پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی – علیرضا رضایی؛ به بهانه فرارسیدن عید قربان و ایام حج، گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین سید علی قاضی عسکر نماینده سابق ولی فقیه در سازمان حج و زیارت داشتیم. ایشان که در سال 1366 شاهد جنایت سعودی ها در مکه بودند روایتی خواندنی و البته غم انگیز از آن واقعه دارند. همچنین واکاوی فاجعه منا و عملکرد سعودی ها در آن جریان نیز بخش دیگری از ناگفته های حجت الاسلام قاضی عسکر است.
مشروح گفتگوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی با حجت الاسلام والمسلمین قاضی عسکر را در ادامه می خوانید.
ضمن تشکر از جنابعالی بابت وقتی که در اختیار مرکز اسناد انقلاب اسلامی گذاشتید، در ابتدای گفتگو بفرمائید که از چه سالی وارد حوزه نهاد نمایندگی ولی فقیه در حج و زیارت شدید؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: بسم الله الرحمن الرحیم. بنده از سال 59 برای سخنرانی به دبی دعوت شده بودم. ما در آنجا میزبانی بنام حاج علی غروی داشتیم. ایشان مدیر کاروان بودند. او از ما خواست تا بعنوان روحانی کاروان همراهشان به حج بروم. من تا آن زمان به حج مشرف نشده بودم. فرصت خوبی قسمتم شده بود. به ایران برگشتم و تصمیم گرفتم تا خانوادهام را نیز همراه خود به حج ببرم. وقتی به ایران رسیدیم جنگ شروع شده بود و دشمن فرودگاهها را بمباران میکرد. به همین دلیل نتوانستم خانواده را همراه خود ببرم. به ناچار همراه عدهای از دوستان به بندرعباس رفتیم. دوستی بنام حاج علی مظفری در بندرعباس داشتیم که زحمت کشید برای ما بلیط گرفت و ما بوسیله لنچ به دبی رفتیم. از قشم که رد شدیم طوفان شروع شد. طوفان به نحوی شدید بود که آب دریا به داخل لنچ میریخت و ما همانجا احساس کردیم که با این وضعیت به دبی نمیرسیم. به هر زحمت ناخدا کشتی را به سمت قشم برگرداند و بعد از آرام شدن طوفان مجددا به سمت دبی راه افتاد. بدین ترتیب برای اولین بار ما به حج اعزام شدیم.
از سال 61 به بعد از من بعنوان مسئول امور روحانیون در بعثه حضرت امام (ره) دعوت به کار شد تا در موسم حج در آنجا انجام وظیفه بکنم. از این سال به بعد فعالیت من در بعثه حضرت امام آغاز شد و هر سال در ایام حج خدمتگزار بودیم. در ایامی که آقایان موسوی خوئینیها و کروبی مسئول بعثه بودند من مسئول امور روحانیون در ایام حج بودم. در سال 66 که آن حادثه اتفاق افتاد من حضور داشتم. از آن سال به بعد حج تا سال 70 تعطیل شد. هنگامیکه آقای ری شهری مسئول بعثه مقام معظم رهبری در حج شدند، با توجه به آشناییای که با من از قبل از انقلاب داشتند و سوابق بنده در حج، من را بعنوان مسئول امور فرهنگی و ارشاد بعثه منصوب کردند.
در ابتدا همه نگران بودند. حتی یادم هست شهید حاج قاسم سلیمانی به من گفت: شما خیلی با اطمینان میگویید که حادثهای اتفاق نمیافتد در صورتیکه من هنوز نگرانم. من به ایشان گفتم من با توجه به سوابقی که دارم از نگاه کارشناسی در امور حج به شما میگویم دیگر چنین اتفاقی نمیافتد. حاج قاسم محبت کردند و حرف من را در شورای امنیت ملی قبول کردند. به لطف خدا حجاج ما در آن سال اعزام شدند و از سالهای خوب حج هم شد. شرایط به گونهای بود که حجاج ایرانی از احترام سعودیها نسبت به خودشان متعجب بودند. من وقتی که از حج برگشتم، گزارش را خدمت آقا دادم و ایشان هم بسیار خرسند شدند. همانجا به حضرت آقا گفتم که من در سال 94 درخواستی را از شما داشتم. الان که شرایط مطلوب شده است اجازه بدهید که فرد جوان و جدیدی بیاید و امور حج را مدیریت کند. زمان گذشت تا به ماه رمضان رسیدیم. من با خودم گفتم که آقا استعفای ما را شفاهی قبول نکردند این بار به صورت کتبی استعفایم را ارائه بدهم. نامه مختصری را خدمت ایشان نوشتم که مضمون نامه این بود؛ خطاب به آقا نوشتم من در طول این سالها که خدمتگزارم (من از سال 60 با آقا همکاری داشتم) از شما هیچ خواهش شخصی نداشتم. حالا از شما استدعا دارم و شما را در این ماه مبارک رمضان به اجداد طاهرینتان قسم میدهم که با کنارهگیری من موافقت نمایید. نامه را هم به یکی از بستگان حضرت آقا دادم تا به دست ایشان برساند. چند روز بعد دیدم این فرد تماس گرفته و میگوید من الان خدمت مقام معظم رهبری هستم. آقا نامهتان را خواندند و گفتند من جدا با این استعفا مخالفم اما چون قسمم دادید قبول میکنم.
جمله اول آقا برای من نگران کننده بود و دلم نمیخواست که ایشان از دست من ناراحت شوند. از به این دوستمان گفتم از آقا تشکر کنند که با خواسته من توافق کردند و تماس را قطع کردم. مجددا ایشان تماس گرفتند و گفتند که آقا میفرمایند الان نزدیک حج است شما فعلا حج را بروید بعد از حج تصمیم گیری میکنیم. من هم گفتم من مطیع امر ایشان هستم. لذا حج سال 97 را هم رفتم. در این سال هم حج به خوبی برگزار شد. وقتی که برگشتیم به دوستان دفتر گفتم که قرار بود یک لطفی در حق ما بشود ولی خبری نشد. آنها هم گفتند آقا چون به شما علاقه دارند شما هم اصرار نکنید. نهایتا نزدیک ماه رمضان سال بعد شد که به دوستان گفتم من برای ماه رمضان در خارج از کشور برنامه دارم و گمان هم میکردم که بعد از حج وضعیت مشخص شود. خدمت آقا گزارش را ارئه بدهید. دوستان هم گفتند شما چند نفری را برای بعد از خودتان پیشنهاد دهید. من چند نفر را معرفی کردم که نهایتا برادر عزیزم آقای نواب بعنوان نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت منصوب شدند. مراسم تودیع و معارفه ما هم قبل از ماه مبارک رمضان برگزار شد. ماه رمضان هم من در آن سال در مرکز اسلامی هامبورگ آلمان منبر رفتم. آنچه که گفتم خلاصهای از سرگذشت ما در نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت بود.
اشاره به معاونتهای مختلف بعثه کردید، شاید برای مردم سؤال بشود که این معاونتها بعنوان مثال معاونت فرهنگ و ارشاد چه مسئولیتهایی دارد و چه اهدافی را دنبال میکند؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: ما در معاونت فرهنگی به طور کلی تمام امور فرهنگی را در آنجا متمرکز کرده بودیم. از قبیل هدایت و راهنمایی حجاج، کارهای پژوهشی حج، مدیریت فرهنگی مدیران و کارگزران حج و زیارت و همچنین حوزه عتبات و سوریه. تمام این امور در این معاونت متمرکز بود. هنگامیکه آقای ریشهری سرپرستی حجاج را برعهد گرفتند سرپرستی امور روحانیون را هم بنده بر عهده داشتم. مسئولیت امور روحانیون کار سختی بود. ما از یک طرف باید میرفتیم بدنبال تربیت و گزینش نیروهای مستعد و شایسته و از یک طرف هم باید ابزار فعالیتشان را فراهم کنیم. سرمایهگذاریهای خوبی در این زمینه شد. در زمان بعثه حضرت امام تلاشهایی در این زمینه انجام شد اما در دوران آیتالله ریشهری این امر شتاب گرفت. با آزمونهایی که داشتیم نیروهای مستعدی را شناسایی کردیم و به آنها تعلیم دادیم. الحمدالله امروز در بخش روحانیون حج، روحانیون فاضلی را داریم که توانستهاند در زمینه مدیریت حج کمک شایانی داشته باشند.
از این طرف هم سرمایهگذاری فرهنگی داشتیم. بخشی از این سرمایه گذاری فرهنگی مربوط به پژوهش بود. از سال 71 مرکز تحقیقات حج را راهاندازی کردیم. در این مراکز شروع به تدوین کتب حج کردیم. تا پیش از این سه الی چهار کتاب درباره حج بیشتر نداشتیم که یکی از این کتابها اثر مرحوم دکتر سید جعفر شهیدی بود. تا امروز که با شما صحبت میکنم حدود 1500 اثر در رابطه با حج منتشر شده است. امروز محققینی که درباره حج تحقیق میکند اکثرا در تحقیقاتشان به این کتب ارجاع میدهند.
در روزهای نخستین پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اهداف جمهوری اسلامی رساندن پیام انقلاب به جهان علیالخصوص مستضعفین بود. حج چه کمکی در این زمینه کرد؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: ما در هیچ جایی مثل حج این فرصت را بدست نمیآوریم که بتوانیم حقایق مکتب شیعه و انقلابمان را به جهانیان معرفی کنیم. دلیلش هم این است که شما اگر به هر کشوری سفر کنید مخاطبین شما مردم همان کشور هستند. اما در حج همه کشورهای اسلامی و یا کشورهای غیر اسلامی که جمعیت اقلیت را در حج دارند، نمایندگانشان در حج حضور دارند. شما هنگامیکه در صف نماز جماعت در مسجدالحرام و یا مسجدالنبی میایستید ملاحظه میکنید که در کنار شما حجاج قارههای مختلف هم حضور دارند. این یک فرصت طلایی برای ما در جهت تبیین انقلاب اسلامی است. همواره تبلیغات سوئی علیه تشیع میشود. وقتی عبادات ایرانیها نمازجماعتخواندن و قرآن خواندن ما را میبینند دیدگاهشان نسبت به تشیع اصلاح میشود و عملا آن تبلیغات سوء هم خنثی میشود. بعد از انقلاب متأسفانه دشمنان بدنبال تخریب چهره شیعه برآمدند. زائرانی که زبان خارجی بلد باشند این فرصت را میتوانند غنیمت بشمارند و حقایق شیعه و انقلاب را برای جهانیان توضیح دهند. یکی از نواقص ما این است که بسیاری از حجاج ما به زبان خارجی تسلط ندارند و این فرصت طلایی از دست میرود.
دشمنان ما تعابیر سوئی علیه انقلاب ما در دنیا به راه انداختهاند. آنها بحث صدور انقلاب ما را برای جهانیان بعنوان کشورگشایی جا اندختهاند. و به کشورهای اسلامی گفتهاند که هدف جمهوری اسلامی این است که نظامهای کشورهای مسلمان را ساقط کنند و یک نظامی شبیه به جمهوری اسلامی در این کشورها مستقر کنند. گرچه امام و مقام معظم رهبری صدور انقلاب را توضیح داده بودند ولی دشمنان این مطلب را به گونهای دیگر نمایش میدهند. امام و آقا بارها گفته بودند که هدف ما کشورگشایی نیست؛ هدف ما اتحاد کشورهای اسلامی است و اگر میگوییم انقلابمان را صادر میکنیم یعنی فرهنگ ظلم ستیزی و دفاع از مستضعفان را صادر میکنیم. ما به خاک هیچ کشوری طمع نداریم. بعثه مقام معظم رهبری هم در این زمینه ارتباطات گستردهای با ملتها و مسئولین حج کشورها داشت. با مسئولین حج سی و دو کشور ارتباطات گستردهای داشتیم. ریاست سازمان دیانت ترکیه یکی از همین مسئولین بود. سازمان دیانت ترکیه که مسئولیت حج ترکیه را برعهده داشت یکی از سارمانهای اسلامی شناخته شده در دنیا بود. ما با این سازمانها ارتباطات خوبی داشتیم و شبهاتی که در ذهن آنها نسبت به انقلاب و تشیع وجود داشت را پاسخ میدادیم. ما به بعضی از کشورها از جمله عراق نیز تجربیات خود را انتقال میدادیم. آنها بعد از صدام حج را شروع کرده بودند و تجربه زیادی نداشتند. الان الحمدالله حج عراق کاملا شبیه ما است و موفق عمل میکنند.
یکی از اتفاقات مهم دوران خضور شما در امور حج و زیارت حادثه حج سال 1366 همان حج خونین بود. آن زمان که این کشتار وحشیانه رخ داد شما در آنجا حضور داشتید. این حادثه چطور شروع شد؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: بنده یکی از حاضرین و شاهدین این قضیه بودم. سعودیها وقتی این عظمت راهپیماییهای برائت از مشرکین را میدیدند تاب نمیآوردند. در راهپیماییها شعارهای ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی سر داده میشد و از آنجایی که اینها رابطهشان با آمریکا خوب بود این حرکت ضد استکباری برایشان غیر قابل هضم بود. از طرف دیگر هم وحشت داشتند که این راهپیماییها به کشور خودشان سرایت بکند و مردم عربستان هم از این دست راهپیماییها برگزار کنند. آنها به ما میگفتند چرا اصلا این مراسم را برگزار میکنید و اگر هم میخواهید برگزار کنید بروید در یک نقطهای از بیرون شهر برگزار کنید. آنها نمیدانستند که این مراسم مبنای دینی و قرآنی دارد.
در سال 66 جمعیت ما زیاد بود. مکان استقرار بعثه نیز در میدان معاوده بود. حجاج ما هم طبق برنامه مشخصی که از قبل اعلام شده بود در مکان مورد نظر حاضر شدند. سعودیهای قبل از شروع مراسم نیروهای خود را به مکان مراسم فرستاده بودند تا از برگزاری مراسم برائت از مشرکین جلوگیری نمایند ولیکن با توجه به حجم بالای جمعیت موفق نشدند و مراسم برگزار شدند. وقتی که مراسم به پایان رسید به مردم گفته شد که مراسم به اتمام رسیده است و به سمت پل هجون حرکت کنند و در آنجا متفرق شوند. مرحوم مرتضاییفر که معروف به وزیر شعار بود در آخر مراسم پشت میکروفن به زبان عربی گفت «الی الحرم». سعودیها فکر کردند که جمعیت میخواهد به سمت حرم حرکت کند و در آنجا هم راهپیمایی نمایند. در صورتیکه ما با سعودیها توافق کرده بودیم که ما در حرم برنامهای نخواهیم داشت. اما این را نمیتوانیم تنها دلیل کشتار حجاج ایرانی بدانیم به این دلیل که آنها از قبل مسلح و آماده بودند.
وقتی که از حرم به بعثه برگشتیم آنجا متوجه شدیم که تعداد زیادی از حجاج ما مجروح و شهید شدهاند. سال بسیار تلخی بود. هنوز هم که آن صحنهها به یاد من میآید بسیار برای من تکان دهنده و دردناک است. بعضی از خانمها گم شده بودند. شایعات بدی هم در این زمینه پخش کرده بودند. همین شایعات خانوادهها را نگرانتر میکرد. از اواخر شب که جنازهها و مجروحین شناسایی شدند افراد مفقود شده هم سرنوشتشان مشخص شد. حجاج به ایران برگشتند ولیکن ما در آنجا حضور داشتیم. حجاج در مسجد الحرام حلقه میزدند و شروع به سوگواری برای شهدا میکردند. از طرف دیگر حج آن سال طولانیتر شده بود و خانوادهها نگران مسافران خود شده بودند. نهایتا تمامی پیکرها شناسایی شد و به جز تعدادی از شهدا که خانوادههایشان مایل بودند در آنجا دفن شوند مابقی به ایران برگردانده شد.
در اثر این حادثه غمبار سه سال حجاج ایرانی به حج اعزام نشدند و در سال 70 اعزام حجاج از سر گرفته شد. سعودیها در این قضیه مقصر بودند ما قصد آشوب نداشتیم و فقط هدفمان اعلان انزجار و برائت از ستمکاران و مستکبرین بود. به مردم هم گفته بودیم که با پلیس عربستان به هیچ وجه درگیر نشوید. اما اینها اشتباه بزرگی انجام دادند و دستشان به خون مردم مظلوم آغشته شد و این حرکت ننگین در طول تاریخ بنام شان همیشه ثبت خواهد بود.
سعودیها بعد از این جنایت عذر خواهی کردند؟ اعزام نشدن حجاج ایرانی چه تأثیری در رفتارشان داشت؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: در ابتدا عربستانیها گفتند که ایرانیها مقصر بودند. سران بعضی از کشورهای اسلامی هم به نوعی وابسته به عربستان بودند و در این ماجرا طرف عربستان را گرفتند. در دنیا هم تبلیغاتی سنگین علیه ما به راه انداخته بودند. سعودیها به هیچ وجه حاضر نبودند که عذرخواهی کنند. متأسفانه شیوه سعودیهای بدین صورت است. در قضیه به شهادت رساندن مرحوم میراز ابوطالب یزدی که در سال 1322 در صفا و مروه سر او را از بدنش جدا کردند هم حاضر به عذرخواهی نشدند. در آن مقطع هم چند سالی حج تعطیل شد. بعدها در ظاهر گفتند که ما باید با یکدیگر ارتباط داشته باشیم. حضرت امام نیز معتقد بودند که حج را نباید به صورت دائم تعطیل کرد زیرا حج واجب شرعی است. به همین خاطر در سال 70 مجددا اعزام حجاج انجام شد. چندین جلسه مرودات دیپلماتیک برگزار شد و در این جلسات جمع بندی شد که حجاج مجددا به سرزمین وحی اعزام شوند.
بعضیها میگویند که منافقین در این جنایت نقش داشتند تا چه میزان این ادعا صحیح است؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: به دور از ذهن نیست. ما در رابطه با حج خونین یک موصوره چاپ کردیم. در آن کتاب تصاویر برخی از منافقینی که در آن حج حضور داشتند وجود دارد. تعدادی از منافقین آن سال در حج حضور داشتند.
همواره از طرف وهابیت تلاشهایی برای ایجاد شبهه در ذهن حجاج شیعه علیالخصوص ایرانی انجام میشود. شما برای مقابله با این شبهات چه کارهایی انجام دادید؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: ما تمام کتابهایی که اینها منتشر کرده بودند را جمعآوری کردیم و در مرکز پژوهشهای حج و زیارت شبهات آنها را بررسی کردیم. شبهات تکراری آنها را جدا کردیم و به مجموعه شبهات آنها در غالب کتب و سایر محصولات جواب دادیم. حدود 350 اثر در این حوزه به چاپ رسید. بسیاری از این شبهات اتهاماتی بود که به شیعیان میزدند. یکی از این اتهامات این بود که به ما میگفتند شما قائل به تحریف قرآن هستید. ما ثابت کردیم که این حرف، اتهامی بیش نیست. یا مثلا به ما میگفتند که شما قبر پرست هستید. از هر ایرانی که به زیارت اهل بیت میرود بپرسید که آیا شما امام پرست هستید؟ پاسخ میدهد خیر ما خدا پرست هستیم. ما پاسخهایمان را در سایتهای اینترنتی به چند زبان زنده دنیا منتشر کردیم و همه دنیا فهمیدند که اینها تهمتی بیش نیست. برای حجاج و روحانیون کلاسهای آموزشی برگزار کردیم. خوشبختانه در درجه اول روحانیون ما به مباحث وهابیت تسلط پیدا کردند و به تبع آن حجاج هم به این مسائل آگاه شدند و برایشان مشخص شد که وهابیت یک مسلکی است که بوسیله انگلیسی ها بوجود آمده است.
یکی از آثاری که به شناساندن ماهیت وهابیت برای حجاج کمک میکرد خاطرات مستر هنفر بود. خوشبختانه با ایجاد آگاهی در نزد حجاج ایرانی این نگرانی هم رفته رفته برطرف شد. اکنون هم که خودشان از عقاید و مواضعشان دارند کوتاه میآیند. حضورشان در بقیع کم رنگ شده و خشونتهای آنها نیز کم تر شده است. در همین اواخر هم اعلام کردند که لزومی ندارد که مغازهها در هنگام نماز بسته باشد. وهابیها امروز در اثر فهم یا سیاستهای استعماری پای در مسیر اصلاح گذاشتهاند. این نکته را هم بگویم که تعداد کمی از مردم عربستان وهابی هستند و تعداد زیادی از محبین اهل بیت نیز در آنجا حضور دارند، اما متأسفانه تبلیغات سوء همیشه انحراف در اذهان ایجاد میکند. راه را هم برای مباحثه علمی باز نمیگذاشتند. ما بارها خواستار برگزاری مناظره بین علمای آنها و علمای خودمان شدیم. هر دفعه آنها از این قضیه سر باز زدند. هر جا هم که بحث میکردیم حرفی برای گفتن نداشتند و وقتی هم میفهمیدند که حرفهایشان تهمت و دروغ است به اشتباه خودشان پی میبردند.
اگر این مرودات علمی بین علمای ما و وهابیت زیاد شود آنها منزوی میشوند و خوشبختانه امروز با گسترش فضای مجازی این اتفاق سرعت بیشتری گرفته است. امروز شما میبینید که بساط داعش جمع شد، طالبان حرکت خشن خود را کنار گذاشته و معتدل شده است. یکسری خرافات را هم به شیعیان نسبت میدادند مثل دخیل بستن به پنجرههای حرمها و یا خاک برداشتن از اماکن مقدسه و... این مسائل را هیچ عالم شیعی تأیید نمیکند. ما فقط در روایات مان نسبت به تربت سیدالشهدا(ع) استحباب داریم. این تذکرات را هم باید به مردم بدهیم تا مذهب شیعه بعنوان یک مذهب پویا در دلها اثر کند.
در گذشته و اکنون یکی از شیوههای منافقین، ارتباط گرفتن با زائرین بیتالله و عتبات عالیات بوده. شما از این موارد مشاهده کرده بودید؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: ما برای جلوگیری از این مسائل به کاروانها ابلاغ کرده بودیم که هیچ مهمانی را در داخل کاروانها نپذیرند. تعداد نفرات کاروانهای ما مشخص است و نمیتوانند نفر اضافی راه بدهند. ممکن بود مواردی باشد که خانوادههای اینها از ایران به حج میآمدند و آنها هم از یک کشور دیگر به حج میآمدند و در آنجا همدیگر را ملاقات میکردند. با توجه به سیستماتیک بودن کاروانهای ما اگر یک نفر خارج از کاروان به کاروان ملحق میشد کاملا روشن بود و مدیر کاروان متوجه حضور آنها میشد. بنابراین از این طریق نمیتوانستند ارتباط بگیرند. حراست ما هم به این موضوع واقف بود و اگر گزارشاتی را دریافت میکرد سریعا اقدام میکرد.
از سال 66 تا حادثه منا در سال 94 حوادث دیگری از این دست هم داشتیم؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: هر ساله حوادثی و حواشی در حج رخ میدهد که خوشبختانه به دلیل نظمی که در امور حج ما حکمفرما است حجاج ما درگیر این مسائل نشده بودند. مثلا در خیلی از سالها در جمرات در روز دوازدهم اهل تسنن به دلیل ازدحام جمعیت حدود 100 نفری کشته میدادند. سابق اتوبوسها میآمدند داخل محوطه جمرات تعدادی از حجاج هم آنجا در بین اتوبوسها کشته میشدند.
در سال 94 دو حادثه تلخ رخ داد. اولین اتفاق حادثه جرثقیل در جوار خانه خدا بود که تعدادی از هموطنان ما به شهادت رسیدند. سعودیها در این قضیه کوتاهی کردند. پیشبینیهای لازم را با توجه به تعداد زیاد حجاج نکرده بودند. نهایتا در اثر طوفان شدید جرثقیل سقوط کرد و حدود 12 نفر از هموطنان ما به شهادت رسیدند. الحمدالله در اثر تلاشهایی که صورت گرفته شد دیهی این عزیزان چند ماه پیش از سعودیها اخذ و به خانوادههایشان پرداخت شد. اما این سوء مدیریت و خسارتی که به خانوادهها وارد شد با دیه حل نمیشود.
این جمعیت فشرده وقتی آنجا گیر افتادند کم کم بیحال شدند و افتادند که حتما در ابتدا خیلی از آنها زنده بودند اما به دلیل اینکه آنجا امکانات رفاهی نداشتند کاری انجام ندادند. حتی آتش نشانی در آنجا شعبه داشت و اگر آب را پخش میکرد قطعاً خیلیها زنده میماندند. یا مثلاً راه را باز بگذارند که بتوان امدادرسانی کرد درحالی که متاسفانه خیابان دیگر را هم باز کرده بودند و جمعیت بیشتر و فشردهتر شد. آنها دوربین داشتند و هلیکوپتر هم بالای سر آنها بودند و میدیدند ولی کاری نمیکردند و این نشان میداد که در آنجا مدیریت بسیار ضعیف عمل کرد.
همچنین در بحث امدادرسانی هم بسیار ضعیف عمل کردند یعنی صبح که این اتفاق افتاد آنها تا شب جنازه میبردند و پیشبینیهای جانبی هم نکرده بودند. مثلاً درمانگاه یا سردخانهها برای موقع خاص در نظر نگرفته و مدیریت بحران آنها بسیار ضعیف بود. متاسفانه 464 نفر از بهترین خلق خدا در حال احرام از تشنگی و تحت فشار از دنیار رفتند و به شهادت رسیدند.
تا زمان حاضر با توجه به تاکیدهای مقام معظم رهبری، ما هم دنبال میکردیم که کمیته حقیقت یاب تشکیل شود. آنها گفتند که تشکیل شده است. ما هم گفتیم که 464 شهید دادهایم ولی نهایتا آنها قبول نکردند و معلوم میشود که مقصر هم تشخیص دادهاند.
آیا این کوتاهیها عمدی بود؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: من گمان نمیکنم. چون که هیچ کشوری نمیخواهد آبروی خودش را ببرد. این اتفاق لطمه زیادی به حیثیت سعودیها وارد کرد. ولی قطعاً این حادثه حاکی از سوء مدیریت و بیکفایتی آنها بود.
برخی میگوید در آنجا نوع برخورد با مصدومین ایرانی خوب نبوده است؟
حجت الاسلام قاضی عسکر: نه، اصلاً شرایط به این شکل نبود چون همه در حال احرام بودند حتی گروه تفحص خود ما هم به راحتی نمیتوانست تشخیص دهد که این ایرانی است یا نه. فقط یکی دو مورد در بیمارستانها به ما گزارش کرده بودند وگرنه در بقیه موارد به مصدومین و مجروحین رسیدگی کرده و نجات پیدا کرده بودند.
نکته اصلی این است که آنها اصلاً پیش بینی این حادثه را نمیکردند و متاسفانه مدیرت بحران آنها بسیار ضعیف و ناتوان است. اداره کردن آنجا بیشتر نوع سنتی دارد تا مدیریت علمی و به همین جهت هم آسیب دیدند و اگر طبق روال گذشته اجازه میدادند از دو خیابانی که سالهای گذشته عبور میکردیم برویم این اتفاق برای ما نمیافتاد ولی سوء مدیریت آنها این فاجعه را به بار آورد. از سال 1394 که این اتفاق افتاده هنوز کمیته حقیقت آنها مقصر را اعلام نکرده، و این نشان میدهد که مقصر را پیدا کردهاند و خودشان هستند.
این را هم بگویم که همان موقع سخنرانی حضرت آقا خیلی تاثیرگذار بود البته پیامها و پیگیریهای ایشان بسیار موثر بود. چون مقام معظم رهبری همیشه نسبت به حجاج همه ساله یک حالت عطوفتی داشته است. ایشان فرمودند وقتی حاجیها از پلههای هواپیما پایین میآیند به من حس شعف دست میدهد. آقا خیلی به امر حج و حجاج اهمیت میدهند و در این حادثه خیلی متاثر شدند. جنازهها هم به ایران برگشت بجز عدهای که میخواستند همانجا دفن شوند که همانجا هم دفن شدند، بقیه برگشتند که من از حضرت آقا خواهش کردم خود ایشان هم پذیرفتند که در گلزارهای شهدا دفن شوند و شدند. بعد هم با عنایت آقا کمک کردیم تا به اسم شهید خوانده شوند. حضرت آقا هنوز هم از این قضه ناراحت هستند و فرمودند نباید این حادثه فراموش شود.
از شما تشکر میکنم. اگر نکتهای هست که میخواهید اضافه کنید بفرمائید.
حجت الاسلام قاضی عسکر: من هم از شما تشکر میکنم. موفق باشید.