پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از راههای انتقال پیام امام خمینی در سالهای تبعید ایشان در دوران مبارزه با رژیم پهلوی، تکثیر اعلامیهها،پیاده کردن نوارسخنرانی ایشان و توزیع آن در بین مردم به روشهای مختلف بود. لذا بسیاری از پیامها و اعلامیهها و نوارهای امام خمینی که از نجف، پاریس و ترکیه میآمد اول به دست علمای هر شهر میرسید و سپس آنها به کمک مبارزان مذهبی اقدام به توزیع و تکثیر اعلامیهها بین مردم میکردند.
محمود صلاحی که یکی از فعالان مبارزاتی علیه رژیم پهلوی در استان یزد بود در کتاب خاطراتش که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره توزیع و تکثیر اعلامیههای امام خمینی در استان یزد میگوید: در یزد همه مبارزان مذهبی در پخش پیامها، اعلامیهها و نوارهای حضرت امام خمینی (ره) بسیار فعال بودند. اما در این میان نقش مرحوم شهید صدوقی و مرحوم آیتالله خاتمی بیش از سایرین بود، به طوری که مراقبت دائمی ساواک و مجموعه نیروهای امنیتی رژیم نیز نمیتوانست جلوی اقدامات آیتالله صدوقی را بگیرد. او بدون هیچ واهمهای و باشجاعات تمام در کمترین زمان ممکن، پیام ها و اعلامیههای امام را در با همکاری نیروهای مذهبی تهیه و تکثیر کرده و از طریق یک شبکه وسیع به راحتی در اختیار مردم قرار میداد.
مقام معظم رهبری در خاطرهای نقل میکند:«.... اواخر سال 57 بود، شاید نیمه های آبان ماه یا آذر ماه درست یادم نیست، بنده از تبعید ایرانشهر برمیگشتم، از طریق یزد آمدم به مسجد آیتالله صدوقی. وقتی رفتم دیدم که اینجا مثل اینکه جزء محیط اختناق کشور ایران نیست. در مسجد اعلامیه هایی زده بودند، خیلی آزاد و همه می آمدند و می خواندند. در این اعلامیهها مضامین بسیار تحریک آمیزی علیه رژیم پهلوی وجود داشت.»
محمود صلاحی درباره چگونگی تبدیل شدن یزد به یکی از کانونهای اصلی مبارزاتی علیه رژیم پهلوی میگوید: بسیاری از پیام ها و اعلامیههای امام که از نجف میآمد اولین بار به دست شهید صدوقی میرسید و با دستور وی از روی نوار پیاده می شد یا اگر اعلامیه بود، در تعداد بسیار چاپ و تکثیر می شد. بنابراین یزد به عنوان یکی از کانونهای اصلی مبارزه علیه رژیم پهلوی در آمده بود و افراد بسیاری در این کار نقش داشتند. از جمله این افراد میتوان از شهید محمد منتظر قائم، شهید پاک نژاد، قاسم ناظمی اردکانی و... یاد کرد.
با تبعید امام خمینی از نجف به پاریس،کار مبارزین در یزد بیش از بیش شدت یافت و اعلامیهها و پیامهای بیشتری زیر نظر شهید صدوقی و با نظارت وی تهیه، تکثیر و پخش میشد.
وی همچنین درباره چگونگی توزیع و
تکثیر اعلامیهها در یزد میگوید:استان یزد یکی از سه استانی بود که زودتر از سایر نقاط ایران درگیر
انقلاب شد. این وضعیت در آغاز امر با توزیع اعلامیههای ضدرژیم نمود یافت.
آن روزها رژیم پهلوی با این گونه فعالیت ها به شدت برخورد و عاملین آنها را
بازداشت می کرد. با وجود تمام این خطرات، انقلابیون استان یزد طی تقسیمبندی منظمی
به تکثیر و توزیع اعلامیهها میپرداختند. به این صورت که یک هسته مرکزی در استان،
اعلامیهها را از تهران دریافت کرده و به شهرستان ها انتقال میداد. هر شهرستان از
جمله اردکان به نوبه خود هستهای پنج، شش نفری داشت که اعلامیهها را با دستگاه
استنسیل تکثیر میکرد و به عاملین محلهای که هریک از آنها نیز حدود پنج، شش تن
عضو داشتند، تحویل میداد.
محله چرخاب یکی از این محلهها بود. من هم یکی از عاملین آنجا بودم. عمدتاً نحوه توزیع به این شکل بود که از هشتاد تا یکصد برگ اعلامیهای که سهم هریک از ما بود، ده تا ده تا پشت پیراهن خود پنهان کرده و به دور از چشم پاسبانان شهربانی در نقاط مختلف توزیع میکردیم. از آنجا که تعداد اعلامیهها اندک و تکثیر و انتقال آنها بسیار مشکل بود، برخی شبها موقع نماز به مسجد رفته و تعدادی از آنها را در جامهری قرار میدادیم تا نمازگزاران آنها را بخوانند و دست به دست بگردانند.
اغلب به هر ده شخص، یک اعلامیه میرسید. گاهی آنها را زیر درب خانه ها و گاهی زیر برفپاککن ماشینها قرار میدادیم. در مدارس نیز به صورتی بسیار نامحسوس فعالیت داشتیم. چندین بار پیش آمد که پاسبانها مشکوک شدند و تعقیب مان کردند، اما از آنجا که کوچه پس کوچه های محله را خوب می شناختیم و پشت بام ها نیز به هم وصل بودند، فرار می کردیم. در جریان همین تعقیب و گریزها بود که یک شب سردار حسین فیضن، که آن زمان در جریان پخش اعلامیهها با ما همراه بود، دستگیر شد. چند روزی بازداشت بود، ولی خیلی زود به کمک برخی کارگزاران رژیم پهلوی که به علما و روحانیان انقلابی تمایلاتی داشتند آزاد شد.