یک عکس یک روایت

روایت مریم کاظم‌زاده از روزهای سخت کردستان / تعجب کُردها از استقامت یک زن

فقط تشنگى نبود، راه هم خيلى سخت بود. راستش اصلا راهى نبود. يك نفر به سختى عبور مى‌كرد. باران راه را شسته بود. بلدچى‌هاى كُرد از حضور من تعجب مى‌كردند و مى‌گفتند زن‌هاى ما هم از اين راه نمى‌آيند. آن روز در دلم، دوربينم را با اسلحه‌ها و خشاب‌هايشان مقايسه مي‌كردم. استقامتشان برايم عجيب بود.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۰۷ خرداد ۱۴۰۱ - 2022May 28
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ارسال نظر
تازه های کتاب