به گزارش پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، عصر دوشنبه 7 تیرماه 1400 همزمان با چهلمین سالگرد شهادت شهید بهشتی و یارانش، همایش بزرگداشت یاد و نام شهدای هفتم تیرماه، با رعایت دستورالعملهای بهداشتی در مجموعه فرهنگی شهدای هفتم تیر (سرچشمه) برگزار شد.
در این مراسم که به همت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران برگزار شد، حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حجتالاسلاموالمسلمین محمد نیازی رئیس سابق سازمان قضایی نیروی مسلح، دکتر جواد منصوری نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، زهره سادات لاجوردی فرزند شهید اسدالله لاجوردی، دکتر موسی فقیه حقانی رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، حجتالاسلام محمدعلی رحمانی رئیس اسبق سازمان عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، قاسم تبریزی محقق و تاریخنگار، جواد موگویی پژوهشگر تاریخ انقلاب و ... حضور داشتند.
تاکید رهبر انقلاب بر توجه به تاریخ
در ابتدای این همایش، دکتر موسی حقانی رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفت: حضرت آقا در بیانیه گام دوم به تاریخ و لزوم پرداختن جوانان به تاریخ اشاره میکنند و بر این نکته تأکید میکنند که تاریخ را از اهلش بشنوید و اگر تاریخ را از قلمها و زبانهای منحرف بشنوید حقایق قلب میشود و آنطور که در فرمایشات دیگرشان بود، جای شهید و جلاد عوض میشود.
ریشهشناسی شبهات درباره دهه 60
حقانی با اشاره به فاجعه هفتم تیرماه 60 بیان داشت: درست است که درباره این واقعه و آن تابستان خونبار به مناسبتهای مختلف مراسم برگزار میشود، اما به نظر من آنچنان که باید و شاید، ما به این ماجرا و کلا رویدادهای مربوط به دهه 1360 نپرداختهایم و ازهمینرو، دشمنان توانستهاند با تحلیلهای غلط و ناروای خود در خصوص اتفاقات این دهه، ذهن جوانان ما را مغشوش کنند و جلادی که خون بیش از پانزدههزار نفر از مردم و شخصیتهای این کشور را بر گردن دارد مظلوم نشان دهند و مدعی حقوق بشر شوند.
وی ادامه داد: از شبهاتی که درباره اتفاقات سال 60 مطرح میکنند این است که نظام و نیروهای انقلابی در قبال جریانها و گروهها بردباری نداشتند و آنها را به موضع درگیریهای مسلحانه کشاندند. بعد در ریشهیابی این اتفاقات، آنها را رویدادهای زندانهای قبل از انقلاب برمیگردانند و بهویژه بر فتوایی انگشت میگذارند که درباره نجس بودن مارکسیستها صادر شد و موجب گردید جریان اسلامی تابع مرجعیت شیعه، دربرابر آن جریانها نوعی فاصلهگذاری را رعایت کنند.
حقانی با غیرواقعی خواندن این تحلیلها، ریشه این مشکلات را نه به سالهای 1355 و 1356، بلکه به مشروطه بازگرداند و گفت: مشروطه و تحولات پس از آن، یعنی ظهور و بروز جریانهای غربی و بعد از آن جریانهای مارکسیستی در کشور خودبهخود اختلافاتی را بهوجود آورد. میبینیم ادامه آن جریانی که آن دوره با شیخفضلالله نوری درگیر بود، یعنی همان جریان غربگرا، امروز با نظام اسلامی درگیر است و آن حرفهایی که جریانهای غربگرا علیه مرحوم شیخفضلالله نوری میگفتند امروز در خصوص نظام اسلامی گفته میشود.
روز هفت تیر، روز حقانیت نظام است
در بخشی از این مراسم، حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی پورمحمدی رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی سخنرانی کرد. ایشان ضمن گرامیداشت یاد و نام بزرگان و قهرمانان انقلاب به ویژه شهدای 7 تیر گفت: روز هفت تیر روز اثبات حقانیت نظام، روز طهارت و پاکی نظام، روز صلابت و ماندگاری نظام و روز مظلومیت آن است. این روز، روز تراکم ارزشهای جامعه مبارز و انقلابی ماست. تجلی این ارزشها در طول تاریخ همه در هفت تیر جمع شده است.
حجتالاسلام پورمحمدی با گریزی به واقعه عاشورا گفت: در حادثه کربلا، در یک روز خوبان تاریخ به مسلخ رفتند و به دیدار حقتعالی شتافتند. حادثه هفت تیر هم چشمهای از حقانیت ناب بود که جمعی از خوبان روزگار و بهترینها برای خدمت به مردم و نظام دور هم جمع شده بودند و این چنین به مسلخ رفتند و به دیدار حضرت حق شتافتند و در تاریخ جاودانه شدند. «ما راستقامتان جاودانه تاریخ هستیم.» بلاشک این کلام از الهامات الهی و متأخذ از آیات قران است. درود می فرستیم به روح بلندشان و گرامی میداریم مقام عالیشان را و از آنها برای ادامه مسیر استمداد میگیریم. آنها عند ربهم یرزقون هستند. بخشی از رزق این است که به دیگران حیات و هستی و شور میبخشند. امیدواریم از آن رزق به ما هم عنایت کنند.
ترسیم فضای سیاسی کشور در سال 1360
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی با ترسیم فضای سیاسی کشور در سال 60 گفت: حوادث هفت تیر، هشت شهریور و چهارده شهریور در مقطعی اتفاق افتاد که کشور در کوران جنگ با رژیم بعث عراق قرار داشت. هنوز یک سال از آغاز جنگ نگذشته بود که این اتفاقات افتاد. من در آن زمان دادستان در استان خوزستان بودم. در آن زمان با مشکلات عدیده جنگ در خوزستان مواجه بودیم؛ ازآوارگیها گرفته تا سایر مشکلات مانند تلفات جنگی و ... خاطرم هست در آن زمان آقای مهندس غرضی استاندار خوزستان بود. اوضاع به قدری نامساعد بود که ایشان حتی به این فکر افتادند برای جلوگیری از پیشروی بعثیها، آب سد را رها کنند تا به این شکل جلوی پیشروی دشمن گرفته شود.
حجتالاسلاموالمسلمین پورمحمدی ادامه داد: در آن برهه بخش بزرگی از سرزمین ما در اشغال دشمن بود. دشمن فشار وحشتناکی وارد میکرد و در آن شرایط انسجام نیروهای مسلح ما هنوز شکل نگرفته بود. عملیات فتحالمبین که به نوعی آغاز عملیاتهای پیروزمندانه ما بود در آخر سال 60 و عید 61 رقم خورد. در وضعیتی که این چنین مشکلاتی داشتیم، منافقین در سال 60 عملیاتهای تروریستی خود را علیه مردم و نظام شروع کردند.
ایشان افزود: در آن مقطع که ترورها آغاز شده و بسیاری از مسئولین کشور را از دست میدادیم، کلام امام آرامش عجیبی به جامعه تزریق میکرد.
فعالیت شدید گروهکهای ضدانقلاب در سال 60
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به تعدد گروهکهای ضد انقلاب در دهه 60 و با بیان اینکه به خاطر حجم گسترده آن گروهها، هنوز هم رقم دقیقی از تعداد اعضاء و هواداران گروهکهای ضدانقلاب را نگفتهایم اضافه کرد: در آن برهه، گروهکها و عوامل تجزیهطلب این چنین تمام کشور را در اختیار گرفته بودند.
دادستان وقت استان خوزستان افزود: زمانی که در خوزستان بودم، به خاطر شرایط ویژه آن استان و موقعیت خوزستان در جنگ، تمایل نداشتم از آنجا خارج شوم. اما شهید قدوسی به من امر کردند تا به استان هرمزگان بروم. ایشان گفتند که اوضاع بندرعباس خوب نیست و باید به آنجا بروی. قبل از خرداد سال 60 و قبل از اینکه منافقین عملیاتهای خود را شروع کنند، گروهک اشرف دهقان - که گروهی با گرایش چپ مارکسیستی بود - در هرمزگان بیش از 60 عملیات مسلحانه انجام داده بود. این گروهک وحشت عجیبی در منطقه ایجاد کرده بود. شهید قدوسی برای کنترل اوضاع آن منطقه، من را موظف کردند تا به بندرعباس بروم. درگیر حوادث منطقه بودم که خبر شهادت شهدای هفتم تیر را شنیدم.
تاثیر سخنرانی مهم امام خمینی بعد از فاجعه هفتم تیر
حجتالاسلاموالمسلمین پورمحمدی ادامه داد: همه از این حادثه و شهادت جمعی از یاران امام و مسئولین نظام شوکه شده بودند و دشمن پیشبینی میکرد بعد از این حادثه همه چیز از بین خواهد رفت که امام آن سخنرانی معروف را انجام دادند. با سخنان امام آرامش عجیبی به جامعه برگشت. حضور چشمگیر مردم در تشییع پیکر شهدای هفتم تیر و انسجام اجتماعی شکلگرفته نیز توانست توطئه نفاق را خنثی کند. دشمن در اوج حمله و فشار بود که امام آرامش و سکینه را به جامعه تزریق کردند.
حادثه هفتم تیرماه یک نقطه تاریخی تعیینکننده برای نظام بود
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی تصریح کرد: بیتردید تحولات مثبت امنیتی، سیاسی و نظامی پس از حادثه هفت تیر 1360 اتفاق افتاد. حادثه هفتم تیرماه برای نظام یک نقطه تاریخی تعیینکننده بود. کشور ما از شروع انقلاب، عملیاتهای تروریستی متعدد و خرابکاریهای وحشتناکی را تا به امروز پشت سر گذاشته است. در این بین، عملیات نظامی مشخص است، اما عملیاتهای اطلاعاتی کاملا پنهان است. خداوند بزرگ به برکت امام، به برکت خون پاک شهدا و به برکت سربازان وفادار نظام تا به امروز از حیات این نظام مقدس محافظت کرده است.
امروز هویت و امنیت کشور با تمام قدرت حفظ شده است
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به اقتدار نظام جمهوری اسلامی یادآور شد: معنی اقتدار این نیست که شما ضربه نمیخورید. در جنگ هم ما ضربه خوردیم و شهید دادیم. در بعضی مقاطع حتی بخشی از سرزمین را هم از دست دادیم اما مجددا آن را پس گرفتیم. معنی اقتدار امنیتی این نیست که عملیات ترور انجام نمیشود و یا اینکه ربایش صورت نمیگیرد. بلکه بدین معناست که با وجود تمام توطئهها و نقشههای دشمن، هویت و شاخصهای امنیتی همچنان مثبت و قابل اتکاست.
ایشان تاکید کرد: بیتردید امروز جمهوری اسلامی ایران از قدرتمندترین کشورهای جهان در تولید امنیت است. یک زمان کشوری مثل ایرانِ دورهی پهلوی دائما در حال باج دادن به شرق و غرب است و طبیعی است که در این صورت هیچ قدرتی با او دشمنی ندارد؛ چراکه هرچه استعمارگران بخواهند در اختیار آنها قرار میگیرد. اما در مقطع کنونی، تمام کشورها و دولتهای معاند علیه جمهوری اسلامی بسیج میشوند و قصد دارند آن را نابود کنند. کشور ما در چنین شرایطی امنیت خود را حفظ کرده است. در این شرایط است که حفظ اقتدار و امنیت معنا پیدا میکند و فوقالعاده اهمیت دارد. لذا باید این اقتدار امنیتی را نعمتی بزرگ بدانیم و در منازعات سیاسی و جناحی، این ظرفیت فوقالعاده را تضعیف نکنیم. شکرگزار این نعمت بزرگ باشیم و از خداوند بخواهیم که این نعمت را برای ما نگه دارد.
ضرورت حفظ بیطرفی در نگارش تاریخ
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی فعالیت دشمن در تحریف تاریخ انقلاب را گوشزد کرده و خاطرنشان کرد: امروز وظایف ما در تدوین تاریخ انقلاب سختتر از قبل است. ما در جنگ تاریخنگاری با جریان تحریف قرار داریم. امروزه چند مؤسسه تاریخنگاری در انگلستان و برخی کشورها برای نگارش حوادث تاریخی قبل و بعد از انقلاب طبق امیال و اهداف خاص خودشان فعال شدهاند. در این شرایط موسسات تاریخنگاری انقلاب باید هشیارتر از قبل عمل کنند. باید تلاش کنیم تا حقایق تاریخی را به صورت شفاف به دست مردم برسانیم.
حجتالاسلام پورمحمدی با اشاره به لزوم حفظ بیطرفی در نگارش تاریخ گفت: یکایک ما تعلقات و دیدگاههای سیاسی خود را داریم، ولی در نگارش تاریخ نباید تعلقاتمان را دخیل کنیم. به عبارت دیگر نباید تاریخ را باب میل خودمان بنویسیم و باید وقایع را صادقانه بیان کنیم. سعی کنیم گرایشات خود را وارد روایتهای تاریخی نکنیم و اشتباهات را بپذیریم. بدون شک اگر نواقص خود را بپذیریم، اثرگذاری آن بیشتر خواهد بود.
حجتالاسلاموالمسلمین پورمحمدی خاطرنشان کرد: درست است که در زمان عملیات نمیتوانیم بسیاری از مسائل را بیان کنیم ولی بعد از آن مشکلی ندارد ایرادات خودمان را بگوییم. این را قبول دارم که برخی مسائل را نمیشود بیان کرد ولی دلیلی ندارد همه چیز را کتمان کنیم.
مقابله با جنایتهای منافقین در دهه 60
ایشان با اشاره به جنایتهای منافقین در دهه 60 و تاکید امام به مقابله با عملیات تروریستی مجاهدین خلق گفت: من همیشه به سربازی نظام افتخار کردهام و هماکنون هم به این امر مفتخرم. ما در آن مقطع سربازی امام را کردیم و به حکم ایشان عمل کردیم. ما هنوز در حال جنگ هستیم و هر وقت جنگمان تمام شد حرفهایمان را کامل خواهیم زد. هنوز خیلی حرفها در رابطه با توطئه ضد انقلاب و دشمنان باقی مانده است. این سکوت ما به معنای کتمان نیست. ما هیچ چیز را کتمان نمیکنیم. اصلا انقلاب با صداقت و طهارت به اینجا رسیده و با طهارت وصداقت نیز باقی میماند. صلابت امروز نظام نیز برگرفته از همین صداقت است.
حجتالاسلام پومحمدی اضافه کرد: در بیان تاریخ باید صادق باشیم و هرگز حقیقت را کتمان نکنیم. اگر مصلحت نیست مطلبی را بیان کنیم، ایرادی ندارد اما آن مطلب را تحریف نکنیم. برخی مطالب منشاء اختلاف است. به عنوان مثال بعضی از حواشی واقعه هشت شهریور محل نزاع بود که امام فرمودند این مسائل را جمع کنید. چراکه این ماجراها موجب انشقاق اجتماعی میشود. در صدر اسلام هم از این دست مسائل وجود داشت که واکاوی آن به زیان مسلمین است. بعضی مسائل به قول ما قضات «امر مختومه» است. بیان آن مشکلی ندارد اما نمیشود درباره آنها قضاوت کرد.
حجتالاسلام پورمحمدی ادامه داد: آنچه در سال 60 اتفاق افتاد به دنیا نشان داد که جمهوری اسلامی با چه جریانی روبرو است. همین کسانی که این جنایات را مرتکب شدند، امروز دم از حقوق بشر میزنند. همین افراد در مرصاد مقابل ملت ما عملیات نظامی انجام دادند و بدتر از آن، با صدامی که جنایتکار جنگی بود همکاری کردند. به طوری که بسیاری از تلفات ما در جنگ هشت ساله به خاطر عملیاتهای جاسوسی منافقین است. اینها در نسلکشی و به شهادت رساندن مردم ما در جنگ تحمیلی نقش مستقیم داشتند. آنها فقط به ترور بسنده نمیکردند.
واقعیت حقوق بشر آمریکایی
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی به مناسبت «هفته حقوق بشر آمریکایی» نیز گفت: این حقیقت حقوق بشر امروز دنیا است. اگر منافعشان به خطر بیفتد دست به هر کاری میزنند. آن وقت نه کودک میشناسند و نه زن و مرد؛ به هیچ کس رحم نمیکنند. امروز میبینید که این مدعیان حقوق بشر صدها کودک بومی را در کانادا کشتهاند و در گوری دسته جمعی دفن کردهاند. حالا که این قضیه لو رفته، ابراز تأسف کردهاند. متاسفانه ما برای اینکه در مقابل جنایتکاران از مردم کشورمان دفاع کردیم باید پاسخگو باشیم. آیا باید اجازه میدادیم تا این جلادان زن و کودک مردم را به خاک خون بکشند و انواع جنایات را مرتکب شوند؟ اگر به آن جنایتکاران چنین اجازهای میدادیم مدعیان حقوق بشر خوششان میآمد؟ الحمدالله ملت ایران به این حقایق واقف شده است.
حکم امام خمینی درباره اعدامهای سال 67 مبنای فقهی و حقوقی دارد
حجتالاسلام والمسلمین محمد نیازی، رئیس سابق سازمان قضایی نیروی مسلح دیگر سخنران این مراسم بود. وی با اشاره به حکم امام خمینی درباره اعدامهای دهه 1360 گفت: منافقین در دهه 60 هفدههزار نفر را ترور کردند و در زمان جنگ نیز، صدام و نیروهای حزب بعث با کمکهای اطلاعاتی آنها تهران و شهرهای دیگر را موشکباران میکردند. عملیات مرصاد در 7 مرداد 1367 رخ داد و حکم حضرت امام دو روز بعد از عملیات مرصاد صادر شد. در مقدمه حکم امام به جنایتهای منافقین، ارتداد سران آنها، محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک این گروه در شمال، غرب و جنوب با همکاری حزب بعث، ضربات ناجوانمردانه آنها علیه نظام و مردم اشاره شده است. این مقدمه نشان میدهد که امام هم از ناحیه منافقین و هم از ناحیه کسانی که در زندان بهسر میبردند و بر سر موضع نفاق خود پافشاری میکردند احساس خطر مینمودند؛ ازهمینرو آنها را محارب میدانند.
وی در ادامه از شبهاتی که درباره این حکم مطرح است سخن گفت و درباره آنها چنین بیان کرد: یکی از این شبهات این است که آنها داشتند دوران محکومیت خود را سپری میکردند؛ حالآنکه چنین نبود و آنها از داخل زندان با منافقین بیرون زندان ارتباط داشتند و خودشان را برای این عملیات آماده کرده بودند. به اعتراف منافقینی که بعد از عملیات مرصاد بازداشت شدند بنا بود نیروهای منافقین بعد از رسیدن به تهران، منافقین زندانی را آزاد کنند. در عملیات مرصاد، منافقین شکست خوردند، اما فرماندهی و تشکیلات آنها پابرجا بود.
حجتالاسلام نیازی تصریح کرد: حکم امام مبنای حقوقی هم دارد و کاملا قانونی است. براساس مواد 198 قانون حدود و قصاص که در سال 1361 به تصویب رسید، هر گروه یا جمعیتی متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند، تمام افراد و هوادارانی که موضع آن گروه یا جمعیت را میدانند و به نحوی در پیشبرد اهداف سازمان فعالیت و تلاش مؤثر دارند محارباند اگرچه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند. براساس ماده 199 این قانون هم هر فرد یا گروهی که طرح براندازی حکومت اسلامی را بریزد و برای این منظور اسلحه و مواد منفجره تهیه کند و نیز کسانی که با آگاهی و اختیار وسایل واسباب کار و سلاح در اختیار آنها بگذارند محارب و مفسد فیالارض میباشند.
انحراف فکری و عقیدتی مجاهدین خلق در سال 50
در بخش دیگری از این مراسم دکتر جواد منصوری به سخنرانی پرداخت. وی که شناختش از سازمان مجاهدین خلق به پیش از پیروزی انقلاب برمیگردد گفت: به یاد دارم وقتی در سال 1350 به عنوان عضو شورای مرکزی حزبالله برای سرنگونی رژیم پهلوی فعالیت میکردیم، یکی از افراد سازمان مجاهدین خلق که هم در سازمان بود و هم در حزبالله حضور داشت، به ما پیشنهاد داد که حزبالله با سازمان ادغام شود. من به او گفتم: شما اجازه بدهید ما برخی نوشتهها و دیدگاههای شما را ببینیم و بخوانیم و بعد تصمیم بگیریم. وقتی نوشتههای آنها را خواندم متوجه دو مشکل اساسی شدم، یکی اینکه آنها انحراف فکری دارند و دوم اینکه صداقت در کار آنها نیست و در واقع نفاق دارند.
این مبارز پیش از انقلاب ادامه داد: در سال 1353 زندانی بودم که سازمان مجاهدین خلق برنامهریزی کرد تا مرا ترور کند و اقدام به ترور هم کردند که به خواست خدا جان سالم به در بردم.
مجاهدین خلق میگفتند: ما تعیین کننده آینده ایران هستیم!
وی با اشاره به یکی از مناظرات خود با اعضای منافقین گفت: در سال 1354 که ماهیت سازمان کاملا برای همه رو شده بود، من گفتوگوی مفصلی با آنها داشتم. آنها به من میگفتند ممکن است حرفهای شما درست باشد ولی ما هیچ وقت نمیگوییم که اشتباه کردیم! آنان میگفتند: ما تعیین کننده آینده ایران هستیم.
خشم منافقین از شعارهای مردم به طرفداری از امام
منصوری که در زندان به دیدگاهها و نظرات منافقین بیش از پیش پی برد در این باره میگوید: درسال 57 در مشهد تبعید بودم و خانوادهام برای ملاقات آمده بودند. همان موقع یکی از اعضای سازمان هم با بستگانش ملاقات داشت که یکدفعه شروع به داد و فریاد کرد. بعدا از او پرسیدم چه اتفاقی افتاده بود که داد و بیداد میکردی؟ گفت برادرم در ملاقات میگفت مردم در تشییع جنازه یکی از شهدا شعار میدادند «ما همه سرباز تواییم خمینی، گوش به فرمان تو ایم خمینی» ما مبارزه نکردهایم که الان مردم بگویند «سرباز تو ایم خمینی!» شما غلط کردید که سرباز خمینی هستید! در پاسخ به آن عضو منافقین گفتم: چرا این حرفها را میزنی؟ مگر مردم باید از من و تو اجازه بگیرند که چه شعاری بدهند؟! منافقین درواقع نه به امام، نه به اسلام و نه به هیچ مرجع تقلید اعتقادی نداشتند.
این مبارز پیش از انقلاب یادآور شد: در دیماه 1357 نزد شهید بهشتی رفتم و به ایشان گفتم: سازمان مجاهدین خلق هیچ اعتقادی به اسلام و روحانیون ندارد. وظیفه من است که این را به شما بگویم و برای اثبات حرفم هم مدرک دارم. گفتم اگر به من بگویند اینها یک پرورشگاه را با 100 بچه شیرخوار آتش زدهاند من باور میکنم. شهید بهشتی به من نگاه کرد گفت: نکند این تندروی تو بخاطر دعواها و درگیریهایی باشد که با آنها در زندان داشتی. گفتم: نه! من با اینها زیر یک سقف زندگی کردهام و کاملا آنها را میشناسم.
قولی که سرکرده منافقین به آمریکاییها داد!
منصوری با اشاره به همراهی منافقین با آمریکا علیه مردم ایران گفت: اواخر سال 59 رجوی به فرانسه رفت و در آنجا با آمریکاییها برنامه ریخت که شما از ما حمایت کنید تا ما چند ماهه نظام را عوض کنیم. سپس به ایران آمد و طرح براندازی نظام را با محوریت بنیصدر کلید زد.
رئیسجمهوری که سرکردهی براندازان بود!
منصوری با اشاره به همکاری بنیصدر با منافقین تصریح کرد: موضوعی که شاید در تاریخ بیسابقه باشد این است که بنیصدر به عنوان رئیسجمهور و فرمانده کل قوا، در عین حال هدایت ضد انقلاب را هم برعهده داشت. ولی با این حال، انقلاب و جمهوری اسلامی پایدار ماند. این مسئله خیلی مهم است و جوانان باید بنشینند و به این قضایا فکر کنند.
امام گفتند: پرچم این انقلاب را به دست حضرت ولیعصر(عج) میسپاریم
وی خاطره یکی از دیدارهایش با امام خمینی در اوایل انقلاب را اینطور روایت کرد: به خاطر دارم در ملاقاتی که با امام در 29 مرداد 1358 داشتم ایشان فرمودند: «این انقلاب میماند و همه ما باید امتحان پس بدهیم». این عین عبارتی است که امام به من و آقای بشارتی فرمودند. در ادامه با اشاره به تحرکات ضدانقلاب گفتند که اینها فقط ما را اذیت میکنند و کار ما را زیاد میکنند اما این انقلاب میماند و ما پرچم را دست حضرت ولیعصر(عج) میسپاریم.
وقتی مردم توطئهها را بیاثر کردند
منصوری درباره فاجعه انفجار دفتر حزب جمهوری در 7 تیر 60 نیز گفت: بعد از انفجار هفت تیر، تمام رسانههای دنیا گمان میکردند که کار جمهوری اسلامی تمام است؛ اما روز نهم تیر تشییع جنازه شهدا، حضور گسترده مردم، مسیر تحلیلهای آنها را به کلی عوض کرد.
جنایتهای منافقین درست تبیین نشدهاند
خانم زهره سادات لاجوردی، فرزند شهید اسدالله لاجوردی و نماینده مجلس شواری اسلامی سخنران دیگر این همایش بود. او با اشاره به نفوذ منافقین در دهه 60 گفت: مجاهدین خلق با نفوذ در نهادها و سازمانهای تازهتأسیسیافته، خود را در مناصب مهم مشغول کردند تا ضربه کاری به نظام جمهوری اسلامی بزنند تا به خیال خام خود، نظام را با حذف افراد مهم ساقط کنند.
فرزند شهید لاجوردی با مقایسه منافقین و داعش تصریح کرد: آیا امروز کسی هست که بتواند از اقدامات داعش حمایت کند؟! منافقین دست داعش را در جنایت و آدمکشی از پشت بسته بودند. اسم عملیات را "عملیات مهندسی" گذاشته بودند و در این عملیات پاسداران و نیروهای کمیته را با اتو آنچنان شکنجه کرده بودند که مادر شهیدی میگفت: بعد از شهادت فرزندم، هیچوقت از اتو استفاده نکردم. چرا که پوست بدن پسر من را با اتوی داغ کنده بودند. اما به دلیل اینکه این جنایتها درست تبیین نشدهاند عدهای در داخل درباره اعدامهای دهه 60 شبههپراکنی میکنند و از سوی دیگر به دلیل انفعال ما در سیاست خارجی، در خارج هم کشورهایی که داعیه حقوق بشر دارند به جنایتکارانی مثل منافقین پناهندگی میدهند.
سؤالات جامعه درباره رویدادهای دهه 1360 بیجواب مانده است
در بخش پایانی همایش، جواد موگویی محقق و تاریخپژوه صحبت کرد. او با اشاره به شبهاتی که درباره رویدادهای دهه 1360 مطرح است گفت: بسیاری از سؤالات جامعه درباره دهه 60 بیجواب مانده. آقای نیازی شجاعت به خرج دادند و مبانی فقهی و حقوقی اعدامهای سال 1367 را بیان کردند. چرا ما با وجود حقی که داشتیم این گونه منفعل هستیم و چرا حقایق آن دهه را بازگو نمیکنیم؟! نسل اول و دوم انقلاب باید خاطرات خود را بگویند تا برای تاریخ بماند.