفر از نيروهاي جهرمي به اسامي عبدالرحمن بيتا و محمدحسن شکري نسب به شهادت رسيدند و عدهاي نيز زخمي شدند.
اكثر جواناني که از جهرم به جبهههاي نبرد اعزام ميگرديدند، در تيپ المهدي
(عج) که بعد از مدتي به
لشکر تبديل شد، مستقر ميشدند. تيپ المهدي (عج) 13 گردان رزمي داشت و نيروهاي مؤثر در تيپ بيشتر از جهرميها
بودند. که از سپاهیان جهرم بودند.
بدین ترتیب سپاه پاسداران در جهرم نقش موثری در تثبیت انقلاب اسلامی داشت و علاوه بر حضور فعال در جبهههای جنگ بسیاری از توطئههای نیروهای باقی مانده رژیم پهلوی و توطئههای منافقین در این منطقه جلوگیری کرد. و نباید رشادتهای نیروهای سپاه و مردم جهرم را در مبارزه با خوانین را فراموش کرد. ایستادگی و شجاعت سپاه از یک جنگ داخلی در جهرم جلوگیری کرد.