پایگاه
مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ روزهای
پر التهاب پس از حضور امام خمینی در مدرسه رفاه و علوی تا به ثمر نشتن مبارزات و
رسیدن به پیروزی نهایی فراز و نشیبها و نگرانیهای زیادی داشت که در خاطرات آن
روزها به خوبی مشاهده میشود.
محمد هاشمی که در آن ایام در مدرسه علوی حضور داشت در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی
منتشر شده است میگوید: امام ابتدا به مدرسه رفاه و سپس به مدرسه علوی رفتند. من
هم در مدرسه علوی خدمت امام رسیدم. بعد از ظهر بود که جمعیت زیاد و پرازدحام بود.
مردم دور حیاط فریاد میزدند "ما منتظر خمینی هستیم" و شعار میدادند.
ما با امام بودیم. خبرنگاران و استقبالکنندگان از ایشان سؤال کردند حال شما چطور است؟ امام فرمودند: «خسته هستم». خستگی ایشان از بابت ازدحام جمعیت بود؛ سنگینی بار مسئولیت از جمعیتی که به ایشان رو آورده بود. مسئولیتپذیری امام آنجا کاملا احساس میشد، وضعیتی که در آن روزها وجود داشت، بعد از ۱۵ سال تبعید و ورود به ایران و اینک فشار بار مسئولیت ایشان را خسته میکرد.
آن دوران
از مدرسه رفاه تا پیروزی انقلاب - فاصله بین روزهای ۱۲ تا ۲۲ بهمن - همان چند روز، روزهای پر
التهاب و پرحادثهای بود. اخبار ضد و نقیض بسیار شنیده میشد. ستاد خبری اخبار
مختلفی را میرساند و به آن شکل به اخبار سری و نظامی دسترسی نبود. هرکس عمدهترین
شنیدهها و شایعات خود را میگفت. اکثر کسانی که به عنوان رجل سیاسی در آن زمان
مطرح بودند، همبستگی و همراهی زیادی داشتند. البته امام محور کارها بودند، ولی همه
باهم در این مقطع حضور داشتند. نگرانیهایی از حمله نظامی، کودتا، ربودن امام و...
وجود داشت.
در آن روزها، نظامی وجود نداشت و با خط و نشانهایی که بختیار میکشید التهاب کودتا و دیگر مسائل را دو چندان میکرد. منتها هر وقت خدمت امام میرسیدیم، در هر شرایط و هر جلسهای که با امام داشتیم، ایشان فاصله جدی با دیگران داشتند. معظمله آن قدر مطمئن صحبت میکردند که قوت قلبی برای همه بودند و مطمئن میشدیم همه چیز تمام شده و همه امور در دست ماست. اما دیگران قضایا را نوع دیگری میدیدند و نگرانی دیگری وجود داشت.