پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ هئیتهای مذهبی با توجه به قدمت و سابقه طولانی علاوه بر حفظ و کارکردهای سنتی، کارکردهای جدید نیز در طول دوران شکلگیری نهضت اسلامی و پیروزی انقلاب بر عهده داشتند. از جمله این کارکردها میتوان به کارکردهای سیاسی، فرهنگی، هنری، اجتماعی اشاره کرد. بر اساس چنین کارکردهایی در درون هئیتهای مذهبی؛ هستههای انقلابی شکل میگرفت و انقلابیون در هئیتها آموزش نظامی میدیدند. شعارها، اعلامیهها، نوارها، تصاویر و عکسهای انقلابی تهیه، توزیع و تکثیر میشدند. همچنین در همین هیئتهای مذهبی تجلیل از انقلابیون و بزرگداشت یاد شهدا در قالب جلسات آموزش قرآن و احکام اسلامی، روضهخوانی و مراسم عزاداری و ... انجام میشد.[1]
در آستانه محرم سال 1342، دستگاه امنیتی رژیم با وقوف به نارضایتی روحانیان از رژیم و احتمال اقدامات اعتراضی، تدابیری اندیشید تا بتواند مجامع و مجاس سوگواری را کنترل کند. پلیس تهران طی بخشنامههایی دستورات متعددی مبنی بر اعلام ممنوعیت «اعمال خلاف شئون مذهبی» در تحدید فعایت هئیتهای مذهبی و دستههای عزاداری صادر کرد.[2]
در سوی مقابل، امام خمینی در 28 اردیبهشتماه، با ارسال پیامی، با بیان اینکه «خطر امروز بر اسلام، کمتر از خطر بنیامیه نیست» از نوحهخوانان و سرایندگان اشعار مذهبی خواستند «در نوحههای سینهزنی، مصیبتهای وارده بر اسلام و مراکز فقه و دیانت و انصار شیعه» را بازگو کنند.
در ماه عزاداری سالار شهیدان دستورات امام خمینی در مجالس مذهبی به اجرا درآمد تا اینکه روز عاشورا فرارسید؛ در روز 13 خرداد مصادف با عاشورای حسینی، یک راهپیمایی بزرگ توسط هیئتهای موتلفه اسلامی در تهران ترتیب داده شد و مردم ضمن عزاداری، در انتقاد از عملکرد رژیم پهلوی، شعارهای سیاسی هم سردادند.
در روزهای پایانی محرم سال 42، دستههای عزاداری با مشارکت هزاران نفری، در خیابانهای تهران به راه افتادند و اعلامیه و اعلامیههای امام خمینی و دیگر مراجع بین مردم توزیع میشد. روی پرچمها و کتلها، عکسهای امام نصب شده بود و برای نخستینبار، مردم نوحههایی در حمایت ایشان سردادند. با دستگیری امام، هیئتها و دستههای سوگواری با شعار «یامرگ، یا خمینی» و «مرگ بر شاه» به این اقدام اعتراض کردند. [3]
در آستانه محرم 1343ش دستگاه امنیتی رژیم با توجه به تجربهای كه از محرم سال پـیش داشت، تدابیر شدیدی اتخاذ كرد. از جمله تطمیع وعاظ، در دست گـرفتن مـدیریت برخـی مجالس حساس عزاداری و فرستادن مأموران نفوذی تحت عنوان مستمع و عزادار به هیئـتهـا با وجود این تمهیدات، باز هـم محـرم و صـفر سـال 1343ش رنگ سیاسی و مبارزاتی داشت. یكی از محورهای مشترك منبرهای سیاسی این مقطـع، تطبیـق وقایع و رخدادهای روز با وقایع تاریخی صدر اسلام و تشبیه مقامات و رجال سیاسی وقت به شخصیتهای منفور تاریخ شعیه است.[4]
موج بعدی اعتراض در این سال بـا تـصویب لایحـه كاپیتولاسـیون و بـه تبـع سـخنرانی شدیداللحن امام خمینی در اعتراض به آن آغاز شد كه سرانجام رژیم، تصمیم بـه دسـتگیری و تبعید امام خمینی گرفت. از این پس، ذكر نام و یاد امام خمینی و دعا برای سلامتی و بازگشت او در آغاز یا پایان مجلس، به یكی از اركان سخنرانی ها، وعظ ها و روضهخوانیهای انقلابیـون از جمله در هیئتهای مذهبی تبدیل شد.
طی سالهای 1343 تا 1357 در بسیاری از مساجد تهران، هیئتهایی پدید آمد که گرایش سیاسی داشتند و ساواک برای بیشتر آنها، پرونده سیاسی تشکیل داد. جلسه های این هیئتها هر هفته به صورت سیار در یكی از خانه های اعضا تشكیل میشد. ازطرفی ساواك وشهربانی نیز فعالیتهای آنها را كنترل و از كارهای آنها گزارش تهیه میكردند. یكی از آنها هیئت اتفاقیون بود. اتفاقیون از هیات های قدیمی تهران بود که سابقهی تاسیس آن به سالهای قبل از دههی بیست برمی گشت. این هئیت به منظور برگزاری مراسم مذهبی و تعلیم معارف اسلامی تاسیس شد. جلسات هیئت به صورت هفتگی و در منازل اعضا برگزار می شد. منازل اکثر اعضا در اطراف خیابانهای خراسان، هفده شهریور و ری بود و لذا غالب جلسات هیئت در آن حوالی تشکیل می شد.[5] شهید محلاتی و سید ابوالقاسم شجاعی دوتن از واعظی بودند كه در این هئیت فعالیت داشتند. حتی آنها به دلیل انتقاد از دولت و تجلیل از امام خمینی به دست ماموران کلانتری دستگیر شدند.[6] نمونه دیگر هیئت متحدهی انصار القران بود. از دیگر هیئتهای سیاسی میتوان به هیئت انصارالحسین اشاره کرد. این هیئت از فعالترین هیئتهای سیاسی به شمار می آمد و شهید محلاتی، هاشمی رفسنجانی و باهنر هم در جلسات هفتگی آن سخنرانی کردند.[7] افزون بر اینها میتوان به هیئت هائی همچون، متوسلین به ابوالفضل (ع), هیئت نوباوگان رضویون, هیئت جوانان بنی هاشم, مکتب الحسین(ع), هیئت متوسلین به امام زمان(عج)، اشاره كرد.[8]
در این هئیتها مسائل مختلفی همچون فلسفهی واقعی قیام امام حسین (ع)، فتواهای امام خمینی، مقایسه اعمال رژیم پهلوی با بنی امیه به صورت كنایه، دعای برای آزدای زندانیان، دعوت به اسقامت وپایداری، مبارزه با اسرائیل, زنده نگه داشتن نام و یاد امام خمینی، موضوع بهائیان و مسائل اجتماعی، مطرح همچنین دعای ندبه خوانده می شد.[9]
افزون بر این میباید به هیئتهای مرتبط با فدائیان اسلام اشاره كرد. در سال 1344 مسجد مهدیه در خیابان حضرت عبدالعظیم(ع)، محل برپائی جلسات و فعالیتهای مخفیانه فدائیان اسلام بود. تجمعات آنها غالبا با عنون مراسم عزاداری به ویژه در ماههای محرم، صفر و رمضان برپا میشد. و همواره شماری از آنان توسط ساواك بازداشت میشدند. از جمله هیئتهایی كه ساواك به فدائیان نسبت داده میتوان به این موارد اشاره كرد:
هیئت جوانان بنی فاطمه به طور سیار، هیئت ایرانیهای مقیم مركز، عزداران حسینی در خیابان آیزنهاور، هیئت كارگران كفاش میدان دروازه دولاب، هیئت كارگران صنف سراج خیابان شهباز، هیئت شاه نجف و ساوهایهای مقیم تهران، تكیه دولابیها انتهای جهان پناه، هیئت عزداران حسینی، طرقیهای مقیم مركز مسجد حیدریه خیابان شهباز، هیئت قائمی علم القرآن مسجد حیدریه، هیئت پیر عطا خیابان ری، هیئت محبان الحسین(ع) و هیئت بانوان مومنهی اهل اصفهان خیابان ری.[10]
در واقع این هیئتها نقش مهمی در تعمیق وگسترش مبارزه و پروش و كادرسازی نیروهای انقلابی بر عهده داشتند. در مجموع باید گفت این حرکتها بر مبنای روحانی – مسجد با حضور جوانان و پیران تدین و بیشتر در ایام محرم و رمضان برگزار میگشت، به نوعی تامین کننده نیروهای انقلاب بود. کار اصلی آنان افزون بر مراسم عزاداری، تشکیل محفل سخنرانی و قرائت و تفسیر قرآن بود که به آسانی رنگ سیاسی به خود میگرفت.[11] فعالیتهای انقلابی این هیئتها و سایر هیئتهای فعال در تهران باعث شده بود که شهربانی همواره برای آنها تشکیل پرونده بدهد. افزون بر این شهربانی در شهرستانها نیز فعالیت هیئتهای مذهبی را زیر نظر گرفت و برای آنها پرونده تشکیل داد.[12] که از جمله این هیئتها به موارد زیر باید اشاره کرد.
پینوشتها:
[1] . نقش هياتهای مذهبی شهر تهران در فرآيند پيروزی انقلاب اسلامی، دانش سیاسی، سال هشتم، شماره دوم – (پیاپی 16)، پاییز و زمستان 1391، ص 69.
[2] . حسام مظاهری، محـسن، رسانه شیعه (جامعهشناسی آئینهای سوگواری و هیئتهای مذهبی در ایران)، تهران: سروش.1387، ص 64.
[3] . همان، صص 77-75.
[4] . نقش هياتهای مذهبی شهر تهران در فرآيند پيروزی انقلاب اسلامی، پیشین، ص 64.
[5] قامت استوار: شهید حجتالاسلام فضل الله مهدی زاده محلاتی، ج1، تهران: وزارت اطلاعات، مركز بررسی اسناد تاریخی 1381.صص ص92.
[6] همان ص 85.
[7] جریانها و سازمانهای مذهبی – سیاسی ایران، پیشین، صص327-328.
[8] فلاحی، اکبر، سالهای تبعید امام خمینی(ره)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1385، ص257.
[9] نك: قامت استوار:ج1،پیشین، صص 101،110،118، 121،249.
[10] فلاحی، اکبر، محرم و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1393، ص 158.
[11] جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی – سیاسی ایران از روی کار آمدن محمدرضا تا پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، صص327-328.
[12].مهدی پروین زاد، جغرافیای سیاسی فرهنگی انقلاب اسلامی ایران، فصلنامهی یاد، شماره بیست و ششم و بیست و هفتم، سال هفتم، بهار و تابستان 1371، صص26-27.