پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ در جنگ جهانی دوم اشغال ایران توسط متفقین در شهریور 1320 منجر به عزل رضا خان از سلطنت و تحقیر ملت ایران شد. هرچند خبر عزل دیکتاتور موجب شادی مردم بود اما هجوم روس و انگلیس به جای جای کشور حوادث تلخ و قحطی گستردهای را رقم زد.
مهدیقلی هدایت ملقب به مخبرالسلطنه که از رجال عصر قاجار و پهلوی بود و در دوران رضا خان منصب نخستوزیری را به مدت 6 سال بر عهده داشت، در کتاب «خاطرات و خطرات» ناگفتههای قابل تاملی را از شهریور 1320 روایت میکند.
باز جنگ بینالملل
پس از جنگ بین الملل 914 ترجیح بندی ساخته بودم بند اولش را یاد میکنم.
باز چه نیرنگ زد حقهگر، روزگار طرح دگر درفکند نقش دگر زد بکار
منظره هولناک پرده ز رخ بر کشید معنی آن درد و غم صورت آن اضطرار
فتنه جهانگیر شد مشرق و مغرب گرفت بسته ز هر سو نگر بر همه راه فرار
برگ نشاط و طرب سوخت از این تندبار شاخه خرم نماند گشت خزان نوبهار
ورد زبان همه بمب و تفنگ است و توپ آتش کین شعله در گاز حسد در بخار
گر تو بگویی که این باز چه بیدادی است طرفه جوابی دهند کاز پی آزادی است
پس از جنگ 914 سه عنوان جدید برای اجرای اغراض قدیم روی کار آمد در روسیه بلشویکی در ایتالیا فاشیسم در آلمان نازی و مشغول بازی شدند هر سه مسلک در حدود خود قوت گرفت الفاظ ناشتی و حسنک واحد.
آلمان کامرون را میخواهد که در جنگ پیش از تصور او در آوردند در فزایند میدان نشو و نما ندارند تجهیزات زیاد میکند و در مقدمه دست به بعضی قطعات اتریش و چکوسلواکی نهاد. لهستان را با روسیه تقسیم کرد که دالان دانیک را متصرف شود و آن ظلم را جبران نماید.
روی سخن او با انگلیس است و موضوع اختلاف کامرون ملاقات چمبرلن در برلن نتیجه مطلوب ندارد شاید در خط موافقی بود منجر به کنارهگیری شد چرچیل روی کار آمد با مخالفت بسیار کار به جنگ کشید آخرالدوا الکی حریف را غافلگیر کرد و لازمهی تجهیزات بسیار قهراً همین است. دست بیچاره چون بیجان نرسد چاره جز پیرهن در بدن نیست.
درد و ماه اول حملات بهتآور کرد فرانسه سپر انداخت انگلیس عده که به فرانسه آورده بود به عجله بیرون برد. تکلیف صلح برادرانه کرد نه در مفهوم غالب و مغلوب پذیرفته نشد. انگلیس دست به دامان امریکا زد چاره را در توسل به روس دیدند و با وجود عهد اتحاد با آلمان روسیه را حاضر جنگ کردند. محتاج کمک اسلحه قورخانه و آذوقه بود راه رساندن ملزومات بدو منحصر به ایران و راه آهن خلیج به خزر. یگانه وسیله پر جنگ ایران را گرفت بیطرفی به خرج نرفت عهدشکنی اصل اصول بینالملل است.
در بهانه 28 تیر و 25 مرداد اخراج آلمانیها را از ایران خواستند که در مردم نفوذی دارند. دولت اطمینان داد که از عملیات جلوگیری خواهد کرد و بعضی از اتباع آلمان را عذر خواستند مفید نشد سفیر انگلیس و روس یادداشتی حضوراً برئیس الوزرا که منصورالملک است دادند و تهدید به اقدامات نظامی کردند و اصل قصد تصرف راهآهن بود و در عین حال در شمال روس و در جنوب انگلیس از طرف عراق نظامی از سر حد ایران تجاوز داده بودند.
بر پهلوی امر گران نمود منصور که پیشنهاد شوری کرده بود مور خطاب و عتاب شد فروغی به جای او آمد در این حال امر به دفاع داده شده بود البته حفظ آبرو و مقام لازم است اما اهون ضررین را نیز رعایت ضرورت داشت.
نه هرکه دارد شمشیر حرب باید کرد نه هرکی دارد تریاق زهر باید خورد
راه میخواستند می باید داد، شاید به افتضاح اخراج سفرای آلمان و ایتالیا نمیکشید چنانکه سوئد به آلمان راه داده بود و سابقه میشد پیشرفت آلمان در اندک مدت چشمها را گرفته است.
فروغی صبح 9 شهریور در مجلس ماجرا را اجمالاً گفت به بردباری دعوت نمود و به مذاکرات امیدواری داد و گفت بعضی بیجهت از شهر میروند و این سبب آشفتگی افکار است و باز از حرص مردم در تدارکات آذوقه که به جای یک من دو من نان میخرند و جای نگرانی است.
در ملاقات به کوپال گفتم چه میکنید؟ گفت متحیریم برای یک شب هم آذوقه نداریم نمایش کفش و کلاه و رژه در بساط آراسته دیگر است و تدارک میدان جنگ دیگر. هواپیماهای روس در نواحی شمال تهران منجمله دروس جلوهگر شدند و بمبی چند رها کردند سلطنتآباد که محل کارخانه اسلحهسازی است و میدان فرودگاه مرغ محله به خصوص در مدنظر است. اعلانات در هوا از طرف روس منتشر شد که ما را با ملت ایران اختلافی نیست وحشت مردم زیاد شد دست و پاها در هم رفت اختلاف با دولت یا با ملت بمب وحشت میآورد. در مجلس گفته شد دولت در پیروی نیات صلحطلبانه اعلیحضرت دستور خودداری نظامیان را از مدافعه صادر نمود و البته در سر حدات زد و خورد شده بود و تلفاتی دست داده در شهر اعلان حکومت نظامی شد که اقلاً از استفاده اشرار از بازار آشفته جلوگیری کرد.
هشتم شهریور سفیرین هر یک یادداشتی حضوراً به نخستوزیر و وزیر خارجه دادند مشتمل بر فصولی چند
1.دولت انگلیس و شوروی هیچ نقشه بر علیه استقلال ایران و تمامیت اراضی آن ندارند (عبارتی است که هر موقع گفته و نوشته میشود و ابداً اعتبار ندارد) مجبور شدند اقدامات نظامی به عمل بیاورند چه دولت ایران توجهی به پیشنهاد دوستانه ایشان نکرد و این اقدامات بر علیه دولت ایران نبوده بلکه بر علیه اقدامات ممکنه آلمانیها بوده چنانکه دولت ایران حاضر برای تشریک مساعی باشد علتی برای ادامه خصومت نخواهد بود.
2.دولت پادشاهی انگلیس و دولت شوروی خواستار بعضی ضمانتها هستند حالا که دولت مایل به انجام تقاضاهای عادله آنها میباشد.
الف_دولت ایران باید امر نماید فشون ایران بدون مقاومت از خط خانقین تا بندر دیلم عقبنشینی کنند.
در شمال خراسان، مازندران، گیلان، آذربایجان، کردستان تا حدود قزوین را از قشون خالی کنند و در تحت اشغال بگذارند.
روس اطمینان میدهد که بر علیه ملت ایران قصدی نداریم و هیچ وقت از دولت سخن به میان نیاورد و حاضر است در خاتمه جنگ روی مرز قرارداد 1921 مشی کند.
ب_ اخراج آلمانیها و تسلیم صورت در یک هفته به سفارتین
ج_ منع ورود آلمانی به ایران
ه_ تسهیل عبور و مرور و حمل لوازم جنگی چه روی زمین چه از هوا
3_ در مقابل دولتین موافقت مینمایند:
الف_ حقوق مربوطه به نفت و غیره ایران را کما فی السابق بپردازد.
ب_وسایل لوازم اقتصاد مورد حاجت را فراهم کنند.
ج_پیشروی نیروی خود را متوقف سازند و به محض اینکه وضعیت نظامی اجازه بدهد قشون خود را از خاک ایران خارج نمایند.
ه_علاوه بر این دولت ایران بیطرفی خود را ادامه داده و هیچگونه عملی که بر خلاف منافع انگلیس یا شوروی باشد در این مبارزه که در اثر تجاوز آلمان بر آنها تحمیل شده ننماید شوروی وعده میدهد حق امتیاز شیلان را بپردازد. تقاضای امتیاز نفت خوریان را دارد. در موضوع نفت خوریان گفته شد در عهدنامه سابقه نیست و اگر مذاکراتی بوده مشمول امرار وقت است معهذا دولت حاضر است موافق مقتضیات در موقع داخل مذاکره بشود در طی مذاکرات لاحق دولتین قبول کردند که در نقاط اشغالی حکومت ایران عده برای حفظ نظم متوقف داشته باشد.
انگلیس قبول کرد پس از جنگ خسارات حقه ایرانیها را بپردازد.
روس گفت جنگ و بمباران مادامی دوام داشت که ارتش ایران مقاومت میکرد و با تکلیف اخراج آلمانیها از ایران مقاومت...
حفظ مقام دولت مستقل مقتضی مقاومت بود اگر به سوئد هم تکلیفاتی از این قبیل شده بود کار به زد و خورد میکشید که به حیثیت دولت لطمه وارد نیاید.
هم از تکالیف ناروا و حقشکنی شرمآور آن بود که بیرون رفتن نمایندگان آلمان و بعضی مستخدمین رئیسه را در تحت نظر مامورین خودشان صورت دادند و این تقاضا نسبت به نمایندگان ایتالیا، مجار و رومانی نیز به عمل آمد زور زور زور.
در موقعی که فروغی شرح قرارداد با دولتین را در مجلس میداد محمدعلی روشن از تماشاچیان حمله آورده دیوانهوار سنگی کلان به طرف او پرتاب کرد خوشبختانه مصادف نشد.
نیمی به اشاره دولتین نیمی به اقتضای افکار استعفای پهلوی پیش آمد روسیه اساساً منکر سلطنت است انگلیس هم پهلوی را مایل به آلمان بجا آورده است و دنباله کار دراز است اولی دارد و سطحی و آخری از تکرار شوروی در انتشارات که ما با ملت ایران مخالفت نداریم بوئی استشمام میشد در هر موقع روس بفکر ترویج مرام است.
استعفای پهلوی
نظر به اینکه من همه قوای خود را در این چند ساله مصروف امور کشور کردهام ناتوان شدهام حس میکنم که اینک وقت آن رسیده است که یک قوه جوانتری به کارهای کشور که مراقبت دائم لازم دارد بپردازد و اسباب سعادت و رفاهیات ملت را فراهم بیاورد بنابراین امور سلطنت را به ولیعهد و جانشین خود تفویض کردم و از کار کناره نمودم از امروز که 25 شهریور 1320 است. عموم ملت از کشوری و لشگری ولیعهد و جانشین قانونی مرا باید به سلطنت بشناسند و آنچه از پیروی مصالح کشور نسبت به من میکردند نسبت به ایشان منظور دارند کاخ مرمر تهران 25 شهریور ماه 1320 رضاشاه
طبیعت عوض نمیشود باید گفت که آشفتگی اوضاع و پاشیدگی امور فکر تغییری در اذهان آورده بود و سردار سپه هنرهای نظامی نموده میبایست دوره بیست ساله پیش بیاید و کارهای نظمی بگیرد در استعفانامه هم لحن دیکتاتوری برملا است لفظ باید در این نامه نمیگنجد بهتر این بود میفرمودند امیدوارم ولیعهد بتواند به مراقبت در نظم مملکت و تدارک رفاهیت عامه توجه ملت را به خود جلب نماید در اثنای مذاکرات پس از تنظیم قرارداد روزی فروغی به منزل من آمد در صحبت از قرارداد سوال کرد گفتم نظر به پیش آمد غیر از آنچه دست و پا کردهاید چه میتوانستید بکنید. حقیقت این است که باز رقابت بین انگلیس و روس به جان ما رسید و انگلیس است که در قرارداد قاعده ترک ایران را پس از جنگ بر جا نهاده و از طرف امریکا تایید شد.
سلطنت محمدرضاشاه
صبح روز 25 شهریور اعلیحضرت محمدرضا شاه بر سر سلطنت مستقر شدند و فروغی با ادامه خدمت مفتخر گشت عصر روز 26 شهریور شاه جوانبخت به مجلس تشریف فرما شده رسم تحلیف به جا آوردند.
پهلوی دارایی خود را از جنس و نقد با اعلیحضرت محمدرضا شاه هبه کرد که بمعارف مفیده مملکت صرف شود کارخانجات خصوصی به دولت تعلق گرفت شاه جوان الحق داد داد و بخشش را داد قاآن ثانیش باید خواند.
در نطق سلام نوروز فرمودند معروف است صدسال به این سالها چون مخاطب ملت است میگویم هزارسال به این سالها توفیق باریتعالی سعادت ملت را یار باد باید کار کرد و کار آنگاه نتیجه ببار میآورد که به صحت و صمیمیت باشد اتفاق وسیله نجات است میهن پرستی جز رعایت مصالح نوع نیست این بود فحوای فرمایشات ملوکانه.
شاه ماضی عنایت مخصوص به کار داشت و مراقبت تمام به صرفهجوئی.
توجهات ملوکانه هم از بدو امر به تدارک بیمارستان بذل ده میلیون ریال به اشخاص بینوا در سرتاسر کشور توجه به مبارزه با مالاریا تقسیم جواهر به اهل فن که بداهتی مفید در کار آوردند تاسیس آسایشگاهها در ولایات خصوص در زمستان و در هر دو مورد بذل مال فرمودند.
گر دل و دست بحر و کان باشد، دل و دست خدایگان باشد
روز ششم مهر شاه ماضی به اتفاق مادر شاپورها (دختر مجلل) و فرزندان علیرضا و عبدالرضا، حمیدرضا و محمودرضا، شمس و فاطمه و فریدون جم شوهر شمس از بندرعباس به طرف بمبئی حرکت کردند قصد سکنی در پروغربی امریکا بود سیاست بدبینی راه را سوی جزیره موریس پیش آورد که جزیره پرت و بد هوا است تاج را به تقلید ناپلئون از دست امام جمعه خوی گرفتند و خود بر سر نهادند عاقبت کارشان هم شبیه به عاقبت ناپلئون شد او را به سن هلن بردند ایشان را به موریس الهی عاقبت محمود گردان.