پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جشنهاى 2500 ساله شاهنشاهى در 20 مهرماه سال1350 در خرابههاى پرسپوليس در حوالى تخت جمشيد و بر سر قبر خالى کوروش با حضور نمايندگان 69 کشور شامل بيست شاه و شيخ، پنج ملکه، بيست و يک شاهزاده، شانزده رئيسجمهور، سه نخستوزير، چهار معاون رئيسجمهور و دو وزير امور خارجه و پانصد ميهمان داخلى و خارجى برپا شد. در دورانی که مردم در فقر و گرسنگی به سر میبردند برگزاری این جشنها با انتقادات فراوان داخلی و خارجی مواجه شد.
آیتالله احمد صابری همدانی در خاطرات خود با اشاره به هزینه گزاف جشنهای شاهنشاهی میگوید: در آستانهى اخراجم از استانبول براى اولينبار جشنهاى 2500 ساله در ايران جريان پيدا کرد. ما اطلاع و اخبار اين جشنها را از طريق روزنامههاى ترکيه مىخوانديم. هزينه و مخارج اين جشنها سرسامآور و به نظر من در تاريخ ساسانيان و خلفاى عباس هم نظير نداشته و ديده نشده است. حساسيت و واکنش فوقالعادهى حضرت امام را نيز همين ولخرجىها و حيف و ميل بيتالمال برانگيخت.
از جمله اخبار تعجبآور جشنهاى 2500 ساله اين بود که خياط فرانسوى فرح ديبا، حدود سى بار مسير پاريس و تهران را با هواپيما براى پرو لباس مخصوص ملکه مىپيمايد. براى تهيهى ريش و سبيلهاى سربازان و نامهرسانهاى دوران هخامنشى و ساسانى، هزاران دلار و چند سال وقت صرف شده بود. غذاهاى مخصوص اين ضيافت در سوئد و سوئيس تهيه مىگرديد و با هواپيما به ايران آورده مىشد.
علاوه بر اين، در همهى شهرها و مناطق ايران با هزينههاى گزاف طاق نصرت برپا شده و همهى خيابانها و محلهها چراغانى و آذينبندى شده بود. خود ما موقعى که از ترکيه آمديم و وارد مرز بازرگان شديم، در طى مسيرمان تا تهران از زير طاق نصرتهاى متعددى رد شديم. آذينبندى و چراغانى افراطى کوى و برزن بعضى از توالتها را نيز بهرهمند کرده بود. خوشبختانه از تهران که گذشتيم تا قم چندان خبرى از اين بازىها نبود.
مطلب جالب اين بود که دستگاه پهلوى مردم را براى چراغانى و تزئين خيابانها و ميدانهاى اصلى شهر، بخصوص مسير عبور توريستها و ميهمانان ويژه اين جشنها مجبور کرده بود که جمع شوند. به همين جهت، براى فريب ميهانان خارجى، از روستاييان اطراف شيراز و تخت جمشيد خواسته بود، ديوار خانههايى را که در کنار جاده و در معرض ديد قرار داشت، تعمير و رنگآميزى نمايند.
دربارهى تاجى که شاه در اين جشن بر سر گذاشت، ذکر اين نکته کافى است که من در بازديدى که قبلا از موزهى آستان قدس رضوى کرده بودم، طلا و جواهر و مرواريدهاى فراوانى ديده و يادداشت کرده بودم که در سفر بعدى نشانى از آنها نديدم. وقتى از مسئولين موزه پرسيدم که آن همه جواهر و سنگ قيمتى چه شد؟ گفتند همه را براى استفاده در تاج شاه بردند. آن وقت ديدم که در گوشهاى، پردهاى که با مرواريدهاى مصنوعى تزيين شده بود، آويزان کردهاند و در کنارش نوشتهاند: «اهدايى فرح پهلوى به آستان قدس به مناسبت جشنهاى 2500 ساله.» يک قيچى طلايى نيز که بعداً براى افتتاح خط راه آهن تهران - مشهد مورد استفاده قرار گرفت از هداياى رژيم به موزه بود که در برابر تاراج آن همه جواهر و طلا و مرواريد، خودنمايى مىکرد.