چرا میرحسین موسوی استعفا داد؟ + اسناد
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ استعفای شخصیتهای سیاسی از مسئولیت خود امری متداول در حوزهی حکمرانی است؛ اما برخی از موارد بنابر شرایط مکان و زمان و افکار عمومی معنا و مفهوم دیگری دارد.
در چهار دههی گذشته، استعفاهایی از این دست گهگاه حاشیهساز شده است. اما مهمترین این موارد استعفای میرحسین موسوی نخستوزیر دههی شصت در تاریخ ۱۴ شهریور ۱۳۶۷ بوده است. موسوی که در دورهی اول ریاستجمهوری آیتالله خامنهای به نخستوزیری رسیده بود و با اصرار و وساطت امام خمینی در دورهی دوم نیز بر همین مقام باقی مانده بود، درست در روزی که بنا بود کابینهی پیشنهادی او از مجلس رأی اعتماد بگیرد؛ با استعفای نابهنگام خود فضای سیاسی کشور را ملتهب کرد.
هاشمی رفسنجانی، که آن زمان ریاست مجلس سوم را برعهده داشت، در خاطرات روز ۱۴ شهریور۶۷ خود مینویسد: «ساعت ده شب آقای موسوی اردبیلی اطلاع داد که استعفانامهای از نخستوزیر به دست ایشان رسیده است. با توجه به اینکه فردا قرار است کابینهی ایشان برای اخذ رأی اعتماد در مجلس مطرح شود، تلاش کردم که آقای موسوی را پیدا کنم تا او را از استعفا منصرف نمایم. معلوم شد رابطهی خود را با بیرون قطع کرده است. به احمد آقا هم برای اطلاع به امام دسترسی پیدا نکردم. اما هم استراحت کرده بودند. آقای خامنهای که سر شب از سفر خراسان برگشتهاند، در حال استراحت بودند. گفتم ایشان را بیدار کردند ولی ایشان هم نتوانست به نخستوزیر دسترسی پیدا کنند. آقای موسوی اردبیلی هم نتوانست.»
وی فردای آن روز مینویسد: «اول وقت خواستم با نخستوزیر تماس بگیرم، گفتند از منزل بیرون رفته و به جای نامعلومی رفته که کسی از ایشان خبر ندارد. از آقای میرزاده، معاون اجرایی نخستوزیر، پرسیدم. ایشان هم اظهار بیاطلاعی کرد. با احمدآقا و آقایان خامنهای و موسوی اردبیلی صحبت کردم که به نحوی مانع انتشار خبر شویم، ولی خبر رسید که روزنامهی جمهوری اسلامی خبر استعفا را با حروف درشت منتشر کرده است.»
در ادامهی خاطرات ۱۵ شهریور هاشمی آمده است: «احمدآقا اطلاع داد امام نامهی تندی به مهندس موسوی نوشتهاند که به رسانهها داده شده است. ساعت هشت شب نامهی امام پخش شد، خیلی تند است و بعید است که آقای موسوی با این نامه بتواند نخست وزیر نیرومندی بماند. اجازهی تعزیرات حکومتی را هم از نخست وزیر گرفتهاند. به جلسهی مجمع تشخیص مصلحت رفتم. احمدآقا نامهی امام به مجمع را آورده بود که اجازهی تعزیرات حکومتی را از دولت گرفته و به مجمع دادهاند و آقای موسوی که برای گرفتن اختیارات بیشتر اقدام به استعفاء کرده بود، با گرفتهشدن اختیارات مواجه شده است.»
در ادامه نامههای استعفای رسمی و غیررسمی میرحسین موسوی و پاسخ امام خمینی و آیتالله خامنهای به این استعفا منتشر میشود.
نامه رسمی که در مطبوعات منتشر شد
برادر گرامی حجت الاسلام سید علی خامنه ای ریاست محترم جمهوری
با سلام و درود فراوان به اطلاع میرساند:
۱ - برادر گرامی و متعهد مسعود روغنیزنجانی در روز ۱۳/۶/۱۳۶۷ از مسئولیت وزارت برنامه و بودجه استعفا دادند و این استعفا در شرایطی است که تصمیمگیری برای انتخاب وزرای نیرو، جهاد سازندگی و بازرگانی هنوز مبهم است.
با توجه به جهتگیری روشن مجلس در امور مختلف و اطلاعاتی که از داخل مجلس محترم در دست است، احتمالاً بین ۵ تا ۸ وزیر از افراد معرفیشده رأی لازم را برای ادامه مسئولیت به دست نخواهند آورد و معنای این شرایط آن است که دولت در وضعیت کنونی کشور در تعدادی از وزارتخانههای حساس برای مدت نامعلومی وزیر نداشته باشد.
۲ - با توجه به جمیع جهات ذکرشده و نیز مشکلات انتخاب وزرا، با عنایت به عدم تفاهم فیمابین که در انتخاب هر فردی بروز مینماید (که حتی در مواردی انتخاب یک وزیر به بیش از یک سال انجامیده است) و از آنجا که اینجانب اصالت در اختلافاتی که بین ۳ مرجع ریاستجمهوری، نخستوزیر و مجلس پیش میآید، براساس روح قانون اساسی و نیز صلاح کشور متمایل به مجلس منبعث از آرای ملت میدانم و معتقدم که در چنین مواقعی مصالح مملکت ایجاب مینماید رئیسجمهوری و نخستوزیر بدان تمکین نمایند، بدینوسیله براساس اصل ۱۳۵ قانون اساسی استعفای خود را تقدیم مینمایم.
۳ - توضیحات اجمالی در این خصوص به پیوست تقدیم میگردد. امید است این استعفا شرایط لازم را برای دولتی که نخستوزیر آن بتواند با استفاده از رهنمودهای مقام معظم ولایت فقیه و نیز با استفاده از تمام اختیارات آمده در اصل ۱۲۴ قانون اساسی (از جمله بخشهای تردیدناپذیر آن نظارت بر کار وزیران، هماهنگ ساختن تصمیمات دولت در همه زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاست داخلی و خارجی و نیز تعیین برنامه و خط مشی دولت است) با اقتدار عمل نماید، فراهم سازد.
۴ - با توجه به اصل ۱۳۵ قانون اساسی تا تعیین دولت جدید اینجانب به وظایف قانونی خود بهصورت کامل ادامه خواهم داد و اعضای دولت خدمتگزار با نشاط و قدرت وظایف خود را با توانمندی لازم انجام خواهند داد.
۵ - طبیعی است تا انتخاب دولت جدید، برادر دکتر ولایتی بهعنوان وزیر امور خارجه کشورمان با پشتیبانی نظام، بیانگر نظرات رسمی جمهوری اسلامی در مذاکرات صلح ژنو باشند و بتوانند با رهنمودهایی که بهطور مستمر از رؤسایمحترم ۳ قوه کسب مینمایند، به وظایف خود ادامه دهند.
ضمناً فرصت را مغتنم شمرده اعلام میدارد:
الف- اگر دولت خدمتگزار در طول سالیان دشوار و سراسر جنگ و جهاد گذشته توانسته باشد با توفیقات الهی خدماتی مورد رضایت مردم مؤمن و آزاده کشورمان انجام دهد، به یقین جز در سایه حمایتهای همهجانبه رهبر کریم و عظیمالشأن انقلاب و مردم ایثارگر و شهیدپرورمان نبوده است.
معجزه دفاع مقدس به ایستادگی و مقاومت ۸ سال گذشته از آن امام و امت بزرگوار است و اگر دولت توانسته باشد، در این سالیان تنها لیاقت عنوان خدمتگزار محرومان را برای خود حفظ کند، بزرگترین افتخار را کسب کرده است و با این وصف، اینجانب خود را در مقابل امام امت و امت بزرگوار امام خجل مییابم.
ب- بنده بهعنوان یک خدمتگزار کوچک در هر شرایطی و در حد توان زیر فرمان نخستوزیر محترم جدید و دولت او خواهم بود و انشاءالله از خدمات ناچیزی که ممکن است از دست اینجانب برآید، غفلت نخواهم کرد.
قدرتهای مستکبر جهانی و ایادی آنها باید بدانند که در کشور اسلامی- انقلابی ما اختلاف سلیقه و نظر در سیاستهای داخلی و خارجی نمیتواند سبب فراموشی ضرورت وحدت صفوف در مقابل توطئههای آنان بهویژه توطئه شیطان بزرگ آمریکا باشد و ملت رشید به یقین میدانند که در یک جامعه آزاد و سربلند که آثار دیکتاتوری و وابستگی از آن رخت بربسته، آمد و رفت دولتها یک امر طبیعی و انشاءالله توأم با خیر و برکات برای مردم است.»
میرحسین موسوی ۱۶/۶/۶۷
نامه غیررسمی و خیلی محرمانه
بسمه تعالی
مقام محترم ریاستجمهوری
برای آنکه دشمنان اسلام و کشور نتوانند سوءاستفاده نمایند، اینجانب در استعفانامه خود که برای رسانهها نیز ارسال گردیده است، دلایل را ذکر نکردم. با این نیت که ذکر آنها انشاءالله در آینده برای کشورمان و دولتهای بعدی مفید باشد، بهصورت خیلی خلاصه به بیان آنها میپردازم:
۱ ـ مسلوبالاختیار شدن دولت در سیاست خارجی. امروز امور افغانستان و عراق و لبنان در دست جنابعالی است. نامههایی بهعنوان کشورهای مختلف نوشته میشود بیآنکه دولت از آنها خبری داشته باشد. (اینجانب بهعنوان نخستوزیر از این نامهها جز در موارد استثنایی و آنهم بهطور اتفاقی بیخبرم).
نخستوزیر ژاپن برای ریاست محترم مجلس و ریاست محترم مجلس برای نخستوزیر ژاپن نامه مینویسد و اینجانب در یک مراسم عمومی و مردمی از این ماجرا و متن نامه باخبر میشوم.
آقای لاریجانی (جواد) در جایی میگوید از پنج کانال با آمریکا تماس گرفته میشود و بنده بهعنوان رئیس هیئت وزیران از این کانالها اطلاعی ندارم. همه جا صحبت از سیاستهای خارجی دولت جمهوری اسلامی است. بدون آنکه دولت از این سیاستها که در همه جای کشور و جهان بیان میشود، خبر داشته باشد.
۲ ـ عملیات برونمرزی که بدون اطلاع و دستور دولت صورت میگیرد. شما بهتر میدانید که تاکنون فاجعهآفرینی و اثر نامطلوب آنها برای کشور چقدر بوده است. بعد از آنکه هواپیمایی ربوده میشود، از آن باخبر میشویم. وقتی مسلسلی در یکی از خیابانهای لبنان گشوده میشود و صدای آن در همه جا میپیچد، متوجه قضیه میشویم. پس از کشف مواد منفجره از حجاج ما در جده، اینجانب از این امر آگاه میشوم. متاسفانه و علیرغم همه ضرر و زیانی که این حرکت متوجه کشور کرده است، هنوز نظیر این عملیات میتواند هر لحظه و هر ساعت به نام دولت صورت گیرد.
۳ ـ تجزیه سازمان برنامه و بودجه از نخستوزیری که به دلایل سیاسی صورت گرفت، از همان اول ضایعهآفرین بوده و ادامه آن در شرایط نوسازی کشور فاجعهبار خواهد بود. متاسفانه این مشکل و مشکل وزرای مشاور، علیرغم طرح در شورای تشخیص مصلحت، به تاخیر افکنده شده و حل نگردیده است هرچند که بههرحال حق شورای تشخیص مصلحت است و اینجانب انتظاری در این خصوص ندارم.
۴ ـ تجزیه اقتدار مشروع و قانونی دولت و مسئولیت دولت و وزرا توسط شوراهای گوناگون.
۵ ـ عدم قدرت اینجانب به پاسخگویی در مقابل اعضاء هیات دولت و نمایندگان محترم مجلس در مورد کارهایی که بدون اطلاع دولت، ولی به نام دولت، صورت میگیرد.
۶ ـ در خاتمه لازم میدانم بار دیگر یادآور شوم که این استعفا، العیاذبالله، بهمعنای قهر اینجانب از نظام و دولت جمهوری اسلامی و مسئولین انقلابی آن نیست که اگر هم بود، با توجه به عظمت انقلاب و ناچیزی اینجانب، یقیناً نمیتوانست هیچ تاثیری در روند رشد و توسعه انقلاب اسلامی داشته باشد. این استعفا دلیل ناتوانی اینجانب برای کار بهدلیل همین ناتوانی است و درست بهدلیل همین ناتوانی است که اینجانب مسئولیت را از خود ساقط میبینم.
میرحسین موسوی/ ۱۴ شهریور ۱۳۶۷
واکنش رئیس جمهوری وقت به استعفای موسوی
برادر گرامی آقای موسوی
نخست وزیر محترم
با سلام، نامه استعفای شما را دریافت کردم و لازم میدانم چند موضوع را به جنابعالی گوشزد کنم:
در شرایط حساس کنونی و درحالیکه مذاکرات ژنو در جریان است و لازم است همه در برابر ترفندهای دشمنان آماده و از مسائل داخلی فارغالبال باشیم، استعفای دولت برخلاف مصلحت کشور و انقلاب است و ضربهای بر مصالح نظام جمهوری اسلامی است.
مشکل تعیین چند وزیر، مشکل جدیدی نیست. در سه سال گذشته (دوره دوم ریاستجمهوری اینجانب) همواره این مشکل با حکمیت هیأت سهنفره منصوب امام حل شده و جنابعالی همواره از آن استقبال کردهاید. هماکنون نزدیک به نیمی از وزرای دولت که [...] به تصریح حضرت امام هنوز به قوت خود باقی است، مرجع حل مشکل خواهد بود.
شما اگر مجلس را مرجع واقعی میدانید، نباید از عرضه دولت به مجلس و خواستن رای اعتماد، استنکاف کنید. اگر مجلس به دولت رای ندهد راههای قانونی برای تشکیل دولت جدید وجود دارد و این بهتر از آن است که شما درست شب قبل از روزی که دولت قرار است به مجلس عرضه شود، استعفا دهید و آن را در رسانهها منتشر کنید.
جنابعالی از اختیارات نخستوزیر طبق اصل ۱۳۴ کاملا برخوردار بودهاید و حتی به برکت لطف حضرت امام و حمایتی که همواره از دولت کردهاند تا بتوانند وظایف خود را بهخوبی انجام دهند، اختیاراتی بیش از مقرر در قانون نیز کسب کرده و آن را اعمال نیز کردهاید. توضیح این مطلب را در نامه پیوست به شخص شما ارائه خواهم کرد.
اینجانب با وجود اختلافنظرهای چندی که با شما در نحوه اداره کشور و اعتراض به روشهای شما بهویژه در مسائل اقتصادی [دارم]، همانطور که میدانید همواره در همه مراحل به شما کمک کردهام و اکنون هم استعفای شما را به مصلحت ندانسته و اصرار بر آن را ضربه به نظام و حتی با کمال معذرت خیانت - البته خیانت غیرعمدی- میدانم و معتقدم خوب است جنابعالی امروز نظرات حضرت امام در امور اقتصادی را بهطور دربست بپذیرید.
استعفا را نمیپذیرم و خواهش میکنم اصرار نکنید.
سید علی خامنهای. رئیس جمهور
واکنش امام به استعفای موسوی
جناب آقای موسوی نخستوزیر محترم
نامه استعفای شما باعث تعجب شد. حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین ردهبالای نظام را در جریان میگذاشتید. در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه میبرند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخستوزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید، در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمیرسید چون گذشته عمل شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود، رأی دهد. تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هر میزان که مایل باشد، در اختیار دولت قرار خواهد داد. همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوءاستفاده کنند. مردم ما از اینگونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقهمندم، انشاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد مینمایم.
سید روحالله الموسوی الخمینی - ۱۵/۶/۶۷
پاسخ موسوی به پیام امام
بسم اللَّهالرحمن الرحیم
محضر مبارک مقام رهبری، حضرت امام خمینی- مدظلهالعالی- ضمن تقدیم سلام و تحیات، پیام پدرانه و هشداردهنده حضرتعالی را به گوش جان شنیدم. اینجانب عزت و مصلحت را در تبعیت از مقام معظم رهبری میدانم و استعفای خود را که با انگیزه دلسوزی برای اسلام و انقلاب و مصلحت کشور تقدیم نموده بودم، پس میگیرم. مسائل و مواردی که چارهجویی آنها را به مصلحت کشور میدانم، حضوراً عرض میکنم و در هر حال مطیع امر رهبری بهعنوان یک مرید و مقلد بوده و هستم.
میرحسین موسوی، نخستوزیر