پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حجتالاسلام والمسلمین علی دوانی با اشاره به سیره حضرت آیتالله العظمی سید حسین بروجردی زعیم حوزه علمیه قم در عزای حضرت سیدالشهداء(ع) مینویسد: «حضرت آیتالله بروجردی عزاداری خامس آلعبا و سایر ائمه اطهار(ع) را هر سال در خانه خودشان برگزار میکردند. در بروجرد هم این وضع برقرار بوده است. در تمام ایام مصیبت و سوگواری ائمه، متاثر و منقلب بودند. هنگامی که وعاظ و سخنوران دینی موعظه میکردند یا مصیبت میخواندند به دقت گوش میدادند و زود منقلب شده اشک از دیدگان فرو میریختند. در این حالت بدنشان هم به سختی تکان میخورد.
زمانی که در بروجرد اقامت داشتند، مبتلا به چشم درد سختی میگردند، به طوری که اطباء از معالجه چشم ایشان عاجز میشوند. در آن موقع ماه محرم فرا میرسد. در بروجرد رسم است که عزاداران در روز عاشورا خرد و کلان گِل به سر و روی خود میمالند. چون در روز عاشورای آن سال هیئت عزاداران بدین گونه طبق معمول هر سال برای عرض تسلیت به خانه آن فقید سعید، وارد میشوند، آن مرحوم به همراه تمام علما و مردم حاضر در مجلس روضه از جا برخاسته تکیه به دیوار میدهند.
خودشان فرموردند: «آن روز خیلی منقلب بودم، منظره آن عزاداران سخت مرا منقلب کرد. همانطور که جمعیت سینهزن از کنار من عبور میکرد دست بردم مقداری گل خشکیده از روی لباس آنها برداشته به قصد استشفاء بر چشم بیمار خود مالیدم، همان روز احساس کردم که درد چشمم تخفیف یافته و کم کم کاملاً خوب شد».
یکی از نزدیکان ایشان نیز بعد از نقل این داستان که ما مکرر از علمای معتبر شنیدهایم اضافه میکرد که من خود شاهد این موضوع بودم و از آن روز تا روزی که آیتالله فقید در قید حیات بودند، دیگر عارضه چشم درد برای ایشان روی نداد و در دید چشم ایشان نقصانی پدید نیامد.»
منبع: مفاخر اسلام (جلد دوازدهم)، به قلم حجتالاسلام والمسلمین علی دوانی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی