پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ 15 خرداد 1401 حجتالاسلام والمسلمین سید محمود دعایی، از یاران امام خمینی و از مبارزان پیش از انقلاب، دار فانی را وداع گفت. به همین مناسبت گوشهای از زندگی مبارزاتی وی از نظر میگذرد.
تولد
سید محمود دعایی در 27 فروردین 1320 مصادف با میلاد حضرت رسول(ص) در یزد به دنیا آمد. پدرش حاج سید محمد دعایی یزدی معروف به سید محمد زارچی از روحانیون و وعاظ معروف یزد بود که در دوران رضا شاه در مورد خلع لباس و برداشتن عمامه و تلاشهایی که رژیم برای تجدد و کشف حجاب انجام میداد، مقاومت کرده و در منابر و محافل علیه برنامههای و اقدامات ضد اسلامی رضاشاه تلاش میکرد. به همین دلیل توسط رژیم دستگیر و به کرمان تبعید گردید.
تحصیلات در کرمان
سید محمود در ۴ سالگی به اتفاق مادرش به کرمان رفت. وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه در حوزه علمیه کرمان به نام مدرسه معصومیه به تحصیل علوم اسلامی مشغول شد. ایشان در مورد تحصیلات علومی دینی خود در کرمان میگوید: «اساتید ارجمندی در کرمان داشتم. مرحوم آقای صالحی سرپرست حوزه علمیه کرمان که دروس بالا را تدریس میکرد، آقای نجفی که از شخصیتهای ارجمند و بزرگوار حوزه بود و درسهای ابتدایی را تدریس میکرد، همچنین آقایان حجتی کرمانی و اخوان موحدی کرمانی از جمله آقای شیخ محمدعلی....ولیکن من از محضر مرحوم آیتالله حاج شیخ محمد روحانی که آن زمان معروف به شیعهزاده بود بیشترین بهره را بردم.»
شروع مبارزات در کرمان
در زمان تحصیل در کرمان بود که روی به مبارزه علیه سلطنت پهلوی آورد. وی خود در مورد آغاز مبارزاتش میگوید: «فعالیتهای مبارزاتی را در کرمان با دوستانم آغاز کردم. ابتدا از تکثیر وتوزیع نامهها و خطابههایی که از قم میرسید و یا از مجامع علمی دیگر مثل اصفهان و مشهد دست به دست میآمد شروع کردیم. سپس نوارهای سخنرانی را تکثیر میکردیم و در اختیار علاقهمندان میگذاشتیم.»
وی در مورد فعالیتهای خود در مورد سفر شاه به کرمان میگوید: «هنگام سفر شاه به کرمان، تراکتهایی را تهیه کردیم. خود من در دوره دبیرستان تایپ را آموزش دیده بودم، دستگاه تایپی از مغازه آقای شکیبی، امانی گرفتم. آنگاه در مدرسه یا منزل، اعلامیهها و تراکتها را چاپ میکردیم. این تراکتها علیه شاه و خطاب به مردم بود و در آن نوشته شده بود که ما مهمان ناخوانده نمیخواهیم، شاه خائن است، به اهداف اسلام و روحانیت خیانت میکند و مسائلی از این قبیل.» وی در مورد نحوه توزیع اعلامیه میگوید: «در یک صفحه خط بندی میکردیم. یعنی در یک صفحه A4 دو ستون قرار میدادیم. 12 تا 13 عبارت را انتخاب کرده کپی گذاشته تایپ میکردیم. در هر دفعه تایپ 50 تا 100 عدد تراکت به دست میآمد. از صبح تا شب کار میکردیم تا چندهزار اعلامیه تهیه میکردیم. واحدهای دیگری هم بودند که در انجام این کار با ما همکاری میکردند. سپس تمام اعلامیهها را در سطح شهر توزیع میکردیم»
ورود به قم
سید محمود دعایی بعد از اتمام سطوح اولیه تحصیلی در کرمان به حوزه علمیه قم رفت. «ورودم به قم در ایام زندانی شدن حضرت امام بود و درست در همان روزهای اولی که من در قم بودم، امام از زندان آزاد شدند و من به کانون مبارزاتی طلاب در قم پیوستم.» وی در مورد تحصیلات خود در قم نیز میگوید: «من در قم مکاسب و رسائل را شروع کردم و تا کفایه در قم بودم و از محضر اساتید گرامی چون حضرات آیات سلطانی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، سبحانی، اعتمادی و آقارضا صدر استفاده بردم.»
ادامه مبارزات در قم
همچنان که اشاره شد سید محمود دعایی بعد از ورود به قم به کانون مبارزاتی طلاب در قم پیوست. وی هنگام آزادی امام خمینی از بند رژیم پهلوی جزو 100 نفری بود که به عنوان مأمورین ویژه انتظامات برگزیده شده بودند.
در ادامه همکاری خود را با انقلابیون محکمتر کرد و در همان سالهای ورود به قم، تایپ و تکثیر و توزیع نشریه بعثت را بر عهده گرفت. بعد از توقیف نشریه بعثت، به همکاری با ماهنامه انتقام پرداخت: «در آنجا اعلامیهها را حروفچینی و چاپ میکردیم. همچنین عکسهایی از امام خمینی را چاپ میکردیم و به سرتاسر ایران میفرستادیم..»
به دنبال تبعید امام خمینی، سید محمود دعایی علاوه بر چاپ و توزیع اعلامیههای امام خمینی، در منبرهای خود نیز به روشنگری میپرداخت: « مقارن همین ایام آقای نعمت میرزازاده بعد از تبعید حضرت امام شعر بلند حماسی سروده بود که بسیار زیبا و ارزشمند بود و بدین وزن سروده شده بود:
ای ز وطن دور، ای مجاهد دربند ای دل اهل وطن به مهر تو پیوند
نای تو خاموش همچو خشم که در مشت جان تو در جوش همچو شیر که در بند
خلاصه چهل و خردهای بیت شعر بود که آن را با خط خوش تکثیر کرده و در بین طلاب پخش میکردیم. در اثنای یکی از بزرگداشتها در مسجد اعظم این شعر را خود من در بالای منبر خواندم و خدا توفیق داد که توپوق نزدم و صدایم هم نگرفت.» سید محمود دعایی در مورد ادامه مبارزات خود در این ایام میگوید: « تصادفا مقارن آن ایام من در یک سفر کوتاه سه ماهه قبل از هجرت طولانی ام، در عراق و نجف بودم. یک روز که در مدرسه مرحوم بروجردی در نجف نشسته بودم و منتظر اقامه نماز مغرب و عشاء بودم، حاج آقا مصطفی نزد من آمد و گفت: شما در ایران امکانات تکثیر دارید؟ گفتم: بله. گفت: میتوانید از این امکانات استفاده کنید؟ گفتم: بله، آمادگی داریم هر کاری که بگویید انجام دهیم. سپس گفت: اعلامیهای را امام دادهاند که خطاب به مردم ایران است و از آنها خواستهاند استقامت کنند. هم به مردم امید دادهاند که ایشان در مواضعشان استوارند، هم خطاب به روحانیون گفتهاند که: به راه مبارزه ادامه دهند. از مبارزین هم تقدیر کردهاند و از این که این راه را تا به حال ادامه دادهاند قدردانی نمودهاند. ما میخواهیم این اعلامیه تکثیر بشود. من بلافاصله نسخه را از ایشان گرفتم و روز بعد عازم ایران شدم. از طریق خرمشهر به قم آمدم و اعلامیهها را در سطح وسیعی البته در حد امکاناتی که داشتیم تکثیر و توزیع کردم. در سطح حوزه علمیه قم 15- 16 هزار تکثیر کردیم و بقیه را به حوزههای سایر شهرها فرستادیم. پخش این اعلامیه بسیاری از طلاب افسرده و پژمرده را که بعد از تبعید حضرت امام دچار نوعی یاس شده بودند، امیدوار کرد.»
سید محمود دعایی مبارازت خود علیه رژیم پهلوی را ادامه تا اینکه در سال ۱۳۴۶ به خاطر فعالیتهای سیاسی تحت تعقیب رژیم شاه قرار گرفت و مخفیانه به عراق رفت و در آنجا تحصیلات علوم اسلامی را نزد مقتدای خویش امام خمینی ادامه داد. در این دوران تلاشهای وسیعی برای استردادش صورت گرفت که مأموران رژیم گذشته در این زمینه موفق نشدند.
ادامه مبارزات تا پیروزی انقلاب اسلامی
سید محمود دعایی قبل از پیروزی انقلاب در خارج و داخل ایران از فعالان سیاسی بود و در خلال این مدت به اروپا و کشورهای آسیای غربی (چون سوریه، لبنان، اردن، عربستان، پاکستان، و افغانستان) سفر کرد . ایشان در جریان مبارزات سیاسی خارج از کشور مدت ۷ سال سخنگوی نهضت روحانیت مبارز در ایران بود و نمایندگی امام خمینی را به عنوان رابط بین مسئولین عالیرتبه عراقی با او به عهده داشت و همچنین رابط بین سازمانها و انجمنهای اسلامی دانشجویی و برخی شخصیتهای مبارز خارج از کشور با وی بود. همچنین در زمان اقامت در عراق تهیهکننده و مجری برنامه رادیویی «صدای روحانیت» بود که در مبارزه با رژیم پهلوی پخش میشد. او پس از سالها اقامت در عراق و همراهی با امام به پاریس رفت و در پرواز انقلاب همراه با بنیانگذار جمهوری اسلامی در۱۲ بهمن ۵۷ به ایران برگشت.
حجتالاسلام و المسلمین سید محمود دعایی بعد از پیروزی انقلاب در اوایل سال ۱۳۵۸ به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق عازم بغداد شد و بهدنبال اعتراض به دخالتهای آشکار مأمورین عراقی در امور داخلی ایران به دستور وزارت خارجه در اسفند ۱۳۵۸ به ایران بازگشت. پس از آن مدتی در دفتر امام خمینی اشتغال داشت و سپس به دستور ایشان در اردیبهشت ۱۳۵۹ به سرپرستی موسسه اطلاعات منصوب شد و از آن سال تا زمان رحلت به عنوان سرپرست موسسه اطلاعات فعالیت داشت.
سید محمود دعایی که از اعضای جامعه روحانیت مبارز تهران بهشمار میرفت، در آستانه انتخابات مجلس سوم به همراه جمعی دیگر از اعضا، مجمع روحانیون مبارز را تشکیل دادند. او در شش دوره مجلس پس از انقلاب یکی از کرسیهای تهران را در مجلس شورای اسلامی در اختیار داشت. این روحانی فعال در عرصه رسانه، در سال ۱۳۹۳ نشان افتخار عرصه فرهنگ و هنر را دریافت کرده بود.
حجت الاسلام والمسلمین دعایی همچنین از سوی انجمن دفاع از آزادی مطبوعات موفق به دریافت قلم طلایی به عنوان چهره شاخص فرهنگی شد که او این جایزه را به موزه حضرت علی بن ابیطالب(ع) در قم اهدا کرد.
رحلت
سیدمحمود دعایی سرانجام پس از عمری تلاش در 15 خرداد 1401 دعوت حق را لبیک گفت. به همین مناسبت از سوی رهبر معظم انقلاب پیام تسلیتی صادر شد:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
«درگذشت مبارز قدیمی و یار دیرین امام بزرگوار جناب حجتالاسلام آقای سیدمحمود دعائی رحمةاللهعلیه را به خاندان گرامی بهویژه همسر و فرزندان مکرّم و نیز مجموعهی بزرگ دوستداران و همکاران ایشان تسلیت عرض میکنم. ایشان برخوردار از صفات نیک و پسندیدهای بودند: صفا و سلامت نفس، فروتنی و سادهزیستی، پاکدستی و قناعت، ارادت عمیق و راسخ به امام بزرگوار و انقلاب و پایداری و وفا در دوستی و رفاقت. گذشتهی ایشان در عراق و ایران در دوران مبارزات هم فصل مُشبِع دیگری است که موجب رحمت و مغفرت الهی است انشاءالله. از خداوند متعال تفضلاتش را برای آن مرحوم مسئلت میکنم.
سیّدعلی خامنهای
16 خرداد 1401.»