پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ همزمان با تسری موج مخالفت با رژیم پهلوی به طبقات مختلف مردم، مرحله تعیینکنندهای از انقلاب آغاز شد که برگزاری اعتصابات سیاسی ـ اقتصادی عظیم علیه رژیم از آن جمله بود. اعتصابات از اواخر تابستان سال 1356 شروع شده و تا زمان پیروزی انقلاب ادامه یافت و تقریباً اقتصاد مملکت را فلج نمود. در ماه سپتامبر در صنعت نفت تهران (پالایشگاه تهران)، و پروژه بزرگ بندر شاپور، اعتصابات آغاز شد. چند روز پس از آن کارگران نفتی جنوب در اهواز نیز دست به اعتصاب زدند. این اعتصابات سپس در سرتاسر بخش نفت و صنایعِ دیگرِ دولتی گسترش پیدا نمود، به طوری که در ماه اکتبر (مهرماه) میزان تولید نفت به سطح 1/5 میلیون بشکه در روز رسید که در حدود 28 درصد میزان قبلی آن بود. دولت نظامی قول داد که به اعتصابات خاتمه دهد، اما در عوض آنها گسترش یافتند. کوششهایی که درجهت برقراری مجدد سانسور به عمل آمد، باعث توسعه دامنه اعتصابات به سطح مطبوعات گردید. این حضور و اعتصاب کارگران ضربهای جبرانناپذیر بر اقتصاد رژیم پهلوی وارد کرد.
در کتاب "نقش کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی"، که توسط مؤسسه فرهنگی و هنری مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ و منتشر شده است در مورد تأثیر اقتصادی حضور کارگران در پیروزی انقلاب اسلامی آمده است: در آغاز شهریور 1357، کارکنان پالایشگاه تهران دست به اعتصاب زدند و کارکنان پالایشگاههای نفت اصفهان، شیراز، تبریز و آبادان به آنان پیوستند. چند روز پس از آن، کارگران کارخانه سیمان تهران اعتصاب کردند و دستمزد بهتر، الغای حکومت نظامی و آزادی تمامی زندانیان سیاسی را خواستار شدند. موج اعتصابات بهشدت همهجا را فرا گرفت و چندی نگذشت که کارگران خواستههای سیاسی را بر خواستههای اقتصادی خود افزودند. در نتیجه نه تنها بسیاری از پالایشگاههای نفت تعطیل شد، بلکه بیشتر میدانهای نفت از کار باز ایستاد.
در اوایل مهرماه شمار و گستره اعتصابات بیشتر شد. اواسط مهرماه کارگران، که خواستار امتیازات سیاسی و اقتصادی بودند، نه تنها بیشتر پالایشگاهها بلکه اکثر حوزههای نفتی، مجتمع پتروشیمی بندر شاپور، بانک ملی، معادن مس کرمان و چهل کارخانه صنعتی دیگر را به تعطیلی کشاندند. در روز 29 مهر کارگران انبار نفت ری برای خواستهای صرفاً رفاهی دست به یک اعتصاب چند ساعته زدند و بلافاصله با تحقق خواستههایشان بهکار بازگشتند. اما همین وقفه چندساعته در تحویل بنزین به تانکرها اوضاع تهران را بهکلی آشفته کرد. به خبر آسوشیتدپرس (اطلاعات 30 مهر) برای اولینبار در تاریخ پس از کشف نفت در ایران، بهعلت کمبود بنزین در 200 جایگاه بنزین، تهران دچار هرجومرج و اغتشاش شد. در اواخر مهر به دنبال اعتصابات پیدرپی، تقریباً همه مراکز بازار، دانشگاهها، دبیرستانها، تأسیسات نفتی، بانکها، وزارتخانههای دولتی، ادارات پست، راهآهن، روزنامهها، گمرک و بندرها، بیمارستانهای دولتی، کارخانههای کاغذ و دخانیات، بافندگی و دیگر کارخانههای بزرگ تعطیل شد. درحالیکه اعتصابهای موجود در ادارات و کارخانهها و سایر مراکز، اقتصاد کشور را فلج کرده بود، دامنه اعتصابها، تظاهرات و راهپیماییها نیز با سرایت از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچکتر مانند ساری، اراک، قزوین، آمل و سنندج همچنان ادامه داشت.
در شهریور ۱۳۵۷، ایران دومین مقام تولیدکننده نفت را پس از عربستان سعودی دارا بود و ده درصد تولید نفت جهان را برعهده داشت. دولت ایران در این ماه، با بیش از شش درصد افزایش نسبت به ماه گذشته، روزانه حدود شش میلیون بشکه نفت خام تولید میکرد و با بیش از پنج درصد افزایش نسبت به ماه گذشته، بهطور متوسط روزانه حدود سه میلیون بشکهی نفت به شرکتهای بازرگانی عضو کنسرسیوم میفروخت. تکان نفتی انقلاب اسلامی ابتدا در بیستویکم مهر ۱۳۵۷/سیزدهم اکتبر ۱۹۷۸ بهدنبال نارضایتی عمومی و بهصورت کمکاری آغاز شد و بهتدریج با اعتصاب کارگران صنعت نفت ایران اوج بیشتری یافت. این کاهش تدریجی که در نیمه دوم پاییز و در فصلی رخ داد که شرکتهای نفتی معمولاً بهدلیل افزایش مصرف نفت در زمستان، انبارهای خود را از ذخیره نفتی انباشته میکردند، بازار نفت را چندان متأثر نکرد، اما با اوجگیری انقلاب اسلامی و انعکاس وسیع اخبار آن در سطح جهان، بهویژه پس از سفر امامخمینی(ره) به فرانسه که دسترسی رسانهها به ایشان بیشتر شد، مسئله نفت جنبه روانی و سیاسی بهخود گرفت.
با ادامه درگیریهای مکرر در جنوب تهران و در مناطق نفتی جنوب کشور، روزنامهها و مدرسهها تعطیل شدند و هر نوع تجمع ممنوع اعلام شد. ارتش نفتگران را وادار کرد تا به سر کار بازگردند اما تولید نفت روال عادی پیدا نکرد و اعتصابهای کلیدی در ادارهها، کارخانهها و نقاط دیگر ادامه یافت. جاهایی که اعتصاب نبود، کمکاری وجود داشت. روز 2 آذر امامخمینی خواهان برپایی تظاهرات و اعتصابها در ماه محرم شد. از 8 آذر اعتصابها در حوزههای نفتی از سر گرفته شد و تولید نفت بهصورت دایمی رو به کاهش نهاد. این کاهش تولید نفت، به همراه اعتصابهای دیگری که در صنایع، وزارتخانهها، کارخانهها و سایر مراکز کارگری روی میداد، اوضاع جامعه ایران را نابسامان نمود.
در بخش صنعت نفت نیز از هنگامی که اکثر کارگران پالایشگاه ترجیح دادند بهجای ادامه تولید زیر نظر مقامات حکومت نظامی دست از کار بکشند، صدور نفت متوقف شد. یکی از کارگران پالایشگاه در اینباره میگوید که ما تنها هنگامی نفت صادر خواهیم کرد که نخست محمدرضا پهلوی و نظامیان عالیرتبه او را صادر کرده باشیم.
هرچند حرکتهای پراکندهای از 17 شهریور 1357 در میان کارگران صنعت نفت دیده میشد، اما از 18 شهریور سال 1357 حرکت اصلی و اثرگذار کارگران صنعت نفت شکل گرفت و رگ حیاتی و شریان اصلی اقتصاد، سیاست و حاکمیت رژیم شاهنشاهی را قطع کرد.
در پانزده آبان دولت نظامی روی کار آمد و اعلام کرد که هر کسی کار نکند اخراج و در صورت مقاومت دستگیر خواهد شد. حدود 200 نفر از سران کارکنان اعتصابی بازداشت شدند. بهتدریج کارکنان صنعت نفت، همانند دیگر دستگاهها و سازمانهای دولتی و خصوصی زیر فشار دولت نظامی بهکار بازگشتند و تولید نفت که به یک میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود، به حدود 6 میلیون بشکه در روز افزایش یافت. بدینگونه مدت یکماه با سکوت نسبی گذشت. از نیمه آذرماه همگام با اوجگیری تظاهرات ماه محرم و بهخصوص پس از برگزاری مراسم تاسوعا و عاشورا، که ورشکستگی دولت نظامی آشکار شد، کارگران صنعت نفت دوباره مبارزه را آغاز کردند و در 23 آذر اعتصابهای سراسری برپا شد و تولید نفت به 1 میلیون بشکه کاهش یافت و در 5 دیماه با گسترش اعتصابها صدور نفت بهکلی قطع شد.
با قطع صدور نفت، اقتدار نظامی محمدرضا پهلوی نیز که بهشدت وابسته به فروش نفت و تأمین هزینههای هنگفت ارتش بود، رنگ باخت و غربیها نیز رفتهرفته بر ناکارآمدی و سقوط محمدرضا پهلوی ایمان آوردند. کاهش صدور نفت در اوایل زمستان 1357 و قطع کامل آن در اواسط دی ماه، دومین صادرکنندهی نفت جهان را از بازار فروش حذف کرد و بهعبارتی 5/5 میلیون بشکه در روز از بازار نفت خارج شد. به عبارت دیگر، اعتصاب صنعتگران نفت دولت را به آستانهی ورشکستگی کشاند. علاوه بر اعتصاب کارگران در صنعت نفت و تلاشهای آنان جهت قطع صدور نفت، در سایر صنایع، کارخانهها و مراکز صنعتی نیز اعتصاب رخ داد.
کارکنان نیروگاههای برق با قطع شبکهی سرتاسری بهطور حسابشده، هر شب بهمدت دو ساعت و مقارن برنامهی تلویزیونی ارتش، ابتکار جالبی را در فلج کردن تبلیغات رژیم بهکار بستند. این اعتصابات، تلویزیون را که در دست حکومت نظامی بود، بهطور کل از کار میانداخت و خیابانها را در تاریکی فرو میبرد و با توجه به ساعت منع عبور و مرور و عجلهی مردم برای رسیدن به خانه، هرجومرج و ترافیک ایجادشده، این منع را درهم میریخت. همچنین کارگران بخش حملونقل و کارخانهها، با اعتصابات خود چرخهای صنعت را از کار انداختند.
در نتیجه ادامه مبارزات ملت ایران، دولت با تعطیلی کارخانهها، کمبود مواد غذایی و سوخت، فلجشدن اغلب وزارتخانهها (که از راه دادن وزرا خودداری کرده بودند) اعتصاب بازارها، دانشگاهها، مدارس، تأسیسات نفتی، کارخانهها و شبکههای حملونقل مواجه شد.
تأثیر اعتصابات کارگران بر پیروزی انقلاب اسلامی
اعتصاب كاركنان صنعت نفت در سال 1357 از دو سو رژیم رو به زوال پهلوی را تحت فشار قرار میداد: موضوع نخست، بستن گلوگاههای تولید نفت بود كه در حكم قطع شریان اقتصادی حكومت بهشمار میرفت و دیگری، حضور كاركنانِ صنعت نفت ایران در میان معترضان رژیم پهلوی، سبب انسجام فكری اعتصابشدگان میشد. جایگاه اقتصادی و كلیدی نفت در استمرار حیات حكومت پهلوی از یكسو و توجه حضرت امامخمینی(ره) بهعنوان مقتدای دینی و رهبر انقلاب اسلامی به موضوع نفت، آن را صاحب منزلتی استراتژیك در اذهان عمومی كرد. دولت مجبور شد برای تأمین بنزین به واردات روی بیاورد و به این ترتیب با كاهش صدور نفت خام و درنهایت قطع آن در روزهای میانی دی ماه، بازار جهانی را به شوك نفتی فرو برد. با قطع صادرات نفت، رژیم پهلوی تنها ابزار قدرتی خود را از دست داد و سرانجام با ناتوانی در سركوب خشم معترضان، تنها راه چاره فرار محمدرضا پهلوی در 26 دی 1357 بود كه ضربهی مهلك را بر پیكر نحیف دربار پهلوی وارد كرد.
در مجموع میتوان گفت حضور کارگران در جریان انقلاب که از طریق برگزاری اعتصاب، تظاهرات، کمکاری و... صورت گرفت، تأثیر زیادی بر اقتصاد کشور داشته است. اعتصاب کارگران در صنایع، کارخانهها و مراکز مختلف سبب توقف بسیاری از فعالیتهای تولیدی و خدماتی گردید. در این میان آنچه تأثیر مهمی بر جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران داشت، اعتصاب کارگران صنعت نفت بود که توانستند تولید نفت را متوقف و در نتیجه درآمدهای دولت از فروش نفت را بهمیزان بسیار زیادی کاهش دهند. این امر سبب گردید تا اقتصاد کشور که متکی بر درآمدهای نفتی بود، فلج شود. علاوه بر آن، اعتصاب کارگران در صنعت نفت که منجر به کاهش و درنهایت قطع تولید نفت شد، سبب گردید تا سوخت لازم برای مصارف داخلی از جمله مصارف خانگی و مصارف صنعتی فراهم نگردد. همچنین از سوی دیگر دولت با تعطیلی کارخانهها بر اثر اعتصاب کارگران، کمبود مواد غذایی و سوخت، اعتصاب بازارها، دانشگاهها، مدارس، کارخانهها و شبکههای حملونقل مواجه شد. مجموعه موارد فوق سبب شد تا با کاهش قدرت اقتصادی رژیم، جریان پیروزی انقلاب ایران با سرعت بیشتری تحت رهبری امامخمینی صورت پذیرد.