پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ طرح مبحث ولایت فقیه از سوی امام خمینی، علاوه بر این که پایه های فکری انقلاب اسلامی را تحکیم کرد، بنیان حاکمیت پهلوی را نیز به لرزه انداخت. آیتالله سید حسن طاهری خرم آبادی میگوید: وقتى امام بحثهاى ولايت فقيه را مطرح كردند، رژيم به دست و پا افتاد، زيرا نسبت به حيثيت وجودى خود، احساس خطر جدى مىكرد. اينجا ديگر بحث بالاتر و فراتر از مخالفت با برنامههاى رژيم بود و مكتب و اساس تازهاى در حال پايهريزى بود. در واقع اين معنا پايه ريزى مىشد كه همه اين حكومتها غاصب و باطلند؛ زيرا در زمان غيبت بايد فقيه جامع الشرايط حكومت كند. در اين صورت مبارزه شكل و حالت ديگر پيدا مىكرد.
مسأله ولايت فقيه در كتابهاى فقهى مطرح بود و چيز جديدى نبود، اما اينكه جامه عمل بپوشد، براى رژيم سنگين بود و اصلا فكرش را هم نمىكردند كه كار به اين مراحل بكشد. بحث درباره مبانى ولايت فقيه مهم نبود. مسأله ولايت فقيه مسألهاى فكرى و نظرى بود؛ هم در خصوصياتش و هم در حدودش و هم در ادلهاش. در واقع مسألهاى نبود كه مورد قبول همه علما باشد. به اجمال، همه علما در حد ضعيفى ولايت فقيه را قبول دارند و دست كم درباره اين كه ولايت فقيه در امور حسبيه باشد، همه اتفاق نظر دارند. امور حسبيه يعنى امورى كه روى زمين و معطل مانده و مطلوب شارع هم هست و كسى هم مكلف به انجام آن نشده است. قدر متقن اين است كه فقيه متصدى اين امور باشد. مثل عهدهدارى اموال يتيمان، مجانين و ...
اما آنچه درباره بحث ولايت فقيه امام مطرح است، بالاتر از اين حرفهاست. اينكه فقيه حكومت تشكيل بدهد و رتق و فتق امور را در دست بگيرد و احكام اسلام را پياده كند، مسائلى بود كه باعث وحشت رژيم شده بود، وگرنه بحثهاى نظرى و صرفآ بيان يك مسأله فقهى، اين قدر مخالفت نداشت؛ همانگونه كه علماى گذشته مثل مرحوم نراقى، صاحب جواهر، مرحوم نائينى، مرحوم آخوند و حتى مرحوم آقاى بروجردى هم بحثهايى در زمينه ولايت فقيه داشتند كه در همان حد نظرى و مسألهاى فقهى باقى ماند، اما آن چيزى كه باعث شد تا اين معارضات و حرفها به وجود بيايد، اين بود كه امام تنها به ذكر مسأله فقهى اكتفا نكردند، بلكه مكتبى عملى و اساس تشكيل حكومت اسلامى را در نجف پايهريزى كردند كه دنياى اسلام را هم فرا گرفت.
غرض من اين بود كه مقدارى از اين جوسازىها در همين زمانها و به دليل همين بحثهاى ولايت فقيه شروع شد. آقاى حاج آقا مجتبى تهرانى كه آن وقت در نجف بودند و از دوستان و علاقهمندان به امام بودند و در درسهاى امام شركت مىكردند، مىگفت كه من به امام عرض كردم كه آقا! خيلى دارند جوسازى مىكنند، امام فرمودند چيزى نيست، گوش ندهيد، اينها از همين سور (چهاردیواری اطراف شهر) نجف بيرون نمىروند.
منبع: خاطرات آیتالله سید حسن طاهری خرمآبادی، جلد دوم، مرکز اسناد انقلاب اسلامی